۴ آذر ۱۴۰۳

کُردها به دلسوزی پ.ک.ک و پژاک نیازی ندارند

  • ۲ خرداد ۱۴۰۱
  • ۴۵۶ بازدید
  • ۰

انجمن بی تاوان : پ.ک.ک و پژاک برای بهره کشی از مشکلات اجتماعی از جمله مشکلات زنان و جوانان از متدهای گوناگون و وارونه استفاده می کنند و با متدها وشعارهایی در صدد جلب جامعه بخصوص قشر زنان وجوانان هستند یعنی شیوه نگاه کردن و آنالیز کردن مسائل را برعکس میگیرند و با تحلیل های غیر عملی می خواهند بر جامعه فرض کنند که راههای رهایی از مشکلات در نزدشان هستند با ذکر چند مثال مسئله بهتر به مفهوم خواهد رسید ؟ مثال : پ ک ک میگوید که” آزادی اوجالان آزادی کردستان” است ویا می گویند که” آزادی اوجالان آزادی زنان است” و” آزادی اوجالان ازادی جوانان است” و یا اینکه پژاک ادعا میکند که “کودار یک سیستم آلترناتیف برای جامعه ایران است. و یا اینکه “اوجالان رهبر خلق کرد است”
اگربا نگاهی علمی به این شعارها نظری بیفکنیم در می یابیم که این شعارها از اساس علمی و رئالیته اجتماعی کردها کاملا بدور هستند و پ ک ک برای فریب جوانان ودختران برای جذب از گفتمان غیر علمی استفاده می کنند پ ک ک با تاریخ ۴۴ساله خود جزکشتن ،جنگ ،ویرانی و کشتار برای کردها چیزی جای نگذاشته است برای در ک عملکرد پ ک ک در کل کردستان بیش از ۵۰هزار نفر در کردستان ترکیه و در کردستان سوریه بیش از ۲۵۰۰۰هزار نفر و در کردستان عراق بیش از ۵۰۰۰نفر و در کردستان ایران بیش از ۸۰۰ نفر کشته برجای گذاشته.
اگر مسئله های فوق را طبق ایدئولوژی پ ک ک و پژاک تحلیل کنیم انچه که مابین فکر و عمل هست ضد یکدیگر هستند .زیرا یکی از متدهای علمی که در پ ک ک و پژاک مورد استفاده جهت آنالیزهای ایدئولوژیکی و تحلیلی از ان استفاده میکنند قانون ” کل و جز “است وطبق تحلیلات پ ک ک جز به معنای کل نیست و چیزی که اساس گرفته می شود کل است و با تعبیر پ ک ک فرد جزعی از کل پ ک ک است اگر جزعی خطا کرد به این معنا نیست که کل پ ک ک خطا کرده است. اگر در یک تابور(گردان) چند نفر مشکل اخلاقی دارند به این معنا نیست که کل تابور مشکل اخلاقی دارند و جزعی از تابور مشکل دارند …اگر یک کادر در پژاک با زور از مردم پول بخواهد و مردم را اذیت کند به این معنا نیست که کل پژاک زور گو است .
پژاک از فرمول فوق برای تمامی تحلیلات و آنالیزهای خود از ان استفاده مکنند و این قانون برای گروهک به مبدا و عقیده تبدیل شده است .و به یک معیار ارزیابی و تحلیلی آموزشی تبدیل شده است .
اما آنچه که ضد همدیگر هستند این است که اگر اوجالان جزعی از کردستان است و اگر اوجالان جزعی از جوانان و زنان باشد چگونه و با چه قانونی علمی ثابت میشود که آزادی اوجالان آزادی کردستان و آزادی زنان و جوانان است ؟
اگر بهتر اینکه بگوییم آزادی کردستان آزادی اوجالان است با منطق تر است ویا اینکه آزادی کردستان آزادی زنان و جوانان است.و یا اینکه بگوییم ایران خود یک کل است و کودار اگر جزئ از ایران باشد چگونه می تواند برای ایران آلتر ناتیف باشد و کاملا آشکار است که گروهکها در ارائه برنامه و پروگرام و در ارئه متدهای علمی برای حل مشکلات اجتماعی در انحراف هستند .
