چند روز از حادثه مهاباد و فوت فریناز خسروانی کارمند هتل تارا این شهرستان میگذرد که صاحب هتل در گفتگو با خبرنگاران از واقعیت روز حادثه و انتشار فیلم دروبین های مداربسته هتل تارا می گوید.
انجمن بی تاوان آذربایجان غربی :چند روز از حادثه مهاباد و فوت فریناز خسروانی کارمند هتل تارا این شهرستان میگذرد. انتشار اطلاعات و روایتهای شاهدان عینی مشخص میکند که برخی خبرسازیها و فضاسازیهای رسانهها در روزهای ابتدایی به قصد تحریک اهالی و بهره برداریهای سیاسی بوده تا مسألهای شخصی و شاید اجتماعی را تبدیل به موضوعی سیاسی و امنیتی کنند. نادر مولودی مالک هتل تارا، جعفر کتانی فرماندار مهاباد و هژار عباسی وکیل خانواده فریناز خسروانی در گفتوگو با روزنامه ایران به روایت ماجرا پرداختهاند.
++ آقای مولودی! در روزهای گذشته روایتهای مختلفی درباره حادثه گفته شده است. شما به عنوان شاهد عینی ماجرا، روایت خودتان را از حادثه ۱۳ اردیبهشت بگویید.
روز ۱۲ اردیبهشت آقایی به نام «م. ه» که «کارشناس و ارزیاب استانداردسازی هتلها» است، وارد هتل ما شد. او قبلاً هم دو سه بار، همراه یکی دو نفر از همکارانش برای مشاوره جهت ارتقای استاندارد به هتل ما آمده بود، اما این بار به عنوان «مسافر» و به تنها یی آمده بود. بعد از ظهر روز بعد یعنی ۱۳ اردیبهشت ساعت حدود ۳ و ۴۰ تا ۳ و ۵۰ دقیقه یکی از کارمندان هتل به من گفت که من به این آقا مشکوکم. الان هم فکر میکنم فریناز داخل هتل است. چون ساعت کاری فریناز تمام شده بود و ما تصور میکردیم که رفته منزل؛ من به مادر فریناز زنگ زدم تا ببینم او به خانه رفته یا نه. مادرش گفت که هنوز نیامده و گفته که ۳- ۲ ساعت دیگر میآید.
بعد از تماس من، مادر فریناز به او زنگ میزند و از او می پرسد که کجایی مدیر هتل به من زنگ زده و سراغت را میگیرد. فریناز هم برای اینکه مشخص نشود در آن اتاق بوده سعی میکند از بالکن اتاق به اتاقهای دیگر برود. حتی این آقا اعتراف کرده که دو سه تا بالکن را کمک کرده و دستش را گرفته تا رد شود.
فریناز تا انتهای بالکن اتاق ۴۰۹ میرود یعنی بالکنهای چند اتاق را به صورت افقی میرود اما از بالکن ۴۰۹ میخواهد یک طبقه پایینتر برود یعنی به اتاق ۳۰۹ که متأسفانه سقوط کرده و فوت میشود. من توی رزروشن نشسته بودم دو تا از کارمندان خدماتی گریه کنان آمدند و گفتند آقای مولودی، به دادمان برس، فریناز افتاده و احتمالاً مرده است. من هم سریع زنگ زدم اورژانس و پلیس ۱۱۰٫ یک ربع تا ۲۰ دقیقه طول کشید اورژانس آمد بعد به مادر مرحومه هم خبر دادم که چنین اتفاقی افتاده است.
++ فکر نمیکنید اگر در روز حادثه زود به مادر فریناز زنگ نمیزدید، شاید این اتفاق نمیافتاد. روش بهتری برای برطرف کردن شکتان وجود نداشت؟
بالاخره اینها کارمندان من هستند. مصلحت دیدیم از مادرش پیگیر شویم، البته به مادر ایشان هم ماجرا را مستقیم نگفتیم؛ فقط سؤال کردیم فرینازآمده خانه یا نه؟ اگر شما هم جای من بودید شاید همین کار را میکردید.
