از این پس مرحله گذار مبارزه کردها از مسلحانه به مبارزه مدنی و دموکراتیک آغاز خواهد شد. شاید حساسترین مرحله بین دو دوره خشونت و صلح، دوره گذار باشد.
سوالات زیادی وجود دارد:
۱. چه اتفاقی برای جنگجویان قندیل که طبق گزارش بحران بینالمللی حدود ۶۰۰۰ نفر هستند، خواهد افتاد و آنها کجا مستقر خواهند شد؟ رهبری حلقه های اول و دوم پ.ک.ک به کجا خواهد رفت و آینده کادرها و فرماندهان چه خواهد شد؟
۲. آیا ترکیه برای روند صلح آماده است؟ شبهات زیادی وجود دارد!
۳. سلاحها را به چه کسی تحویل خواهند داد؟ آیا آنها به پژاک تحویل داده خواهند شد، یا به شمال سوریه یا به اتحادیه میهنی کردستان منتقل خواهند شد؟ سناریوهای خیلی زیادی وجود دارد!
۴. بودجه سالانه قندیل حدود پانزده میلیون دلار است! بخشی از این مبلغ هنگفت از محل حق عضویت اعضا جمع آوری خواهد شد و بخشی دیگر از طریق پروژه های ناشناخته در مناطق کردنشین، کشورهای منطقه، اروپا و آمریکا تأمین خواهد شد.
۵. قندیل به عنوان رشته کوه به چه کسی واگذار خواهد شد؟
مسئله واگذاری قندیل نه تنها یک مسئله کردی و ترکی، بلکه یک مسئله استراتژیک منطقه ای است! موقعیت ژئوپلیتیکی قندیل همچنین ارتباط مستقیمی با امنیت ایران، سوریه و ترکیه دارد و ممکن است اسرائیلی ها برای اهداف استراتژیک خود به این موضوع توجه کنند.
سه چالش عمده:
چالش ۱: در تجربیات ایرلند با بریتانیا، فارک با دولت کلمبیا و تجربه آفریقای جنوبی، خلع سلاح مرحلهای پایانی در فرآیندهای صلح بوده است.
این تجربه فعلی نه تنها برای کردها و ترکها، بلکه برای جهانیان نیز تجربهای جدید است!
چالش دوم: تاریخ چند صد ساله دولت ترکیه، ذهنیت سیاسی و آموزش نژادپرستانه، ترکها را در معرض یک آزمون تاریخی قرار میدهد!
آیا ترکیه میتواند حال و تاریخ خود را به چالش بکشد؟
چالش سوم: پس از تصمیم به خلع سلاح، صدای معترضان و گروههای مختلف به دلیل بیاعتمادی به دولت ترکیه، آماده خلع سلاح نخواهد بود.
یک احتمال قوی، ایجاد یک نیروی مسلح جدید تحت رهبری جدید است.
تاریخ چند صد ساله کردها، تاریخی از کوهها، سلاحها، شورش و ضدیت با دولت هاست است. آیا کردها میتوانند این تاریخ را تغییر دهند، از سلاح و خشونت دوری کنند و در زندگی سیاسی مدرن ادغام شوند؟