?فرزاد-م به مدت ۵ سال از عمر خود را در تشکیلات پ ک ک و پژاک گذرانده است. در این مدت تلاش کرد تا شناخت عمیقی از این سازمان بدست آورد و به قول فرزاد اتفاقاتی برایش رقم خورد که هیچ گاه تصور هم نمی کرد روزی چنین شرایطی را تجربه کند او وعده داده که برای ما مشاهداتش را بی کم و کاست بنویسد.
?بخش اول یادداشت های فرزاد، مربوط به بررسی وضعیت چند نفر از اعضای پژاک درسالهای اخیر می باشد??
#پژار_آبدانان نام مستعار #حمید_ملکی است. جوان کم سواد ولی اهل مطالعه ای که دوست داشت حرفهای فلاسفه را تکرار کند.
پدر حمید در یک رویداد تلخ جان خود را از دست داده بود و این اتفاق بر همه شئون زندگی حمید و برادرش #امین و سایر اعضای خانواده سایه افکنده بود . حمید جوان مغروری بود که به شدت گرفتار #سانتیمانتالیزم بود و از واقعیت های زندگی به شدت دور به حدی که #گریلاها هم او را با این نگاه می دیدند . حمید که در پژاک به او #پژار میگفتند به واسطه حمایت های #ریبوار_آبدانان که نام واقعی او #علی_نوروزی است توانست از سطح یک گریلا ارتقاء پیدا کند و وارد حلقه مثلا #فرماندهان شود .این کافی بود که پژار باور کند سری در سرا بدست آورده است. او شروع کرد به نوشتن و به سرعت و البته با حمایتهای #علی_نوروزی یا همان #ریبوار توانست تبدیل به چهره ای رسانه ای شود . این فضایی که ریبوار برای همشهری خود درست کرده بود کم کم به جایی رسید که پژار خود را در حلقه تندروهای مخالف با #ایران قرار داد. پژار و #ریزان_جاوید و سر حلقه آنها #هوال_کلهر که همان #شیرزاد_کمانگر است البته تحت تاثیر #جناح_مراد شروع به انتقاد از رفتار منفعلانه #پژاک در برابر ایران کردند. شدت اعتراضات زمانی بالا گرفت که #مزدک را هم به #سوریه یا به تعبیر #پ_ک_ک به #روژاوا تبعید کردند ( این داستان مفصلی دارد که بعدها خواهم گفت) و #سیامند میخواست جناح خود را غالب کند .
این نکته مهم است که بدانید در پ ک ک به عنوان #حزب_مادر و سایر احزاب تحت کنترل آن نظیر #پژاک به شدت رابطه #خویشاوندسالاری و هم شهری بودن حاکم است مثلا #جناح_مهابادی_ها ، #جناح_سنه ، #جناح معروف به #شمال که اهالی سلماس و خلاصه شمال استان آدربایجان غربی در آن بودند دسته بندی های #درون_تشکیلاتی است که همه اعضاء پس از چند ماه حضور متوجه میشوند برای همین هم بود که پژار به سرعت رشد کرد. اما ساز مخالف زدن های ریزان که البته همگی تحت تاثیر #هوال_کلهر بودند سبب شد جناج حاکم که مهابادی ها بودند وارد فاز تسویه شوند معمولا تسویه نفرات در پ ک‌ک به دقت و با ظرافت انجام میشود .
اجرای #پلاتفرم با هدف مدیریت فضای تنش آلود توصیف شده در دستور کار قرار گرفت. در پلاتفرم که یک‌نوع محاکمه همراه با فشارهای شدید روحی و روانی است، فرد مورد نظر در برابر سایر #گریلاها و چند قاضی قرار میگیرد و باید در خصوص تخطی از مسیر #آپوئیستی مورد بازخواست قرار گرفته و توضیح دهد. معمولا گریلاها می دانند که در پلاتفرم باید از نظر مخالفان آنها تمکین کنند و هر تحقیری را بپذیرند
پلاتفرم در این سطح از فرماندهان رده بالا را با #مزدک شروع کردند او را از اروپا و کشور سوئد فراخواندند و مزدک که با #کمیته_های_اروپایی هم اختلاف پیدا کرده بود به #قندیل آمد در مورد مزدک بعد ها خواهم نوشت ولی پس از هوال کلهر ، #زیلان_روژ یا همان لیلا.ع و نفرات قابل توجهی که حدود چهل نفر می شدند پژار هم ساز جدایی کوک کرد. اگر بخواهم مهمترین دلیل این جبهه بندی ها در پژاک بگویم در یک جمله خلاصه میشود در ؛ سیاستی که پ ک ک برای پژاک تعیین کرده بود و در این سیاست پژاک باید نیروهایش را به #روژاوا و درگیری با #ارتش_ترک بفرستد در حالی که جناح مخالف با این رویکرد معتقد بودند باید پژاک وارد فاز درگیری فعال با ایران شود. در این خصوص حرفهای زیادی دارم ولی در خصوص سیر تحول پژار به حمید باید بگویم که حمید از چاله در چاه افتاد. ابتدا توافق کردند که پژار جدا شود ولی به #سلیمانیه رفته و آنجا به یک فعال سیاسی بدل شود ولی حمید یک دفعه سر از #اربیل درآورد. او تحت کنترل شدید #دستگاه_اطلاعاتی #پارتی قرار گرفته بود و حتی نمیتوانست به راحتی در شهر زندگی کند. پژار در این ایام به فکر #مهاجرت می افتد ولی نگران بود که اگر با #کیس_پژاک بخواهد #پناهندگی بگیرد شاید رفقای سابق او را اذیت کنند. حمید حتی به سراغ #بهایی_ها هم می رود تا بلکه از کیس آنها پناهندگی بگیرد ولی موفق نمیشود. اکنون پژار در اربیل است و سرویس اطلاعاتی پارتی از او و اطلاعاتش برای #تبادل_اطلاعاتی با #ترک_ها استفاده میکنند. از نظر پ ک ک و پژاک حمید ملکی در #لیست_سیاه_ترور قرار گرفته و ممکن است روزی مثل #میعاد_سنه مورد #سوء_قصد قرار گیرد ولی شاید مثل او خوش شانس نباشد که بتواند از مهلکه جان سالم به در ببرد.
فرزاد- م / #عضو_سابق_پژاک
