طبق تعریف جامعه شناسان، مفهوم فرقه به هر گروهی اطلاق می شود که شیوه های کنترل ذهن و روش های فریبکارانه عضوگیری را بکار می گیرد. این شیوه ها در فرآیندِ فریب دادنِ افراد برای پیوستن به فرقه و متقاعد کردن آنها برای ماندن در فرقه و تبدیل کردنِ اعضاء به “سرسپرده” اِعمال می شود. واژه فرقه در حقیقت بیانگر سازمانی استاتیک و ایستاست.
دانشمندان عصر حاضر، فرقه های مخرب کنترل ذهن را به عنوان تهدید اصلی هزاره ی سوم معرفی کرده اند. فرقه ها، با فریب دادن افراد ناآگاه و بی تجربه اما صادق و وفادار، اهداف تخریبی خود را دنبال می کنند. این پدیده را برده داری نوین نامیده اند. اهداف و آرمان های سیاسی نظیر برقراری رفاه عمومی و عدالت اجتماعی یا رسیدن به جامعه بی طبقه را مستمسک قرار داده و افراد صادق و آرمانگرا که البته عمدتاً فاقد تجربه های اجتماعی و سیاسی هستند را جذب نموده و از آنان در جهت مطامع خود سوء استفاده می کنند.
اغلب گروه های مارکسیستی و چپ از این دسته اند. بر اساس این تعابیر پ.ک.ک و پژاک از فریبهایی مانند تشکیل زندگی و همینطور فرستادن جوانان به کشورهای اروپایی اقدام میکنند.