سطر به سطر، پارگراف به پارگراف، صفحه به صفحه و… مجلات، نوشتهها و کتابهای پ.ک.ک/پژاک را اگر جستجو کنید، کلماتی بجز آزادی، دموکراسی، حقوق زنان، حقوق بشر و… را نخواهید دید. اگر کسی از قبل آشنایی کامل با این گروه مافیایی و تروریستی نداشته باشد؛ با خواندن نوشتههای آنان فکر میکند منشورها و بیانیههای سازمان حقوق بشر را میخواند، اما با تحقیق بیشتر و در مدت زمانی کوتاه متوجه خواهید شد که همین به اصطلاح حامیان و یا شاید بنیانگذاران حقوق بشر، آزادی، دموکراسی و…، زندانهایی را در دل کوهها ایجاد کردهاندکه مخوفترین و مشهورترین زندانهای جهان نیز به گرد پای آنها نخواهند رسید.
ابوغریب و گوانتانامو، شاید مشهور و مخوف باشند؛ ولی برای کسی که زندانهای پیچ در پیچ و تاریک و مرطوب پ.ک.ک و پژاک را در دل کوههای قندیل ندیده باشد.
گروه تروریستی پ.ک.ک/پژاک به وسیلهی مواد منفجره و با به کار گماشتن زندانیان، دل کوهها را سوراخ و تبدیل به غارهای بزرگ میکنند تا در مواقع لزوم و در بمبارانهای هوایی، بعنوان پناهگاه از آنها استفاده کنند و در مواقع عادی هم به جایی برای زندانیان باشد.
این زندانیان که اکثراً در دادگاههای تفتیش عقاید پ.ک.ک/پژاک بخاطر اظهار نظر متفاوت و انتقاد از عبداله اوجالان جنایتکار و سایر سران گروهک دادگاهی و محکوم به حبس شدهاند؛ در این غارها زندانی میشوند. کلیهی کارهای روزانهی کمپ ها و مقرّهای پ.ک.ک و پژاک توسط این زندانیان انجام میشود.
در ضمن موقعیت جغرافیایی این غارهای دست ساخت به نحوی است که خیلی مرطوب و تاریک و اکثراً هم دارای چشمههای سرشار از آبهای سرد کوهستان است. این زندانیان در بدترین شرایط و بدون کوچکترین حقی، سختترین شرایط جسمی و روحی را متحمل میشوند. حال آنکه مسئول همین زندانیان که جلادی بیش نیست، در مصاحبه با رسانهها، از آزادی، دموکراسی و حقوق بشر میگوید. از نظر این جنایتکاران هرآنکه از جنس خیانت نباشد، خائن و جاسوس تلقی گشته و محکوم به تحمل وحشتناکترین شکنجهها و در نهایت هم کشته شدن آنها است.
در مواقع جنگ، زندانیهایی که اتهامات خاص و سنگینی دارند، در اسرع وقت تیرباران شده و به زیر تخته سنگی پرت میگردند و آنانی هم که از اتهامات سبکتری برخوردارند، بعنوان گماشته و برده، کارهای سنگین پشت جبهه را انجام میدهند؛ البته این افراد خلع سلاح بوده و تحت نظر فرمانده و مأمورین نامحسوس بوده و با انجام کوچکترین عمل مشکوک از جانب نگهبانان وی تیرباران شده و جنازهی وی نیز به گوشه ای پرت میشود.
بخش از این زندانیان در این زندانهای مخفی و بی نام و نشان، بدون هیچ دادگاهی و دفاعی به مرگ محکوم میشوند. اکثر این افراد که بدین طریق به قتل میرسند، خبر قتلشان به هیچ جا و مکانی درز نخواهد کرد و تنها در بین افراد مسئول اینکار محرمانه و مخفی خواهد ماند. اگر روزی هم برسد که یکی از همین افراد که مسئول قتل و عام و جنایتهای درونی فرقه بوده فرار کند، به هرنحوی و در هرکجا که باشد خود او هم توسط افراد فرقه به قتل میرسد که مبادا این رویدادها را درجایی فاش کند و چهرهی خیانت پیشه و مزدوری پ.ک.ک و پژاک آشکار گردد.