انجمن بی تاوان : اگر پژاک هرگونه آشوب و اغتشاش را نشان دموکراتیک بودن میداند چرا خود به هیچ طرز فکر و رفتار بغیراز خود اجازه نمیدهد و با وحشتناکترین شیوه سرکوب میکند؟ آیا کسی در این فرقه حق دارد حتی یک انتقاد کوچک از اوجالان داشته باشد؟
تعداد زیادی از اعضای پژاک کودک هستند
در واقع، پژاک بسیار مشتاق و علاقمند به اعدام افراد دستگیر شده است که از طریق آن اعدام شدگان، برای خود نام و نانی، در بین دیگر جریان های سیاسی کردستان پیدا کرده و خود را بزرگ نشان دهد. خود در اروپا می نشینند و برای کسب شهرت و مال اندوزی مشتی جوان بی سواد را روانه کوه ها می کنند تا در حین عملیات تروریستی دستگیر شوند و آنها را زندانی سیاسی می نامند؟ اگر واقعا به حرف خود اعتقاد دارند چرا خود در عملیات شرکت نمی کنند و افتخار” زندانی سیاسی بودن “را نصیب خود نمی کنند؟ بعدها عبدالله اوجالان – رهبر فرقه های تروریستی پژاک و پ ک ک – در دیدار با وکلایش در زندان ایمرالی ( هتل ایمرالی ) به اعدام حسین خضری اشاره کرد و از او دفاع کرد.
مدعی طرفداری از “دموکراسی آزادی و انسانیت “، از یک تروریست دفاع می کند و از ” مردم ” هم خواسته است تا چنین کنند! پژاک اگر فرستادگانش پس از ترور، موفق به فرار بشوند که خوش شانس بوده اند و اگر هم دستگیر شوند باید در برابر دادگاه پاسخگو باشند و طبق قانون ایران عملیات مسلحانه علیه کشور و مردم ایران در حکم محاربه است و اعدام می گردند.
۸-فریب افکار عمومی و شهید سازی در فرقه پژاک ، خوره ای که به جان جوانان کرد ایرانی افتاده، امری رایج است زیرا هیچ ابایی هم از دروغ گفتن و وقاحت ندارد. یکی از سیاستهای مداوم و کارآمد پژاک، پروژه شهیدسازی است. با دست خود جوانان خام و ناآگاه، این مرز و بوم را به کُشتن میدهد و بعدا آنان را شهید میخواند. زمانی که یکی از جوانان ساده لوح و فریب خورده و شتشوی مغزی داده شده، برای عملیات تروریستی به ایران می فرستد و کشته میشود؛ پژاک با تمام نیرو و با اوج بزرگنمایی، شخص را قهرمان و بُتی می سازد و به مردم تحمیل میکند که پرستش کنند. در سایت های اینترنتی، مرثیه ها نوشته می شود… که مغز جوانان کٌرد را شستشو دهند و جذب کنند.
پژاک با این راهکار خواهان جای گرفتن در افکار عمومی است زیرا معتقد است که هرچه تعداد اعضای کشته شده و “شهید” بیشتر باشد به همان اندازه در میان ملت محبوب می شود و پایگاه قوی برای سیاست در جامعه پیدا میکند و جایگاهی در میان سازمان های حقوق بشری. به همین خاطر پژاک باتمام وجود خواستار کشته شدن اعضای جوان و فریب خورده است تا سران آن بیشتر به جاه و مقام و نام برسند
عثمان اوجالان : پژاک با هماهنگی آمریکا تاسیس شد
تا با احساسات مردم بازی کنند و بعد خود را طرفدار حقوق بشر و آزادی جلوه دهند. خون ریختن افراد جوان و شهید و قهرمان جلوه دادنشان، روشی است که سران ترور از آن سود میجویند. اما از این خون ریختنها چه کسی سود میبرد؟ آیا کُردها بهرهمند میشود؟ مردم ایران؟ نمونه بارز، شیرین علم هولی – با کد سازمانی روناهی – سال گذشته به اتهام عضویت در پژاک و همراه با بمب در تهران دستگیر شد- پژاک تاکید می کرد که شیرین، عضو اوست، بی سواد است و فارسی را به زور صحبت می کند و بازجویی وی فاقد وجاهت قانونی است.
این که شیرین بیسواد بود و ناآشنا به زبان فارسی ، خود حقیقت است اما پژاک در ماجرای شیرین بر روی نامه ای مانور داد که گویی شیرین در زندان نوشته و در آن از درد و رنج و شکنجه خود بحث کرده و متن کامل نامه را که به نام شیرین و به کام پژاک نوشته شده، نامه هایی که حتی عبدالرحمان حاجی احمدی، نیز نه سواد نوشتن آن را ندارد و نه توان روخوانی آن را، چه رسد به شیرین بیسواد که قربانی جاه طلبی های پژاک شد و امروزه در وب سایت خود درباره اش مرثیه نوشته اند.
۹- موج سازی و مرثیه های احساسی، امری است که پژاک برای اصالت غیرواقعی، در سایت رسمی خود، عکس و مشخصات افرادی را منتشر نموده، با این ادعا که از کشتهشدگان این گروه اند؛ اما برخی ازآنها اصلا ایرانی نبودهاند، یا برخی از آنها قبل از تاسیس پژاک کشتهشده اند، یا بعضیها در ایران کشته نشده بلکه در درگیری با نیروهای ترکیه کشته شدهاند. مثلا افرادی چون فرزادکمانگر، فرهادوکیلی و علی حیدریان که – رسانه های دولتی اعلام کردند که درسال ۸۵ برای انجام ماموریت بمبگذاری که از سوی پژاک به آنها محول شده بود؛ به تهران میآیند و تقریبا با ۱۰ کیلو TNT – دستگیر و بعد اعدام میشوند، که همانا اعدام چاره درد نبوده و نیست، اما. ( شیرین علمهولی – به تهران میآید و پس از انفجار بمب در اوایل خرداد ۸۷ ، دستگیر و بعدا اعدام میشود.
ادامه دارد…