انجمن بی تاوان آذربایجان غربی : در تفکر اوجالان، از طرفی ادعای فراملیتی بودن و انترناسیونالیسم مطرح می شود و اجالان می گوید که جنبش من متعلق به تمامی اقوام خاورمیانه و حتی دنیاست و از طرفی دیگر شدیداً بر قوم گرا بودن جنبش پافشاری می کند و تمامی تلاش خود را می کند تا برتری قوم کُرد بر دیگر اقوام را اثبات کند. منطقه فعالیت او که مناطق کردنشین است نیز نشان می دهد که گرایش نژادی شدیدی در عملکرد و اندیشه ی این گروه وجود دارد.
تاکید آنها بر زبان و حتی طرز لباس پوشیدن و دیگر نمادهای قوم کُرد موید این این است که گرایش آنها گرایش قوم مدار و نژاد پرستانه است.
البته علت اینکه پ ک ک خود را فرا قومی می خواند ،به این دلیل است که بگوید من نسبت به دیگر احزاب و گروه های کُردی این برتری را دارم که از نژاد پرستی به دورم .اما در کتاب های اوجالان صحبت از کُرد و فضیلت و برتری کُرد است و اقوام دیگر به نوعی مدیون قوم کُرد تلقی می شود و این دلیل آشکاری بر گرایش نژادی در اندیشه اوجالان است.
در درون پ ک کو پژاک هم علی رغم تبلیغات بیرونی آن ،نژاد پرستی با محوریت قوم کُرد وجود دارد،یعنی اگر شما کُرد نباشی و به درون آنها بروی ،تا آن هنگام که زبان کُردی را حداقل در حد فهم جزئی یاد نگیری ،آنها به چشم بدی به شما نگاه می کنند، به چشم یک انسان بی ریشه و یا حتی کسی که قصدی غیر از قصد آشنایی با حزب دارد.
ادعای ایجاد خاورمیانه ای متحد و کنفدرالی نمی تواند با خط مشی نژاد÷رستی پ ک ک و پژاک همسو و مطابق باشد.
ما در خاورمیانه و حتی خود ایران ،اقوام مختلف و متفاوتی داریم که در کنار یکدیگر زندگی می کنند.اقوام لر ،ترک،فارس ،بلوچ، عرب ،ترکمن و … بدون اینکه بایکدیگر مشکل داشته باشند همگی بصورت مسالمت آمیز در ذیل نام های زیبای ایران قرن ها ست که زندگی می کنند.
پ ک ک و پژاک برای این اقوام چه حرفی برای گفتن دارند و در گجای ایدئولوژی واقعی و عملکرد حزبی آن ،جایی برای دیگر اقوام وجود دارد؟
حزبی که قوم گرا است ،اگر ادعای ترسیم خاورمیانه آزاد و متحد مطرح می کند ،ادعای آن ÷وچ و بی معنی است. پ ک ک و پژاک تنها حرکتی نژادپرستانه و قومگرایانه است که ادعای دروغ فراملیتی (انترناسیونالیسم) را دارد و داشتن برنامه برای کل اقوام در خارومیانه ،ادعای گزاف و پستی سیاسی است.
ژستی که می خواهد خود را از انگ نژاد÷رستی مبرا کند فاما قادر به رفع آن نیست.