جنبش زنانی که نتواند ستم پکک بر زنان را رد کند، جنبش زنان واقعی نیست.
انجمن بی تاوان: شب ۱۵ آبان ماه یک زن ۳۰ ساله به نام لیلا محمدی در منطقه فیدی دهوک کشته شد. قاتل بی رحم مادر را تنها در یک متری جلوی چشمان نوزاد ۵۰ روزه اش به رگبار بست.
لیلا توسط شوهرش کشته نشد!
لیلا توسط برادرش کشته نشد!
لیلا به تصمیم قبیله اش کشته نشد!
لیلا به بهانه ناموس کشته نشد!
چه کسی لیلا را کشت؟
لیلا محمدی توسط پکک کشته شد، پکک که با افتخار ادعا میکند ایدئولوژی آن مبتنی بر «آزادی زنان» است. پکک که ادعا میکند علمی به نام «زن شناسی» برای زنان ایجاد کرده است که از همه زنان جهان محافظت میکند.
اما این همان پ ک ک است که زن و مادر جوانی به نام لیلا محمدی را در مقابل چشمان نوزادش بی رحمانه به قتل رساند.
کشتن لیلا توسط پ ک ک جنایت علیه زنان است.
وقتی لیلا کشته شد، تنها ۱۸ روز تا روز جهانی منع خشونت علیه زنان باقی مانده بود.
پس از قتل لیلا، یکی از شاخه های پ ک ک در سلیمانیه، RJAK، به رهبری مجلس زنان، کمپینی را به نام “مبارزه با کشتار زنان” راه اندازی کرد.
پس از قتل لیلا، اردوگاه پکک در مخمور فعالیت «مبارزه با خشونت علیه زنان» را انجام داد.
سازمان های پ.ک.ک در اروپا، سازمان های آن در ترکیه و نهادهای سوری پ.ک.ک همگی به ظاهر مخالف خشونت علیه زنان هستند، اما هیچ یک از آنها قتل عضو سابق لیلا محمدی را که توسط سازمان مقدسشان در حضور همگان کشته شد، محکوم نکردند.
همه این نهادها منافق هستند. در واقع هیچ یک از آنها قدرت و وجدان لازم برای تصاحب زنان را ندارند. جنبش های زنان متعلق به پ ک ک تنها دو وظیفه اصلی دارند.
۱٫ پ.ک.ک از مسئله زنان در کردستان به عنوان یک رویداد پوپولیستی و پنهان استفاده می کند و مسئله زنان را بر مسئله کرد و کردستان مقدم می دارد و مردم کرد را از اهداف اصلی خود دور می کند.
۲٫ پنهان کردن تمامی سیاست های عقب مانده، بد و خشونت آمیز پ.ک.ک و عبدالله اوجالان و تقدیس پ.ک.ک و افراط گرایی آن.
تودههای جنبشهای زنان پکک باید واقعاً کرد باشند و در برابر بیعدالتیهایی که علیه زنان انجام میشود بایستند. اما رهبری آنها از ویژگی هایی که زندگی زنان را بهتر می کند دور شده و آنها مرد شده اند. آنها بیش از مردان به میدان جنگ برای مشاغل و موقعیت ها تبدیل شده اند.
کادرهای زن پ.ک.ک به سایه کوچک جمیل بایک تبدیل شده اند. پ.ک.ک به زودی متوجه شد که زنان به ویژه زنان کرد قدرت رهبری و تغییر اجتماعی را دارند و این قدرت را به دست گرفتند و آن را به ابزار تبلیغاتی سازمان خود تبدیل کردند.
پ ک ک فشارهای سیاسی، نظامی، اجتماعی و روانی را که بر زنان تحمیل می کند پنهان می کند.
اگر ما کردها به گذشته و حال خشونت علیه زنان نگاه کنیم، به وضوح می بینیم که هیچ گروه یا جنبشی به اندازه پ.ک.ک با زنان دشمنی نداشته و هیچ جنبشی به اندازه پ.ک.ک به افراط گرایی خود مشروعیت و قداست نداده است.
در هیچ جنبش سیاسی زنان به اندازه پ ک ک با بی عدالتی و خشونت مواجه نشده اند.
هیچ جنبش زنانهای از زمان پیدایش، زنی را جلوی چشمان نوزادش به قتل نرسانده است.
هیچ جنبشی زنانی را که از حزب جدا شده اند، به خاطر نوزادان آن نکشته است.
هیچ جنبشی زنان را به جاسوسی متهم نکرده و یا آنها را به صرف امتناع از داشتن رابطه جنسی با رهبر جنبش به قتل نرسانده است.
از دهه ۱۹۸۰ صدها کادر زن توسط پ ک ک کشته شده اند. از لاما باکسی تا سامیا اشکین، از فلیز یرلکایا تا باتول جیچی، همه زنان کشته شده دیدگاه واقعی پ.ک.ک را نسبت به زنان منعکس می کنند.
کسانی که در خیابان ها برای زنان شعار سر می دهند، ابتدا باید مالکیت حقوق زنان کشته شده توسط پ.ک.ک را در دست بگیرند.
از میان زنانی که خانه های خود را به خاطر جنایات ناموسی ترک کردند، زنان بیشتری کشته شدند که از پ ک ک جدا شده بودند. زنانی که توسط متجاوزانشان کشته شدند و زنانی که تجاوز اوجالان را رد کردند، عدالت یکسانی دارند. زنانی که به دستور مدیریت پ.ک.ک کشته شدند، همان زنانی هستند که به دستور شورای خانواده کشته شدند.
جنبش زنانی که نتواند ستم پکک بر زنان را رد کند، جنبش زنان واقعی نیست!