++ در تماسی که با مادر خانم خسروانی گرفتید، دقیقاً چه سؤالی پرسیدید؟
من فقط سؤال کردم که فریناز به منزل آمده یا نه. بالاخره مسئول هتل هستم و باید نگران وضعیت کارمندم باشم. وقتی پلیس آمد نخستین کاری که کردم آقای متهم را تحویل پلیس دادم. دوربینها را هم مأموران آگاهی چک کردند. حتی خانواده مرحومه یعنی برادر و دامادشان و یکی دیگر از فامیلهایشان را هم دعوت کردم به داخل هتل و فیلمها را نشان دادم تا مبادا، بعداً سوءتفاهمی پیش آید. آنها هم دوربینها را دیدند. در این بین که مأموران آگاهی و پلیس و خانواده آمده بودند و ما فیلمها را چک کردیم دیدیم این خانم صبح هم به اتاق این آقا رفته است.
++ روز حادثه وقتی فهمیدید فریناز به اتاق متهم رفته فقط به مادرش زنگ زدید یا اینکه بعد خودتان رفتید به اتاق متهم؟
نه من نرفتم. حتی آن زمان که این خانم داخل اتاق بود، آقای متهم مسواک و خمیر دندان به دست از اتاق آمده بیرون فکر میکنم آمده بود سروگوشی آب بدهد. من وقتی ۳ و ۴۰ دقیقه موضوع را از زبان کارمندم شنیدم رفتم به مادرش زنگ زدم.
++ ساعت کاری کارمندان شما و مشخصاً خانم خسروانی از ساعت چند شروع میشود؟
ساعت کاری از ساعت ۸ و ۲۰ تا ۸ و نیم شروع میشود اما آن روز فریناز، قبل از ساعت کاری از طریق در تالار و بدون اینکه کسی ببیند ابتدا به اتاق این آقا میرود و بعد از همان راهی که رفته برمیگردد و از درب اصلی وارد هتل میشود و سر کارش میرود.
++ آقای متهم پیش از این چند بار به هتل شما آمده بود؟
قبلاً به عنوان «ارزیاب» و کارشناس دو سه بار آمده بود البته تنها نمیآمد، با همکارانش بود.
++ در دفعات قبلی آیا خانم خسروانی هم در هتل مشغول به کار بودند؟
بله. من فکر میکنم در این چند مدتی که رفت و آمد داشته با ایشان آشنا شده است.
++ از لحظهای که فریناز فوت شد تا روز هفدهم که تعدادی از مردم مقابل هتل شما تجمع کردند چه اتفاقاتی افتاد آیا خود شما احساس کردید که ممکن است اعتراضاتی صورت بگیرد؟
مردم که ابتدا حضور نداشتند چون اطلاع نداشتند فقط مسئولان امر آمدند به هتل. منتها متأسفانه بتدریج عدهای از جوانان، تحت تأثیر برخی شبکههای اینترنتی و افراد مغرض تحریک شدند. مسئولان هم کوتاهی کردند. شبکههای اینترنتی و سایتهای خارجی را میدیدیم که مدام مردم را دعوت میکردند که تجمع کنند. حتی ساعت این تجمعها را هم مشخص کرده بودند.
++ شما این اطلاعات و احتمالات را به مسئولان اطلاع دادید؟
بله، مسئولان خودشان هم در جریان این تحرکات بودند حتی خودشان با ما هم هماهنگی کردند که چنین جریاناتی وجود دارد. اما مسئولان، ضعیف عمل کردند. نیروهای پلیس خیلی کم بودند. روزی که مردم جمع شدند مدیر هتل آقای رمضانی جلو تجمعکنندگان رفت و گفت که عزیزان من زود دارید قضاوت میکنید اگر میخواهید حقانیت را بدانید ۴ نفر نماینده بفرستید داخل هتل تا فیلمها را نشان شما بدهیم که چه اتفاقی افتاده است. خبرسازیهای شبکههای اینترنتی دروغ است، متأسفانه عدهای تحریک شده بودند. البته من گلایهای از مردم شریف مهاباد ندارم چون آنها مردم با فرهنگی هستند. روز حادثه هم عده کمی از جوانان و نوجوانان بودند که شلوغ کردند.
++ کسانی که تجمع کرده بودند بیشتر چه میگفتند جایی خواندم که ظاهراً شعار میدادند مرگ بر سرمایهدار؟
بله بعضی از معترضان چنین شعاری میدادند، البته آنهایی که جلو هتل جمع شده بودند اکثریتشان تماشاچی بودند. کسانی که هتل را آتش زدند و وارد شدند ۱۰۰-۸۰ نفر بیشتر نبودند.
