پژاک فرقه ای تروریستی است که همیشه تلاش دارد تا خود را باچهره ای معصوم و دموکراتیک معرفی نماید. ولی رفتارو کردار این فرقه که فرزندخوانده‌ی پ.ک.ک است بیشتر اثباتگر تروریست بودن آن است یا دموکراتیک بودنش؟
هرجا سخن از اغتشاش و آشوب و ترور باشد حتما پای این فرقه درمیان است. همیشه هم از اغتشاشات و آشوب و ترورها حمایت می‌کند و آنها را جنبش دموکراتیک ملت‌ها می‌خواند. اگر پژاک هرگونه آشوب و اغتشاش را نشان دموکراتیک بودن می‌داند چرا خود به هیچ طرز فکر و رفتار بغیراز خود اجازه نمی‌دهد و با وحشتناکترین شیوه سرکوب می‌کند؟ آیا کسی در این فرقه حق دارد حتی یک انتقاد کوچک از اوجالان داشته باشد؟ مسلما نه. هرکس باید تفکرات شخصی اوجالان را قبول داشته باشد و بدون چون و چرا عملی کند. هیچ کس اجازه ابراز وجود و نظرات متفاوت را ندارد. درکل فرمول (یا از من یا برمن) بر این فرقه حاکمیت دارد. یا باید هرآنچه که تحمیل می‌شود بدون قیدوشرط قبول وعملی کرد یا اینکه بعنوان مخالف و دشمن معرفی می‌گردی که شاید شانس توبه کردن هم نداشته باشی. خب اینها گوشه‌یی کوچک از موارد نقض دموکراسی و حاکمیت سیستم خودمحور و دیکتاتوری اوجالان است. ترور شخصیت یکی از کارآمدترین روش‌های فرقه برای به خدمت گیری انرژی افراد است. آیا قتل عام فکر ی و شخصیتی افراد بزرگترین ترور نیست؟ آیا می‌توان این رفتارو سیاست پژاک را دموکراسی نامید؟ اگر این نوع عملکرد دموکراتیک باشد پس تعریف ترور چیه؟ پژاک تنها به ترور فکری و شخصیتی اعضای خود بسنده نکرده و آنرا در میان مردم نیز اجرا می‌کند به نحوی که هرکس نظرات و افکار آنها را قبول نداشته باشد محکوم به نابودی است.
