۴ اسفند ۱۴۰۳

سرابی که باتلاق شد!

  • ۲۹ بهمن ۱۴۰۳
  • ۶۴ بازدید
  • ۰

اقامت در کشورهای اروپایی، برخورداری از آزادی بیان و عمل و حمایت مالی بی پایان، اینها تنها بخشی از سرابی است که گروهک‌های تجزیه طلب برای جوانان نشان کرده و آنان را در باتلاق بی اخلاقی، دشمنی با مردم کردستان و پشت کردن به میهن گرفتار می کنند.

به گزارش انجمن بی تاوان به نقل از ایرنا، نعیم برای کارگری به اقلیم کردستان عراق رفت ولی چهار سال گرفتار دام گروهک‌ها شد؛ او در اربیل عراق مشغول کار ساختمانی شده بود ولی رویای پیمودن راه ۱۰۰ ساله در یک شب باعث شد تا در اینستاگرام به دام دخترانی بیافتند که آنها هم کارگران برده‌داری گروهک های معاند شده‌اند.

دخترانی که ابتدا با وعده ازدواج بر سر راه پسران جوان در فضای مجازی ظاهر می شوند، کم کم بنا بر دستور سران این گروهکها، راه ورود و عضویت در این گروهکها را به آنان نشان می دهند که نعیم هم یکی از آنان بود.

چهار سال در اسارت

او خیلی زود فهمید که تمامی وعده ها دروغ و فریب است ولی راه برگشت برایش سخت بود و چهار سال در دامی افتاد که به گفته خودش به اجبار در آن ماند.

او به محض اینکه فرصتی به دست آورد از اردوگاه گروهکها فرار کرد و خود را به کنسولگری ایران در سلیمانیه رساند، ولی تا رسیدن به آنجا بارها مرگ را به چشم دید.

نعیم درباره محیط آنجا می گوید: دورتا دور اردوگاه را سیم خاردار کشیده اند و زندانی است که وعده آزادی می دهد تا جاییکه وقتی خانواده من روزها در اقلیم کردستان عراق بودند، من از طریق فضای مجازی مطلع شدم که آنان آنجا هستند و وقتی معترض می شدم غرورم را می شکستند و کسانی را دیدم که با تراشیدن سرو صورتشان آنان را تحقیر می کردند؛ بسیاری از آنان که اسیر این دام هستند می خواهند برگردند ولی امکان فرار ندارند، آنجا نه تنها خبری از رفاه نیست که حتی برای یک وعده غذا نیز باید التماس کنی.

از او می پرسم ایا اگر همان وعده های واهی را برایت فرام کنند، حاضری به میان گروهکها برگردی؟ با قاطعیت می گوید اصلا، چه کسی آزادی را به زندانی بودن ترجیح می دهد؟ نه والله حاضر نیستم هیچ وقت آسایشی را که اکنون در کنار خانواده دارم با هیچ چیز دیگری عوض کنم.

وعده های دروغین گروهک ها

یکی دیگر از فریب خوردگان هم که هشت ماه در گروهک معاند موسوم به پژاک بوده، از وعده های دروغین آنها کفت.

وی افزود: تنها ۱۰ روز طول کشید تا بفهمم که راه بی برگشتی را آمده ام که خبری از رفاه و آرامش در آن نیست.

او گفت: درست است که شرایط اقتصادی بدی داریم ولی دروغهای احزاب و گروهها هدفی جز پوچی را عاید انسان نمی کند.

در راه نجات پسرم پیر شدم

پدر نعیم هم که از خانواده های قربانی فریب گروهکهای تجزیه طلب است، اظهار کرد: چهار سال تمام در رفت و آمد بودم و بعد از بارها مراجعه بالاخره توانستم تلفنی با پسرم صحبت کنم.

او گفت: تمام زندگی و عمرم را گذاشتم تا فرزندم را از دست این دروغگویان نجات دهم و پیر شدم.

دوری از دختر

اگرچه پدر نعیم به قیمت عمرش فرزندش را نجات داد ولی مادر هانا هنوز چشم به راه است تا دخترش از دست این گروهک ها آزاد شود.

او پنج سال قبل قرار بود تولد ۱۴ سالگی دخترش را جشن بگیرد ولی ۲ ماه قبل از اینکه دخترش ۱۴ ساله شود، به جشن تولدی دعوت می شود که از همانجا او را به زور سوار ماشین می کنند و از کشور خارج می کنند.