++ روز تجمع، مسئولان محلی چه زمانی وارد صحنه شدند و مواجهه آنها با مردم چگونه بود؟
من کسی از مسئولان مثل فرماندار یا معاونان را ندیدم که بیاید و با مردم صحبت کند اما شنیدم برخی از اعضای شورای شهر میخواستند دخالت کنند اما بعضی از این جوانان ناآگاه نگذاشته و میخواستند به آنها هم حمله کنند. متأسفانه، تعداد مأموران اعزامی هم کم بود البته آنها هم به خاطر اینکه اوضاع شلوغ نشود و کسی کشته نشود میخواستند جو را آرام کنند و خیلی با مردم درگیر نشدند.
++ برخی سایتها و شبکههای خارجی مدعی شده بودند که تعدادی کشته و خیلیها هم بازداشت شدهاند. یک جا از ۳۰ نفر کشته یاد کرده بودند و یک جا هم گفته بودند ۷۰ نفر کشته و زخمی. جلو هتل آیا درگیری بین مأموران انتظامی با مردم بود و آیا تیری شلیک شد؟
اگر شلیکی شده باشد هم تیرهوایی بوده و به سمت مردم تیراندازی نشد. الحمدلله هیچ کس کشته نشده است، این وسط فقط اگر ما فرار نمیکردیم شاید کشته میشدیم.
++ فیلمی از دوربینهای مداربسته درون هتل با مضمون تردد خانم خسروانی، در سطح شهر منتشر شده و برخی میگویند خود شما برای رفع اتهام این فیلم را منتشر کردهاید؟
خوب شد شما این سؤال را پرسیدید، من اگر میخواستم این کار را بکنم همان روز اول این کار را میکردم. تأکید میکنم؛ به جان بچهام، به قرآن دست میزنم که فیلم را در همان روز اول به خانوادهاش نشان دادم. ما ۴ نسخه از فیلمها را هم به اداره آگاهی دادیم اما نقشی در انتشار آن نداشتیم. متأسفانه در حملهای که به هتل شد؛ فیلمها را هم غارت کردند. یکسری وسایل را با خود بردند یکسری را هم که نمیتوانستند ببرند، آتش زدند.
++ برای شفافسازی ماجرا و مقابله با حجم زیاد تبلیغات تحریککننده برخی رسانههای خارجی، رسانههای محلی و بخصوص صداو سیما چقدر وارد میدان شدند و اطلاعرسانی بهنگام کردند؟
در یکی دو روز بعد از تجمع مقابل هتل، اطلاعرسانی کردند اما قبل از آن خبری در رسانهها نبود. مسئولان در شورای تأمین بالاخره کارهای خودشان را انجام میدادند اما اینکه قبل از تجمع مقابل هتل برای اطلاعرسانی و روایت ماجرا از صداو سیما یا رسانهها پیش ما بیایند یا خبررسانی کنند، نه چیزی نبود. یعنی قبل از اینکه شهر شلوغ شود؛ اطلاعرسانی مناسبی به مردم انجام نشد.
++ شما یا برادرتان جایی گفته بودید که سرخورده شدهاید و دیگر در مهاباد سرمایهگذاری نمیکنید و میخواهید کسب و کارتان را جمع کنید و از شهر بروید. الان هم نظرتان همین است؟
خیر، من به شهرستان خودم افتخار میکنم و تا زمانی که زنده هستم از خدمت به شهرم و توسعه شهرم باز نمیایستم. من به خاطر چند جوان و نوجوان تحریک شده؛ شهر محبوبم را ترک نمیکنم. مردم آگاه هستند، واقعیت ماجرا مشخص شده و حتی اغلب تحریک شدگان پی بردهاند که رسانهها و شبکههای اینترنتی دروغ میگویند و جریان یک چیز دیگری است؛ پس چرا باید از مهاباد بروم؟
++ الان اوضاع مهاباد چگونه است؟
اوضاع الحمدلله، خیلی خوب و آرام است. اما از دادگستری مهاباد میخواهم که با توجه به بازتابهای این پرونده، زودتر به حادثه رسیدگی و نتایج تحقیقات را اعلام کنند.
++ هتل شما چقدر خسارت دیده است؟
حدود ۸ تا ۱۰ میلیارد تومان خسارت دیدهایم. من از مسئولان تقاضا دارم کسانی را که هتل من را آتش زدند؛ شناسایی کنند و خسارات ما را جبران کنند. از دولت میخواهم که به فکر ما باشند چون من یک سرمایهگذار هستم اگر قرار باشد دولت از من سرمایهگذار پشتیبانی نکند؛ سرمایهگذاران در مهاباد احساس امنیت نخواهند کرد