آنچه که در این مسئله بعد مهمتری دارد که چگونه گروهکها ایده خود را بر مردم وجامعه فرض میکند حال اینکه خود میدانند که شعار آنها هم از بعد علمی و هم از بعد علم اجتماعی اشتباه است و آنچه را که به آن عقیده دارند برعکس می گیرند . و در ایده فرض گرایی بر جامعه از متد “زور “و “خشونت”وتحکم گرایی ودگماها استفاده میکنند زیرا ماهیت گروهکها در قدرت نظامی “ملیتاریزم ” “خشونت”است و شیوه مدیریت هم در داخل گروه و خارج از گروه، باشیوه نظامی است و شیوه مدیریت در مرور ز مان به یک اندیشه و ذهنیت ملیتاریزم تبدیل شده است و در رفتارآنها برخورد با کلیه مسائل ها اعم از داخل و خارج از گروهک از متد زور، ترس، رعب و تهدید …استفاده میکند مثلا:در گروه اگر کادری به انجام کاری اعتراض کند تنبیه میشود و اگر از دستورات سرپیچی کند به مرگ تهدید میشود .در خارج از گروه اگر کسی رهبر گروهک را انتقاد کند تهدید به مرگ میشود و یا اگر کسی کمک مالی نکند تهدید می شود اگر کادری تماس تلفنی با خانواده داشته باشد تنبیه می شود ….
هر گروهکی خود آینه یی از انعکاس ذهنیت و تفکر رهبر فرقه است رهبر هیچ محدودیتی برای خود قایل نیست او میتواند رویاها و تمایلاتش را در جهانی که پیرامون خود به وجود می آورد زنده نماید و او می تواند عضوها را به سمتی هدایت کند که خواسته های او را بر آورده کنند ذهنیات رهبر فرقه بانی نظامی است که او وارد عمل می کند و هیچ انتقادی مجاز نیست وقتی او عاقبت پیروان خود وادار نماید تا هر عملی که او دستور میدهد انجام دهند میزان موفقیت در پذیرفته شدن در یک گروهک به درجه انطباق و تسلیم و اطاعت کادر بستگی دارد .و امروزه هم پ ک ک پژاک از متد زور و فرض گرایی و تحکم استفاده میکند وکه انعکاس ذهنیت و تفکر ان است هر گروهی از جمله دمکرات و کومله اگر پژاک را انتقاد کنند با تهدید روبرو می شوند اگر کسی فرار کند تهدید میشود اگر کسی رهبری را شکایت کند و انتقاد کند تهدید میشود و متدی که پژاک از ان برای ابراز نظریه در هر موردی و یا انتقاد از هر سیاستی ویا دادن بیانیه ها همیشه از ماهیت تهدید و تحکم گرایی به همراه است مثلا :مگویند که پژاک ناجی خاورمیانه است .و یا پژاک از قرارداد های نفتی کردستان عراق با ایران نگران است و واهمه دارد و یا دیگر احزاب کردی پژاک را به رسمیت نمی شناسد در این بیانیه ها کاملا آشکار است که پژاک سعی بر این دارد که می خواهد گفتمان خود را بر دیگر احزاب فرض کند و همیشه روزنه ای را برای تهدید باز نگاه می دارد و تحکم گرایی را بر اطرافیان فرض می کند ودر مرور زمان دیدگاهی تنگ نظرانه و وارونه برای پژاک درست شده است وهمانند قورباغه ای در ته چاه، جهان را به اندازه دهانه چاه میبیند و امروز هم پژاک و کادرهایش مانند قورباغه ته چاه به دنیا نگاه میکنند و باید خودشان را از رئالیته “رهبر که همه چیز را می داند “برهانند و خود رااز معیار سنجش رهبر به مسائل ها بدور نگه دارند . واز تقلید کور کورانه بپرهیزند بلکه با دیدگاهی نو حقیقت گرا به مسئله بیندیشند و خود را قربانی اتوپیای رهبری مجازیشان نکنند و باید بدانند که آزادی اوجالان آزادی کردستان و زنان و جوانان نیست . کودار یک سیستم آلترناتیو برای ایران نیست و نخواهد شد.

قبلی «
بعدی »

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تازه‌ترین عناوین