آغاز سال ۲۰۰۴ میلادی تحولات منطقه ای در خاورمیانه به بهانه حادثه تروریستی ۱۱ سپتامبر منجر به حمله آمریکا به عراق به بهانه در اختیار داشتن سلاح شیمیایی توسط صدام که مهره غرب در جنگ با ایران نیز به حساب می آمد بود.
عبدالله اوجالان که از سال ۹۹ میلادی در زندان و در اسارت امریکا و ترکیه است و عملا کارهای او از سوی برادرش عثمان اداره میشد. ۴ آوریل ظاهرا تولد اوجالان است. اما در اصل پیروزی چپ گراها «جمیل، دوران و مراد» بر جناح راست گراها «عثمان اوجالان ودکتر سلیمان و نزدیک ۱۰۰۰ کادر پیشاهنگ پ ک ک در آن سال ها که از پ ک ک جدا شدند، است.
جمیل باییک که خود را خط رادیکال در پ.ک.ک نشان میدهد، در مقابل خط لیبرال و رفراندوم خواه عثمان و دیگران.
کودکان ساده لوح امروزی که فریب ظاهر پ ک ک و پژاک را خورده «صدای دهول از دور خوش است» فکر میکنند این به مناسبت تولد اوجالان است اما عملا یک ماساژ سیاسی از جمیل باییک به عثمان اوجالان که حال در قید حیات نیست به حساب می آید.
آمریکا و اسراییل که از جنگ صدام در طول ۸ سال متضرر شده بودند و ایران فاتح بود به فکر افتادند تا در میان اپوزیسیون های کردی برای خود متفقانی درست کنند و با ملاقات با رهبران درهم پاشیده پ ک ک «جمیل و دوران » با پیشنهاد یک شاخه از پ ک ک در ایران موافقت کردند و نام آن را پژاک قرار دادند.
از طرفی جمیل خواست که هرگاه که اراده کند پژاک را که افسارش در دست اوست به جان ایران بیندازد و از طرفی خواست به آمریکا و اسراییل که جایگزین شوروی در منطقه شده بودند ثابت کند میتواند این کار را انجام دهد.
هیاتی متشکل از چندین مسئول یهودی و امریکایی در قندیل رسما شیرینی تاسیس پژاک را میل کرده و در این راستا کمک های مالی فراوانی به پ ک ک تا به امروز انجام میدهند.
آن روزها امریکا وارد منطقه شده بود و پ ک ک با توجه به اینکه در لیست تروریست ها قرار داشت، اما با تشکیل ه س د تلاش کردند تا چهره خود را پنهان کنند، بنابراین آمریکا به این فکر افتاد که با تاسیس پژاک نیز چهره تروریستی خود را پنهان کند.
شاید در ذهن بعضی ها خطور کند این نوشته ها یک دشمنی با پ ک ک است «آنهایی که چشم و گوش بسته»اند، اما جمیل باییک خود اعتراف میکند که در زمانیکه سفارت آمریکا در تهران تخلیه شد آمریکایی های حاضر در آن سفارت خانه با دستگاه هایی تلاش کردند تا کاغذها و مدارک را نابود کنند.
آن اسناد و مدارک فاش می ساخت که «پ ک ک» متفق و متحد منطقه ای آمریکاست.
احزاب مخالف دیگر ایران کمپ نشین شده بودند (دموکرات و کومله) و تنها پ ک ک در راس کار مانده بود و در رأس این گروه ها صاحب جنگ مسلحانه و نیروی مسلح بود.
از طرفی ترکیه که قصد ورود به اتحادیه اروپا را دارد و قبرس که پایگاه آمریکاست با ترکیه مشکل دارد، پس پ ک ک مهره خوبی برای این برنامه به حساب می آید.
اسراییل هم در منطقه از حملات حزب الله و حماس شامل شکست هایی شده بود که ترکیه شاخه حماس آن را حمایت می کرد.
پژاک گروهی است که توسط صهیونیستی ایجاد شد و عملا کلید آن در دست پ ک ک و جمیل و دوران است.
آنها هیچ استقلال فکری از خود نداشته و ندارند و اعضای ایرانی توانایی رهبری آن را ندارند، این موضوع را عملا اسراییل با جمیل در میان گذاشته بود که نگذارد ایرانی ها سکان پژاک را به دست بگیرند. چرا که نمیخواست تجربه تلخ دمکرات وکومله دوباره تجربه شود.
به همین دلیل است که پژاک و کودار بدون اجازه قندیل و جمیل آب هم نمیخورند و همیشه از« ک ج ک و ک ژک » دو یا چهار نفر از قندیل در مرکزیت جلسات آنها حضور دارند و آنها را هدایت کرده و برنامه ریزی می کنند.
اما بسیاری از برنامه های پژاک شبیه به پ ک ک است، پ ک ک با تهدید و ترس و رعب و وحشت توانست مردم را بترساند و موانع را بردارد.
آنها با اخاذی و باج گیری از مردم که هنوز هم در اروپا و ترکیه ادامه دارد و البته انتقال خط مواد مخدر به اروپا از دیاربکر به حکاری و به ارمنستان تا اروپا مشغول به فعالیت هستند.
پژاک برای جذب نیروی پ ک ک فعالیت های گسترده ای دارد، کودکان کُرد را ربوده و آنها را در ترکیه و سوریه به کشتن می دهد.
اخاذی از مردم و حتی کولبران و باج گیری از فعالین اقتصادی و صاحبان کارگاه های کوچک صنعتی و تجاری و در نهایت کشتن امثال «سوران اختر» از دیگر اقداماتی است که در کارنامه عملکرد پژاک ثبت و ضبط شده است.
پژاک تماما یک مهره دست نشانده و یک گروه آمریکایی شاخه پ ک ک است و اسراییل آن را تامین مالی میکند.
اگر اینگونه نیست، پس متفق بودن «ه س د» با امریکا در سوریه چه معنایی دارد در حالیکه آمریکا میداند رهبران پ ک ک از جمله مظلوم عبدی«شاهین جیلو» آن را رهبری می کنند، حتی الدار خلیل و الهام احمد که خود عضو مجلس پ ک ک هستند اما با هیات های آمریکایی و اروپایی دیدار و به آنجا سفر می کنند.
نتیجه می گیریم که منافع غربی ها برای به کار گرفتن پ ک ک و شاخه های وابسته به آن چه در سوریه و چه در ایران (پژاک) همچنان ادامه دارد.