محمد بادوزاده با کد سازمانی عگید با مادرش حدودا در سال ۲۰۰۹ به قندیل امدند و بعداز مدتی من جویای حال انها شدم و فهمیدم که این خانواده در یکی از روستاهای اطراف مهاباد قبل از امدن توسط گروهک پژاک الوده شده اند و عضوهای گروهک از این خانواده برای فعالیتهای تروریستی استفاده کرده است و از انها برای نقل بمب دست ساز استفاده کرده بودند و به انها بمب داده بودند که انرا در محلی بزارند و از انها بعنوان نقل و انتقالات نامه های مابین گروه نیز استفاده کرده بودند و به انها نامه می دادند تا اینکه به کوه شاهو ببرند.
زمانی که بمب ومقداری مهمات گروه در خانه انها کشف و ضبط می شود خانواده به قندیل فرار می کنند. چیزی که جای تعجب است که سرپرست این خانواده بعلت کارهای غیر قانونی در زندان بود و گروهک تروریستی پژاک در غیاب پدر خانواده از مادر عگید سوء استفاده کرده بود.
زمانی که انها به قندیل امدند عگید ۱۰ سال داشت و مادرش بنام توران نیز زنی سالخورده و مشکل قلبی و قندی داشت. گروه انها را در یک منزل در روستای بوکریسکان جای داده بود و عناصر گروهک به منزل انها رفت و امد داشتند.
چیزی که من می خواهم توجه شما را به ان معطوف کنم اگر بجای این خانواده ایرانی یک خانواده از ترکیه بود گروه برایش هر کاری می کرد و می توانست انرا به اروپا و یا به کمپ مخمور بفرستد .اما چرا برای این خانواده ایرانی هیچ کاری نکرد ؟
عگید کوچک بود و نمی توانست راهش را انتخاب کند. زیرا بدون سرپرست بود و گروه از انها دوباره سوء استفاده می کرد. چرا که عناصر گروهک می دانستند که مادر عگید توران مشکل قلبی دارد و هر روز در این خانه حضور داشتند و انها استراحت نداشتند و خودشان یک منزل داشتند. اما پژاک این خانه را به مقر خود تبدیل کرده بود و و مادر عگید مجبور می شد هر روز برای کادرهای پژاک غذا درست کند و لباس انها را بشوید. در واقع خانواده به جهنمی پا گذاشته بود که انتظار انرا نداشتند و گرنه پژاک می توانست براحتی عگید را به اروپا بفرستد تا اینکه درس بخواند. اما کادرهای پژاک بدنبال این بودند که این بچه را چگونه تحت تاثیر قرار بدهند و جذب کنند و در تنهایی دختران پژاک بدون هیچ معیار انسانی طوری با عگید رفتار کردند که عگید را در بحران فکری و تحت تاثیر قرار دادند و در نهایت عگید در سن ۱۱ سالگی جذب شد. اندازه اسلحه کلاشنیکف از قد عگید بیشر بود و بچه بود. اما پژاک رحم نکرد و حتی از همه بدتر کسی مخالفت هم نکرد. زیرا عگید بی کس بود . چون ایرانی بود اگر بجای عگید یک عراقی و یا یک ترکیه ای بود غوغا به پا می کردند. اما عگید قربان بی کسی خود شد و به خواسته گروه تن داد.
مادرش با اینکه از مشکلات قلبی و قندی رنج می برد پژاک یک بار هم او را به دکتر نفرستاد و دارو نخرید و گرنه پژاک همه کادرهای بیمار و زخمی خود را به پزشکان کرکوک و اربیل می فرستاد اما چرا برای توران اینکار را نکرد؟!
سوء استفاده گروهک پژاک و پ ک ک از ایرانی ها حد و مرزی ندارد. چون با دیدی مصرف کننده به ایرانیها نگاه می کنند و سعی می کنند از هر جهت از انها بهره برداری کنند و این نوع طرز رفتار پژاک وحشیانه ترین رفتار در خور گروهک هاست و تفاوتی ما بین آن ها و داعش نیست. هر چند که نامشان و هدفشان جداگانه باشد اما ماهیت و طرز رفتار انها یکی است و غیر انسانی است.
در نهایت عگید با این که ۱۳سال سن نداشت در قندیل کشته شد و مادرش هم بعد از مدتی بر اثر فشار ایست قلبی کرد.