۳ آذر ۱۴۰۳

شکاف ایدئولوژیک در پ.ک.ک و پژاک و انعکاس آن در عملکردشان

  • ۸ مرداد ۱۴۰۱
  • ۱۷۸ بازدید
  • ۰

انجمن بی تاوان : پ ک ک در ابتدای تاسیس خود خط مشی ایدئولوژی خود را برپایه های سوسیالیزم در دهه هفتاد میلادی بنا نهاد ودر دهه هفتاد تفکرات کمونیزم در دنیا به عنوان یک راه رهایی تلقی می شد و تفکری بود که در برابر تفکرات سرمایداری رقابت می کرد ودر این رقابت دوگانگی ایده سوسیالیزم و سرمایه داری با فروپاشی شوروی سابق تفکرات سوسیالیزم با شکست مواجه شد و پ ک ک هم تحت تاثیر تفکرات سوسیالیزم نتوانست خود را تغییر دهد و از یک طرف هم پ ک ک مدعی سیستمی بود که کاملا برای رئالیته اجتماعی کردستان ترکیه در تضاد بود و تضاد بودنش در این بود که تغییر در بافت جامعه ای که هزاران سال بنا شده است نمی توان به راحتی با تفکری که هیچ اشنایی برای جامعه نداشت تغییر داد.
ساختار منحصر بفرد جامعه کردستان یک بافت قومی و اسلامی است و ذاتا تفکرات سوسیالیزم و اندیشه های اسلامی کاملا در تضاد هستند و پ ک ک در این سیاست با شکست مواجه شد زیرا خود جامعه واکنشی در برابر پ ک ک نشان داد و هدف قرار دادن قشرهای جامعه از جمله فرم عشیرت گرایی و فرهنگ کردی کهن از یک طرف و همچنین پ ک ک با استفاده از متد زور و خشونت در کردستان تر کیه و کشتن آغاها و ریس عشیرها و وکسانی که در نهادهای دولتی کار می کردند و مخصوصا کشتن صدها معلم در کردستان با تفکرات کمونیزم نتوانست جایی را برای پ ک ک باز کند بلکه هسته های اصلی جامعه در برابر سیاستهای پ ک ک ایستادگی کردند زیرا پ ک ک بر این باور داشت که می تواند با متد زور و خشونت در جامعه تغییراتی ایجاد کند .
چرا تفکرات سوسیالیزم در کردستان با شکست روبرو شد؟
کسانی که به عقیده سوسیلیزم باور دارند می گویند که برای پیروزی در برابر دشمنان باید از متد خشونت استفاده کرد و خشونت (جنگ)یک فاکتور اساسی است وازگزینه خشونت بدون حد و مرز استفاده میکنند یعنی از خشونت تا از بین بردن دشمن بطور کامل استفاده می کنند یعنی طبق ایده انها دشمن باید نابود شود ومحو شود .
استالین در شوروی سابق برای از بین بردن مخالفان خود از اوج خشونت استفاده می کرد و امروزه هم پ ک ک از اوج خشونت در کردستان استفاده می کند سرکوب تفکرات جداگانه از طرف پ ک ک و کشتن ریس عشیره ها و کشتن صدها معلم و کشتن هر کردی که در نهادهای دولتی اعم از نظامی و غیر نظامی،کشتن انها را بعنوان یک حق می دانند و کلمه جاش (مزدور )حاصل این تفکرات مخرب است . و تغییر در عقیده جامعه و جایگزینی ایده کمونیزم بجای ایده اسلامی و ملی گرا در کردستان خود یکی از بزگترین اشتباه پ ک ک بود و پ ک ک تا سال ۱۹۹۹م براین بود که می توان با متد زور و خشونت به پیروزی برسد اما با دستگیری اوجالان در سال ۱۹۹۹م این برنامه پ ک ک در کردستان با شکست مواجه شد .ودر پ ک ک جایی برای تفکرات جداگانه نیست.
دوگانگی عقیده در سران پ ک ک
امروزه هم در پ ک ک دو گرایش جداگانه و ضد هم وجود دارند واین دو گرایش همیشه باهم در تضاد بوده اند و احتمالا در اینده شاهد شکافی جدید مانند سال ۲۰۰۴در پ ک ک باشیم و این شکاف نتیجه سیاست خشونت است زیرا افرادی مانند جمیل بایک و دوران کالکان همیشه ضد سیاستها و شیوه های سیاسی عبدالاه اوجالانپام بر می دارند ودر حال حاضر پ ک ک توسط این افراد مدیریت می شود و عملکرد پ ک ک نسبت به گذشته خشن تر شده است.

