۱۵ آبان ۱۴۰۳

زیاد به کردستان عراق امیدوار نباشید/ تد گالن کارپنتر*

  • ۳۰ آبان ۱۳۹۴
  • ۳۴۳ بازدید
  • ۰

سیاست آمریکا در عراق از اوایل دهۀ ۱۹۹۰ فاجعه های زیادی را به دنبال داشته است. کمپین واشنگتن علیه صدام حسین نه تنها وزنۀ اصلی تعادل استراتژیک ایران را در منطقه حذف کرد بلکه تحولاتی را به جریان انداخت که عراق را به بستری پر از هرج و مرج مبدل کرد. ظهور داعش جدید ترین و ویرانگرترین این تحولات است. تخلیۀ جامعۀ مسیحی عراق که زمانی جامعه ای پر جنب و جوش بود و همچنین تضعیف حقوق زنان در بخشی از کشوری که توسط دولت شیعۀ بغداد کنترل می شود از جمله این تحولات است؛ تحولاتی که کمتر آشکار شده اما در عین حال نا امید کننده اند.
نقطۀ روشن پایدار در کشتی شکستۀ این سیاست، ظهور منطقۀ دموکراتیک کردستان در شمال عراق بود که به نظر پر رونق و مرفه می رسید. این واقعیت داشت اما این تصور که کردستان عراق صرفا یک منطقۀ نیمه مستقل در عراقی متحد است درواقع کمی بیش از یک داستان دیپلماتیک بود. واقعیت این بود که کردستان از همه لحاظ، دولتی مستقل بود که نیروی نظامی خود (پیشمرگه)، پرچم خود و پول رایج خود را داشت اما به رسمیت شناخته نشده بود. با گذشت زمان، دولت اقلیم کردستان (KRG) در اربیل به طور فزاینده ای دولت مرکزی را دور زد تا معاملات پر سودی با شرکت های خارجی، به ویژه فروش نفت در بازار بین المللی انجام دهد که اغلب با مخالفت صریح بغداد مواجه می شد.
واشنگتن اقدامات اربیل را با ترکیبی از تحسین و تشویش نظاره می کرد. از یک طرف، کردستان تنها بخش عراق بود که همواره طرفدار آمریکا بود و به نظر می رسید که هم به ارزش های دموکراتیک و هم سرمایه داری متعهد باشد. از سوی دیگر، نمایش جسورانۀ استقلال اربیل نیز نظر رسمی ایالات متحده را مبنی بر این که عراق یک کشور متحد باقی مانده است تضعیف می کرد. وجود دولت احتمالی مستقل کردستان نیز متحد واشنگتن در ناتو یعنی ترکیه را آشفته می کرد. آنکارا کردستان عراق را به عنوان جنین احتمالی کردستانی بزرگ تصور می کرد که در نهایت به دنبال جذب اقلیت بی قرار کرد های ترکیه است. تمایل آشکار حکومت اقلیم کردستان برای فراهم کردن پناهگاه های امن برای شورشیان مسلح حزب کارگران کردستان ترکیه (پ.ک.ک)، که حملات بی شماری را در ترکیه به راه انداخته بودند، دولت ترکیه را بیشتر خشمگین می کرد و منجر به حضور نیروهای سرکوبگر آنکارا در داخل کردستان عراق شد.
با وجود این عوامل مشکل ساز، کردستان فهرست در حال رشدی از طرفداران را در ایالات متحده به دست آورده است. در واقع، برخی از رهبران فکری، واشنگتن را ترغیب کرده اند که حمایت خود را از دولت بغداد کاهش دهد و بیشتر به روابط با اربیل تکیه کند. برخی از حامیان رُکتر، حتی کردستان عراق را بعد از اسرائیل به عنوان دومین متحد قابل اعتماد و دموکراتیک آمریکا در خاورمیانه دانسته اند، دیدگاهی که اسرائیلی های با نفوذ آن را تقویت می کنند.
توانایی پیشمرگه برای دفاع از خاک کردستان در مقابل حملات وحشیانۀ نظامی داعش و حتی تحمیل شکست های قابل توجه به شورشیان اسلامگرا، صفوف آمریکایی های تحسین کنندۀ کردستان را افزایش داده است. مقاومت سرسختانۀ پیشمرگه، علی رغم تکیه بر سخت افزارهای کهنۀ نظامی، کاملا با عملکرد احساساتی ارتش مجهز عراق که توسط آمریکا آموزش دیده بود در تضاد است که با خفت از مقابله با داعش گریخت و کنترل مناطق مهم شهری مانند موصل و رمادی را بدون کمترین مقاومتی به داعش واگذار کرد. در ماه های اخیر، دولت اوباما میزان کمک های نظامی مستقیم را به پیشمرگه افزایش داده است.
اگرچه تحولات اخیر، روایت از کردستان را به عنوان هویت مرفه، با ثبات و دموکراتیک به شدت مورد شک و گمان قرار داه است. دولت اربیل در سال گذشته با افزایش مشکلات مالی واجه شده است. یکی از دلایل آن کاهش قیمت جهانی نفت بوده که منبع اصلی درآمد حکومت اقلیم کردستان را تا حد زیادی از بین رفته برده است. اما علت دیگر پارتی بازی و فساد آشکار است. دولت در چندین مورد حقوق کارمندان را با تاخیر پرداخت کرده است و منتقدان داخلی در حال حاضر به شدت خواستار شفافیت بیشتر هستند به خصوص از مقامات می خواهند توضیح دهند که چه به سر میلیون ها دلار درآمد نفت گم شدۀ مرموز آمده است.
همچنان که داستان موفقیت اقتصادی کردستان کم رنگ شده است، اعتبار منطقه نیز به عنوان سنگر دموکراسی رنگ باخته است. دیده بان حقوق بشر رفتار اخیر دولت به ویژه حزب سیاسی حاکم ، حزب دموکرات کردستان (KDP) به رهبری مسعود بارزانی را که از سال ۲۰۰۵رئیس اقلیم کردستان بوده است، محکوم کرده است. خصوصا جو استورک، معاون دیده بان حقوق بشر در خاور میانه، شدیدا از آن ها انتقاد کرده است. وی اظهار کرده است که”حزب دموکرات کردستان ادعا می کند که باید حقوق افراد محترم شمرده شود اما این حزب در تاریخ همیشه صدای منتقدان را خفه کرده است.”
این روند سیاسی قطعا دلگرم کننده نیست. بارزانی با وجود اتمام قانونی اختیارتش هنوز بر کرسی ریاست نشسته است. و حتی بدتر از آن دولت او به سرکوب دو حزب مخالف، یعنی اتحادیه میهنی کردستان (PUK) و جنبش تغییر پرداخته است.این مشکلات در اواخر ماه اکتبر زمانی که حزب دمکرات کردستان به طور یک جانبه چهار وزیر اپوزیسیون را از پست های دولتی برکنار کرد و پست آن ها را با وفاداران به حزب دمکرات کردستان جایگزین کرد، به اوج خود رسید. منتقدان بلافاصله این حرکت را به عنوان اقدامی غیر قانونی محکوم کردند اما بارزانی کوتاه نیامد. در زمان اوج این مناقشات، نیروهای امنیتی تحت کنترل حزب دموکرات کردستان حتی از بازگشت رئیس پارلمان اقلیم به اربیل جلوگیری کردند. این نیروها همچنین دو کانال تلویزیونی را بستند از جمله کانالی که توسط جنبش تغییر اداره می شد و بارها و بارها از بارزانی انتقاد کرده بود.
چیزی که بیشتر از همه منجر به نگرانی حامیان آمریکایی کردستان شده این است که حکومت اقلیم کردستان روز به روز بیشتر شبیه دموکراسی متعصبانۀ سبک و سیاق پوتین می شود که آکنده از پارتی بازی و فساد است. امید شدید و آشکار چند سال گذشته به این که این منطقه یکی از داستان های موفقیت آمریکا در میان حادثۀ ناگوارعراق است در حال حاضر به نظر می رسد که بیشتر یک توهم بوده باشد. کردستان عراق جزیره ای دموکراتیک با ثبات و مرفه نیست که در منطقه ای بی ثبات و پر از خصومت پدید آمده باشد. بلکه یکی دیگر از مشتریان آمریکا است که نتوانسته است انتظاراتی را که تحسین کنندگان آن ایجاد کرده بودند برآورده کند. وضعیت پیش آمده، همان دزد سالاری کلیشه ای و استبدادی جهان سوم است که رهبران ایالات متحده در زمان تدوین سیاست های پیشروانۀ خود باید با واقعیت ناخوشایند آن روبه رو شوند./B
· تد گالن کارپنتر، عضو ارشد موسسه کاتو و سردبیر همکار نشنال اینترست، نویسندۀ ده کتاب و بیش از ۶۰۰ مقاله در امور بین المللی است. آخرین کتاب وی با همکاری مالو اینوسنت، با عنوان همکاران خطرناک: مزایا و مشکلات اتحاد امریکا با رژیم های اقتدارگرا در سال ۲۰۱۵ منتشر شده است.
منبع: نشنال اینترست
ترجمه:خبرگزاری کردپرس

قبلی «
بعدی »

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تازه‌ترین عناوین