سرویس بین المل انجمن بی تاوان آذربایجان غربی : ناکامی و روند شکست های متوالی پ ک ک و پژاک در عرصه نظامی استراتژی این گروهک تروریستی را تغییر داده و پای به دنیای سیاست نهاد.
ایجاد سیستم کنفدارلیسم یا خودمدیریتی در مناطق کردنشین خاورمیانه اولین ایده این گروه تروریستی با شعار دمکراتیک کردن خاورمیانه بود.
پ ک ک توانست از بحران های موجود در کردستان سوریه با تشکیل چند کانتون و به اختیار گرفتن چند شهر کردنشین زمینه فدارلیسم در کردستان سوریه را فراهم سازد ، اگر چه تا کنون به خواست قطعی خود در مورد فدارلیسم نرسیده ولی کردستان سوریه جنبه تبلغاتی برای پ ک ک داشته و این حرکت بهانه ای شد تا در کردستان ترکیه بدنبال ایجاد خود مدیریتی باشد .
اعلام خودمدیریتی و فدارلیسم در کردستان ترکیه مناطق کردنشین را با جنگ و خونریزی مواجه کرده و این جنگ ها هم اکنون ادامه دارد

«پژاک»در پیروی و الگو برداری از سیاست های «پ ک ک » پس از برگزاری گنکره پنچم فدارلیسم و خودمدیرتی در مناطق کزدنشین را اعلام کرد.

بطور کلی حتی طرح فرضیه فدارلیسم از سوی پ ک ک و پژاک کاملا مردود است ،چرا که فدارلیسم مغایر با ایدئولوژی و جریان فکری اوجالان است.

پژاک با صراحت ایدئولوژی گروهک را برگرفته از جریان فکری عبدالله اوجالان دانسته ، و به اجرای گذاشتن افکار اوجالان را لازم اجرا می داند در کل تمامی پارتیها و نهادهای وابسته به تفکرات اوجالان در یک راستا و دارای یک ذهنیت منطبق و دگماتیک هستند و از همه مهمتر ماهیت و جوهر پ ک ک و پژاک با ذهنیت ملیتاریسم (نظامی گری) درست شده است، اگر پ ک ک و پژاک از بعد نظامی خارج شود متلاشی می شود چونکه سیستم هیرارشیک در پژاک ماهیت اطاعت را در برمی گیرد و این به این معنی است که پزاک و کادرهایش حق انتخاب و اختیار ندارند و اطاعت گرند و این خود مغایر سیتم کنفدرالیسم است .

سیتم کفدرالیسم تجمع تفاوتهاست اما درپژاک اثری از تفاوتها وجود ندارد ،عملکرد پ ک ک و پژاک در حقیقت انعکاس ذهنییت افراد بوده زیرا دگما ها وتابوها در پژاک به طور مقدس واری چیده شده و تا زمانی که پژاک دم از فدرالیسم و خود مدیریتی دمکراتیک می زند و آن را تنها راه حل مشکلات جامعه می داند بهتر است با تناقضهای موجود در پژاک آشنا شویم:

۱- انچه که در کتاب کنفدرالیسم دمکراتیک وابسته به انتشارات پژاک نوشته شده است احیای سیتم فدرالیسم در ایران بدون خشونت و با قبول کردن دولت مرکزی ذکر شده است یعنی هستی دولت را قبول می کند و یا در کنار دولت دمکراسی باشد اما امروزه آنچه که در عملکرد پژاک دیده می شود به معنای این است که نظام حکومتی باید برچیده شود حمله به پاسگاها و یا ترور شخصیتهای دولتی و یا عملیات های تروریستی در تهران …که از طرف پژاک انجام شده و می شود به این معنا بوده هستی دولت فعلی را رد می کند حمله به پاسگاه و پایگاه های نظامی حمله به کل امنیت نظام دولتی بوده و این رفتار پژاک مغایر با روح فدارلیسم و اساسنامه جدید پژاک در مورد فدارلیسم است.

۲- در همان کتاب پژاک آمده است (کنفدرالیسم دمکراتیک نظامی است که بدون ایجاد تغییر در مرزبندی سیاسی موجود یا دستکاری در قلمرودولتها ویا تمام ارضی ایجاد می شودو یکپارچگی کشور را از بین نمی برد و مرز تازه ی راترسیم نمی کند )

اما انچه که پژاک کارهای را که در شمال غرب کشور انجام می دهد تنها ناامنی نیست بلکه تجزیه است و ایجاد تفرقه در بین آذریها و کردها و فارسها در الویت پژاک است و یا اینکه در سوریه با ایجاد کانتونها که به دستور اوجالان درست شدند آیا همه کردها را در بر می گیرد؟ انچه که مشاهده می شود پ ی د حتی به مخالفانش هم رحم نکرد و همه مخالفان از جمله روزنامه نگاران را به زندان انداختند و تعدادی راهم ترور کردند اکنون با همان ذهنیت فاشیستی دم از فدرالیسم می زند
اگر به بیانیه پژاک در خصوص انتخابات های سال های اخیر در جمهوری انقلاب اسلامی ایران نگاه کنیم پژاک شرط مشارکت در انتخابات را لغو سپاه و نیروهای مردمی ونظام ولایت فقیه را برشمرده بود و همچنان در هر انتخابات به مردم پافشاری می کند که انتخابات را بایکوت کنند این عملکرد پژاک خود با گفتمان آنان در تضاد است چرا که از طرفی از اراده ازاد و خودمدیریتی دم می زنند و از طرفی اراده انسانها را ایپوتیک می کنند .

۳- در کتاب کنفدرالیسم دمکراتیک پژاک آمده است ،کنفدرالیسم دمکراتیک یک اتحادیه نامتمرکز ،فارغ از ملی گرایی و عاری از قدرت طلبی است که دغدغه دستکاری مرزهای سیاسی موجود ندارد
انچه که پژاک امروز در ایران انجام می دهد خود با گفتار رهبرشان عبدالله اوجالان در تضاد است زیرا آنچه که در مفاد کنگره پنچم پژاک نمایان است “خط سوم “را بر گزیده اند آیا خط سوم می تواند در خاورمیانه بدون حمایتها تحقق پیدا کند نمونه آن PYD بود که در سوریه امروز با کمک امریکا و دولتهای اورپایی سر پا ایستاده ، پس چرا در ترکیه خط سوم چند ماه دوام نیاورد و متلاشی شد ؟پژاک می خواهد که رویکرد فدرالیسم و خود مدیر یتی دمکراتیک را با خشونت پیش ببرد زیرا نفوذ نظامی در خاک دولتها به عنوان تجاوز محسوب می شود و دست کاری در سیستم جامعه خود یک چالش است زیرا در سیستم فدرالیزم دمکراتیک ،انتخابات شاخص ترین خصوص آن است سوال این است که چگونه یک حزبی که خود مستقل نیست می خواهد تفکرات خود را بر کردها فرض کند وخود را نماینده کردها حساب کند ایا این خود با ماهیت کنفدرالیسم در تضاد نیست ؟

شرایط زندگی کردهای ایران با شرایط زندگی سایر کردهای خاورمیانه متفاوت است ،شاید برخی از کردها از گاستی های موجود ناراضی باشند ولی در کل مخالف نظام جمهوری اسلامی نبوده و اعتراض های آنان به حق و در مسیر اصلاح می باشد نه برای تغییر سیستم و یا حکومت .

اکنون بایستی منتظر باشیم و ببینیم که خروجی برنامه خودمدمریتی و فدارلیسم پژاک در ایران به کجاها می رسد؟!