گروه اول :از جمله موراد قرییلان و باهوز اردال و بوزان تکین …هستننداینها بیشتر دارای تفکرات ملی گرا هستند و این گروه با این که سالها مشغول جنگ بودن اما برای حل مشکل ایمان به متد جنگ ندارند بلکه جنگ را یک متد برای رسیدن به هدف می دانند در زمان روئ کار بودن مورادقرییلان روابط با بارزانیها در بهترین شرایط بود این گروه مورد اعتماد اوجالان است و بارفتن این گروه در مدیریت پ ک ک تنشها در ترکیه افزایش یافت و امروزدر(حزب دمکراتیک خلقها) hdpافرادی مانند احمد ترک و لیلا زانا و آلتان تان …از این گروه هستند آلتان تان از سیاست پ ک ک انتقاد میکند فورا از طرف پ ک ک با واکنش روبرو شدند و احتمالاهم با مرگ تهدید خواهد شد زیرا درhdpدمکراسی نیست بلکه آنها مطیع و فرمانبردار پ ک ک هستند و کسی نمیتواند بدون پ ک ک سیاست کند.
گروه دوم:همان سوسیا لیستهای قدیمی که با اتوپیای دهه هفتاد زندگی می کنند واین گروه در پ ک ک جمیل بایک و دوران کالکان و مصطفی قره سو …(در داخل hdpهم افرادی از جمله گلتن کشناک و پروین بلدان و آیسل دوغلوک …تابع این گروه هستند )هستند و در حال حاضر پ ک ک توسط این گروه اداره می شود و اینها بغیر از چنگ چیزی نمی فهمند و از خشونت هم در داخل سازمان و خارج از سازمان برای سرکوب مخالفان استفاده می کنند حال اینکه این اعضای گروه هیچ موقعی مستقیم در جنگ ها مشارکت نکرده اند اینها با استفاده از مقام شان تنها با تحریک نیروهایشان را به جنگ میفرستند و خود شان در جاهای امن می مانند یعنی کادرها را به کشتن می دهند و بر خون انسانها سیاست می کنند و باروئ آمدن این گروه در پ ک ک در این چند سال گذشته خشونتها به اوج خود رسیده است و تهدیدهای احزاب از جمله بارزانیها(انفجار خط لوله نفت اقلیم کردستان توسط پ ک ک ) و ودر گیری اواخر با حزب دمکرات ایران (که چند عضو دمکرات را کشتند )توسط پ ک ک نشانه زور گویی است و این گروه در پ ک ک دشمن فرهنگ کهن کردی است و می خواهند اتوپیای شکست خورده شخصی شان را با تهدید و زور بر مردم فرض کنند.
و امروز هم pjakحاصل این گروه است وریوار آبدانان و ریزان جاوید (کپی جمیل بایک)با تقلید از جمیل بایک به غیر از تهدید های توخالی چیزی نمی دانند بلکه اینهاهیچ زمانی در میدان جنگ نبوده اند و تنها با پروپاگاندا وتحریک اعضا و مردم سیاست می کنند انسانها بی گناه را می کشند و نام این عملشان را آزادی گذاشته اند و یا متهم کردن تمامی کردهای که در نهادهای دولتی که کار می کنند چاش خوانده می شود حال اینکه کسی که مردم کرد را قتل می کنند خودشان چاش جمیل بایک و امریکا هستند زیرا pjakدر ایران مردم کرد را می کشد و در پیش امریکایها میگوید که من سپاه را زده ام ودر ایران اکثریت قربانیانی که توسط pjakکشته شده اند کرد هستند و این حقیقت باید آشکار شود
زیرا این گروه با اینکه بینش تحلیل سیاست را ندارند ودر سیاست خام هستند تنها هرچه به آنها دستور داده شود آن را انجام می دهند برداشتن افرادی همچون زنار سرحد و بریار گابار بشار در pjak…نشانه این است که کسانی که تاریخ مصرفشان تمام شود باید برداشته شوند.

قبلی «
بعدی »

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *