۴ آذر ۱۴۰۳

دختر اهل ماکو قربانی تجاوز جنسی عبداله اوجالان

  • ۷ خرداد ۱۴۰۱
  • ۱۰۵۰ بازدید
  • ۰

انجمن بی تاوان، در بازجویی دختری که در استانبول دستگیر شده بود بنام سارا ا(اهل ماکو) آشکار شد که در خانه های باز سازی فکری در شام ، اوجالان با زور به دختران تجاوز می کرد.
عده ای گول شعار های اوجالان را می خوردند گویا اینکه که عبدالاه اوجالان دختران را آزاد خواهد کرد وانها به آزادی خواهند رسید اما اوجالان به زنانو دختران تجاوز می کرد و این زنان بعضی ها انتهار میکردند و عده ای هم با فرصتی که پیدا می کردند از پ ک ک فرار می کردند
سارا (اهل ماکو)در استانبول دستگیر می شود.
طبق خبرنوشته شده از طرف روزنامه نگاری به اسم امین کور اغلو که در روزنامه صباح منتشر شده بود امده است :که با تعقیب پلیس استانبول بر روی ادرسی اینتر نتی یک نوشته مشکوک به چشم پلیس می خورد این نوشته از طرف عناصر گروهک پ ک ک و کنگره خلق ما بین قندیل و آلمان که توسط یک کادر پ ک ک بنام کد (آسمان)زکی اوز تورک رد وبدل شده است ضبط می شود و مشاهده می شود
پلیس آدرسهای ایمیل ها را رصد می کند و مشخص می شود کسی با اسم rotana-72در استانبول وارد اینتر نت شده است و در تعقیب ها ورصدها ها مشخص می شود کسی بنام rotana-در سالهای ۱۹۹۳ الی ۲۰۰۰با کد سازمانی (بصه)در صفوف پ ک ک بوده است اصالتا ایرانی و نامش سارا اهل شهرستان ماکو بوده است و سارا در استانبول دستگیر میشود و درباره زندگی عبدالاه اوجالان که در سوریه بود اطلاعاتی مهم به پلیس میداهد .
اوجالان با بهانه اموزش ویژه زنان بنام “بازسازی فکری ” به دختران تجاوز می کرد
سارا ا در سال ۱۹۹۳ در شهر ماکو به گروهک جذب می شود ودر سال ۱۹۹۵در شام در آکادمی معصوم کورکماز دوره های آموزشی سیاسی و ایدئولوژیک را سپهری می کند و می گوید که اوجالان دوز ی بار به کمپ می امد و آموزش می داد .
و دختران برای آموزش ” باز سازی فکری” مستقیما از طرف اوجالان انتخاب می شدند و به خانه او آورده می شدند و اوجالان به آنها می گفت که شماها برای حزب مهم هستید و به همین سبب هم من شماها را آزاد خواهم کرد و در سایه ی من ازاد می شوید و می گفت: اوجالان می گفت که با دیدگاهی مردانگی به من نگاه نکنید
سارا اسم ده دخترای را که در خانه ی اوجالان مانده بودند افشا کرد :زمانی که در سال ۱۹۹۹در قندیل بود دختری بنام دیل آرا که عضو پ ک ک بود خودش اعتراف کرده بود که زمانی که در شام برای آموزش رفته بود از طرف اوجالان مورد تجاوز قرار گرفته شده است و بعدا شنیده است که این دختر (دیل آرا) از گروهک فرار کرده است .
و همچنین در اعترافاتی که کرده است گفته است عبدالاه اوجالان درخانه اش در شهر شام دخترانی را که به خانه می آورد با آنها همبستر می شد ودخترانی که اعتراض و یا اینکه روابطش را با وی افشا می کرد با تهمت جاسوس ونفوذی را سر به نیست می کردند .
طبق اعترافات سارا وی می گویدکه یکی از رفیقهایش کهاصالتا ایرانی است از طرف اوجالان مورد تجاوز قرار گرفته است و اینطوری ادامه میدهد :سیما آب خضر با کدسازمانی (مهاباد)که در شمال عراق رفت و آمد می کرد ابتدا از طرف زکی (شمدین ساکک )به او تجاوز میشود و مهاباد پس از مدتی در شام موضوع را با اوجالان در میان می گذرد اما اوجالان عصبانی می شود و می گوید که :شما چگونه به فرماندهان من تهمت می زنی ؟مگر شما جاسوس هستی؟و یا اینکه از طرف کسی هدایت می شوی؟و بعدا اوجالان به اومی گوید که بیا بدنم را ماساژ کن … و بعدا بارها به او تجاوزکرده بود
و سارا می گوید که زنان پ ک ک کارهای اوجالان را از جمله :شستن لباسها او ،اتو کردن ،حمام ،ماساژ،کارهای آشپز خانه .. را انجام می دادند .
سارا یک روز برای کمک به کارهای آشپزی در کنار آشپز ی بنام دیلان که اهل شهر ارض روم بود تعیین می شود به وی وظیفه می دهند و می گویندکه برو آشپزخانه اوجالان ظرفها را بیاورد سارا می گوید که من رفتم و در این حین اوجالان به آشپزخانه آمد و اوجالان به من سلام داد و من هم سلام دادم و دست هم دادم و به من گفت چرا بی جان و ترسو هستی ؟و مگر دیدگاه شما را نسبت به خودم عوض نکرده ام و با من مثل یک پدر یا برادر بزرگ نگاه نکن و من را مثل دیگران مقایسه نکن من از هر کسی برترم و من خودم را آموزش می دهم و عاقل هستم .
من در برابر حرفهای اوجالان هیچ واکنشی نشان ندادم و به همین سبب هم برای برطرف کردن غریزه اش منرا انتخاب نکرد
در اعترافات زنی بنام روکن ماردین او می گوید اوجالان شب به خوابگاه زنان سر می زد و به زنان می گفت:شماها در سایه من ،آزادی را بدست می آورید و زمانی که در خانه هایتان بودید در این حد نبودید و در سایه من می توانید حرف بزنید و می توانید از سیاست حرف بزنید و شماها مجبور هستید منرا دوست داشته باشید و تنها باید عاشق من باشید و من شخصیت های جدیدی را برای شما بدست می آورم و عشق یعنی ،عشق به رهبر .و مجبور هستید که رهبرتان را دوست داشته باشید
اوجالان زمانی که در برابر ما حرف میزد همیشه شکم و جاهای شرمش را دستکاری می کرد یعنی برای ما ارزشی قائل نبود و این رفتار اوجالان در میان دختران پسندیده نبود و با حرکاتش پیامی که به دختران می داد این بود که شماها مال من هستید ودر سایه من آزادی را بدست آورده اید و تنها من هستم که شماها را آزاد می کنم .
تنها اوجالان نبود که تجاوز می کرد بلکه فرماندهان هم به دختران تجاوز می کردند
طبق اعترافات سارامی گوید: زمانی که من در حزب بودم به دختری به اسم بریوان از طرف شخصی بنام اجل گویی (نامبرده در سال ۲۰۰۴با عثمان اوجالان و نظام الدین تاش فرار کرد و در حال حاضر در شهرستان کوی‌سنجق مستقر است)که فرمانده بلوک بود تجاوز کرد
راننده اوجالان هم به اسم حمید اهل سوریه به دختری به اسم ریحان تجاوز کرد
سارا میگوید زمانی من در پ ک ک بودم به من هم تجاوز کردند :یک شب در خانه ای در یک روستا ماندیم وبا بهانه اینکه خانه کوچک بود از مجبوریت با کسی بنام شریف در یک اتاق خوابیدم و در نیمه شب زمانی در خواب بودم به صورتم یک سیلی محکم زد و از خواب پریدم و به هوش نیامده بودم و مشاهده کردم که شریف به من تجاوز میکند ودر آن حین به فکر تجاوز هایی که در پ ک ک رخ می دادند افتادم . خواستم مقابله کنم اما قدرتم به او نرسید و به فکر اعدامهای که در گروه روی میدادند افتادم و از ترس اینکه مبادا منرا با تهمت جاسوس قلمداد کنند موضوع را با مدیریت بحث نکردم و فکر انتحار به ذهنم رسید و می خواستم با اسلحه خود کشی کنم و یک بار با کلاشنیکف به طرف شکم خودم زدم اما گلوله از جای خالی شکمم گذشت ومن نمردم و بیست روز در بیمارستان شهر اربیل بستری بودم و زمانی که خوب شدم به کوه برگشتم و جمیل بایک از من پرسید که چرا خودت را زدی ؟من مسئله تجاوز را نگفتم و خیلی به من فشار آوردند نگفتم.

قبلی «
بعدی »

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *