انجمن بی تاوان: در کردستان هیچ سازمانی اعضای جدا شده خود را “خائن” تعریف نکرده است. اما پکک مانند بسیاری از فرقه ها دچار بیماری فکری و سیاسی، موضوع خیانت را نادرست معرفی می کند.
آنچه پ ک ک با آن روبروست مغایر گفتمان خود حرکت می کند. چرا که در ادبیات پ.ک.ک همیشه دم از دموکراسی و اراده آزاد بیان می شود اما در عملکرد ضد آن را انجام می دهد.
کودکی که در خانه خودش بزرگ می شود، پدر و مادرش او را با هزاران سختی بزرگ می کنند و در حالی که هنوز کودک است به پ.ک.ک می پیوندد و پ.ک.ک اجازه نمی دهد خانواده اش او را ببینند و پ ک ک از او بهره برداری می کند و او را تحریف می کند.
سوال این است کسی که حق دارد به پ ک ک بپیوندد مسلما باید حق داشته باشد که روزی از سازمان جدا شود؛ اما چرا پ ک ک مانع آن و این رفتار را بعنوان خیانت معرفی می کند؟
وقتی عبدالله اوجالان دستگیر شد و در همان دقیقه اول گفت من می خواهم به دولت ترکیه مانند یک سرباز خدمت کنم، آیا این خیانت نیست پس چیست؟
اما جوانی که نمیداند پکک چیست، در سن ۱۵-۱۶ سالگی به پکک میپیوندد و وقتی متوجه میشود که نمیتواند در صفوف آنها ادامه دهد و جدا می شود ، به او میگوید: «این خیانت است.
کسی که ۱۰ یا ۲۰ سال در پکک میماند، میجنگد، مجروح میشود، از گرسنگی و تشنگی رنج میبرد، کسی او را قهرمان نمیداند. اما وقتی بگوید که من دیگر نمی توانم ادامه بدهم ، میخواهم جدا شوم و زندگی راحتی داشته باشم »، بلافاصله به او میگویند «تو خائنی». و بلافاصله او را مورد بازجویی قرار می دهند و پلاتفرم ش را برگزار می کنند و او را اعدام می کنند.
اما آنچه که در پ ک ک در حال وقوع هست بردگی کشاندن انسان هاست و حقوق فردی زیر پا گذاشته می شود و حق انتخاب از فرد گرفته می شود و فرد را در انزوا قرار می دهند و در حقیقت پ ک ک بدنبال ترسیم یک شخصیت ربات مانند هست زیرا احساسات و غرایز فرد مورد سرکوب و محکوم قرار می گیرد.
مثلا :جلال آیدین اولین کادری بود که به دلیل ترک پ ک ک کشته شد. در سال ۱۹۷۷، جلال متوجه شد که باقی کرار توسط پ.ک.ک کشته شده است و به اوجالان مشکوک شد. بنابراین او پ ک ک را ترک کرد. به بهانه اینکه «می خواهیم با شما گفتگو کنیم » او را به سمت خودکشاندند و او را کشتند. اوجالان بعدا گفت: «او به آرمان حزب خیانت کرده است . حال اینکه جلال آیدین خائن نبود. بلکه او حقیقت خیانت اوجالان را کشف کرده بود.
دکتر سلیمان (سعید چوروککایا) در کردستان ترکیه برای پ ک ک سالها تلاش کرد.او در شهرهای ترکیه فعالیت می کرد، در سال ۱۹۹۹فرمانده استان دیاربکر بود. بعد از اینکه اوجالان گفت: «من میخواهم به دولت ترکیه خدمت کنم»، اهداف و استراتژی پکک را تغییر داد.«دکتر سلیمان با تغییر موضع اوجالان مخالف بود و بعدا پ ک ک او را خائن معرفی کرد.
آمارهای فراوانی هستند تا نشان میدهد که کشتار کسانی که پکک را ترک میکنند به خاطر «خیانت» نیست، بلکه به خاطر سیاست و خیانت خود پکک به کردهاست .
پ ک ک برای تسلط بر اراده کردها از خشونت استفاده می کند و با ایجاد ترس و رعب مردم را می ترساند تا در برابر او تعظیم کنند. دلیل دیگر کشتن افراد جدا شده این است که پکک میخواهد مطمئن شود که هیچکس جرات جدایی را ندارد. او در یک خط می خواهد کسانی را که پ ک ک را ترک کرده اند بترساند.
صرفا پ.ک.ک در همه بیانیه ها و گفتگوها مدعی آزادسازی کل خاورمیانه و جهان و ایجاد دموکراسی است، اما همان پ.ک.ک کسانی را می کشد که سال ها به آن خدمت کرده اند. حزبی که به عضو هایش و رفقای خود وفادار نباشد و آنها را بکشد، اگر به قدرت برسد، یک نظام ظالمانه و دیکتاتوری ایجاد خواهد کرد. پکک با کشتن اعضای خود نشان میدهد که «هرچقدر هم کسی خدمت کنی ،زمانی که فکر جدایی داشته باشی باید کشته شوی!
کانی یلماز، محمد شنر و حکمت فیدان سال ها در زندان های دولت ترکیه مورد شکنجه قرار گرفتند اما آنها به دلیل انتقاد از پ.ک.ک کشته شدند. آنها خائن نبودند. اما کسانی مانند جمیل بایک، موراد کاراییلان وبصه هوزات،دوران کالکان و مصطفی قره سو که دستور کشتن این افراد را صادر کردند، خود خائن هستند زیرا آنها با عملکردشان در کردستان فضای خشونت به بار آورده اند و مخالف اراده آزاد هستند و به همین علت اگر کسی امروزه پ ک ک و یا اوجالان را مورد انتقاد قرار بدهد تهدید به مرگ می شوند.