دخترش اکنون ۱۹ ساله شده ولی مادر بیشتر از یک سال است که از همان تماس های گاه و بی گاه هانا محروم شده و از او خبری ندارد.

او که به نمایندگی سازمان ملل در عراق مراجعه کرده بوده، گفت: من دخترم را با یتیمی بزرگ کردم، هانا ورزشکار و هنرمند بود، به چه حقی دخترم با آن سن کم باید اسیر دست کسانی شود که به جای قلم دانش آموزی به او اسلحه بدهند؟

ضربه گروهک ها به توسعه کردستان

مسیر توسعه و پیشرفت کردستان و مناطق کردنشین هم از گزند گروهکها در امان نمانده است.

آقای محمدنژاد در یکی از مناطق مرزی مرغداری دارد، واحد تولیدی وی بارها مورد دستبرد گروهکهای معاند قرار گرفته و تهدید شده است.

او با بیان اینکه آنها به بهانه کُرد بودن بارها از من اخاذی کرده و درخواست پول میلیاردی داشتند، می گوید: حتی به محتویات یخچال و گوشی شخصی من هم رحم نکردند و کار را به جایی رساندند که کارگران جرات ماندن در مرغداری را نداشتند و من ورشکست شدم.

تشکیل گروهکها در اوایل پیروزی انقلاب اسلامی، یک طرح درازمدت بود تا اگر در شرایط فرضی، جمهوری اسلامی ایران، قادر به تأمین امنیت در کردستان نبود، آمریکا، اسرائیل و انگلیس از طریق این گروهک با حمایت ناسیونالیست‌های دیگر، استان کردستان را از ایران جدا کنند.

پس از پیروزی انقلاب اسلامی، کشورهای غربی و سران رژیم بعث عراق پیگیری مطامع قبلی خود در ایران را به‌طور جدی در دستور کار قرار دادند و لذا مراکزی تحت عنوان دفاتر جذب فریب خوردگان در شهرهای مختلف کردنشین کشورمان بازگشایی کردند و عضوگیری برای این دو گروهک با محوریت شعارهای احساسی و تجزیه طلبانه، آغاز شد و اینگونه شد که تعدادی از مردم ناآگاه و بی سواد خصوصا در روستاهای مرزنشین، جذب این عناصر شدند و جانشان را هم در راه رسیدن این گروهک ها به اهداف دشمنان، فدا کردند.

ضد انقلاب خارج نشین اغلب دارای جهان بینی مادی و معتقد به جدایی دین از زندگی اجتماعی است. شیوه های کاری آنان اغلب مبتنی بر ترویج شایعات، پخش اخبار دروغ از کشور، تـحـریـک افراد مساله دار، ساخت فیلم های به ظاهر مستند، نویسندگی، یارگیری، اخذ کمک های مالی و فکری از بیگانگان و امثال آن است. برخی از آنان تاکتیک های اختصاصی هـم دارنـد و بـه ترور و آدم ربایی هـم متوسل می شود.

موضوع زندگی فریب‌خوردگانی مانند نعیم دستمایه ساخت مستند پژاره به کارگردانی یزدان پرونده شده است هنرمند کُردی که در تلاش است تا به دغدغه خود و دیگرانی پاسخ دهد که اصیل ترین قوم ایرانی، دشمن ملت ایران نیستند.

وی که پیش از این مستند “پدر پروانه‌ها” را برای بیماران پروانه‌ای ساخته است از آزاری گفت که برای ساخت این مستند دردناک کشید و اظهار کرد: در مستند پژاره نیز به اندازه بیماران پروانه‌ای اذیت شدم، چرا بچه‌های ۱۱ تا ۱۵ ساله شکنجه‌هایی فراتر از سن و سال انسانهای بزرگ دیده اند که یا خود و یا خانواده‌هایشان فریب خورده بودند.

وی افزود: استعمار، ایرانی‌ترین فرزندان این سرزمین را دشمن جا می زد تا با فریب، به خود مردم کردستان ظلم کند.

پژاره مستند سه قسمتی شامل از کردستان تا ژنوستان، دژی کانو و ماندو است که قسمت اول آن ساعت ۲۲ امشب از شبکه مستند پخش می‌شود.

قبلی «
بعدی »

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تازه‌ترین عناوین