انجمن بی تاوان : نیروهای سوریه دموکراتیک (SDF) یک ائتلاف تحت رهبری پ ک ک متشکل از گروه های مسلح مختلف است. در حالی که PYD، YPG، و YPJ، که حدود ۶۰ درصد از نیروهای SDF را تشکیل می دهند، وابسته به پ ک ک هستند، اما با نام FTO مشترک نیستند. L24 شروع به بررسی ماهیت تعیین FTO و اینکه چرا برخی از گروه ها “تروریست” در نظر گرفته می شوند در حالی که برخی دیگر اینگونه نیستند را بررسی کرد.
هاکان کیجی، دکترای روابط بین الملل و متخصص مبارزه با تروریسم به L24 گفت: «این مشکل به ماهیت ذهنی تروریسم مربوط می شود. مواردی وجود دارد که نه تنها پ.ک.ک، بلکه گروه های مشابه چپ و راست افراطی نیز تروریست محسوب نمی شوند. برای پکک، این یک استراتژی است و حتی اعضای جدید این سازمان هم نام دیگری نمیدانند و فقط پکک را میشناسند.»
پ.ک.ک توسط تمامی اعضای ناتو و اتحادیه اروپا و ۳۹ کشور دیگر به عنوان یک سازمان تروریستی شناخته شده است. شواهد نشان میدهد که پکک، PYD، YPG و YPJ یک سازمان هستند، در مصاحبهای در سال ۲۰۱۵، زنده روکن، یک «جنگجوی YPG» از ایران در نیروهای SDF سوریه، به وال استریت ژورنال (WSJ) گفت: «این همه پکک است اما شاخههای مختلف. گاهی پکک هستم، گاهی پژاک هستم، گاهی YPG هستم. واقعاً مهم نیست. آنها همه اعضای پکک هستند.»
هنگامی که از اشتون کارتر، وزیر دفاع ایالات متحده در مورد PYD و YPG پرسیده شد، و اینکه آیا آنها با پ ک ک همسو هستند و روابط قابل توجهی دارند، او گفت: “بله”. وی سپس ادامه داد: پکک یک سازمان تروریستی است. طلعت سیلو، سخنگوی سابق SDF در مصاحبه ای در سال ۲۰۱۸ گفت: “YPG و PYD تمام دستورات خود را از صبری اوک (یکی از رهبران پ ک ک) در قندیل (عراق) دریافت می کنند. پس سوال این است که چرا با نیروهای SDF به گونه ای رفتار می کنیم که گویی هیچ ارتباطی با FTO ندارد، علیرغم شواهدی که خلاف آن را نشان می دهد؟
متحدان ایدئولوژیک؟
محققی در دانشگاه ویکتوریا ملبورن در پاسخ به این که چرا با پ.ک.ک و شاخه های آن متفاوت از سایر اف.ت.ا.ها رفتار می شود، محمود آیتکین، می نویسد: «به گفته [برخی] پ.ک.ک به دلایل مختلف یک سازمان تروریستی نیست. اولین مورد این است که پکک در حال مبارزه با دولت اسلامی در سوریه (داعش) است.»
مت بردلی و جو پارکینسون در WSJ مینویسند: «پکک شاخهای از مارکسیسم را اجرا میکند که آن را کنفدرالیسم دموکراتیک مینامد. هدف آن ایجاد یک جامعه کشاورزی با الهام از مائوئیست است که با طبقات زمین داران مخالف است، از برابری جنسیتی حمایت می کند و از مذهب فاصله می گیرد.»
و در نهایت، آنها به عنوان فردریک گیردینک، روزنامهنگار آزاد هلندی متخصص در امور و جنبشهای کردی به L24 گفت: «مبارزه آنها (پکک) واقعاً بسیار فمینیستی است، زنان در خط مقدم سازمان هستند. و مبارزه.»
دکتر کیجیجی در رابطه با این نکات توضیح میدهد: «پکک از عباراتی مانند آزادی، حقوق اقلیتها، استثمار زنان و کودکان برای استخدام کارمندان و انجام تبلیغات استفاده میکند. با این حال، ایدئولوژی و روایات سازمان خصلت توتالیتری دارد.» او همچنین توضیح داد که چگونه این به سبک حکومتی آنها ترجمه شده است، “[آنها] هیچ جایگزینی را نمی پذیرند، چه نظامی و چه سیاسی، بنابراین شخصیت [آنها] هم از نظر ایدئولوژیکی و هم از نظر نهادی سرکوبگر و مخرب است.”
کارل دروت از مرکز خاورمیانه کارنگی می نویسد: کیییجی در این مشاهدات تنها نیست، “در سوریه، ایالات متحده از بازیگری (SDF) حمایت کرده است که – با وجود تمام ادعاهایش مبنی بر کنفدرالیسم دموکراتیک، در عمل نه تنها در داخل سوریه تجزیه طلب است، بلکه طرح های فراملی را در خود جای داده است.»
اومر اصلان در مقاله ای برای خبرگزاری آناتولی به نقل از یک مقام بلندپایه در دولت اوباما از SDF، منطقه تحت کنترل YPG به عنوان “دولتی کوچک توتالیتر” یاد کرد و میشل لیزنبرگ، کارشناس هلندی اسلام و کردها، می گوید. آزمایشگاه روجاوا (شمال سوریه) به چیزی شبیه به یک دولت تک حزبی لنینیستی منجر شده است. جوست هیلترمن و ماریا فانتاپی نوشتند: «هرچه [سوریها] درباره ایدئولوژی [SDF] فکر میکنند، با اعمال قدرت آن مخالفت میکنند که مخالفت صفر را تحمل میکند».
گیردینک، با این حال، دیدگاه متفاوتی را ارائه میکند و به L24 میگوید: «این مهم است که نشان دهیم جنبشهای کرد، جنبشهای مسلح کرد و جنبشهای غیرمسلح کردی که این ایدئولوژی را از دیدگاه خود دنبال میکنند،» او توضیح داد که فلسفه آنها این را الزامی میکند که، «جوامع، خودشان، خودشان را اداره می کنند، و اینکه «آنها شهرهای عربی را اشغال نمی کنند»، به مردم عرب حکومت می کنند بر جوامع خودشان.
ارزش های مشترک؟
آیا پکک در سوریه ارزشهای مشترک با غرب را در رفتار و سیاستهای خود نشان میدهد؟ شبکه سوریه برای حقوق بشر (SNHR) که آمارهای آن در گزارش های سازمان ملل و وزارت خارجه ایالات متحده ذکر شده است، نشان می دهد که نیروهای دموکراتیک سوریه مسئول بسیاری از موارد نقض علیه زنان، کودکان و جمعیت سوریه است. به گفته SNHR، بین مارس ۲۰۱۱ و مارس ۲۰۲۱، نیروهای SDF بیش از هر گروه دیگری در شمال سوریه غیرنظامیان سوری را ربودند، ناپدید کردند و شکنجه کردند.
SNHR در مورد حقوق کودکان (که شامل حقوق دختران جوان می شود) گزارش می دهد، «علیرغم امضای YPG و YPJ با فراخوان ژنو در ژوئن ۲۰۱۴ برای ممنوعیت استفاده از کودکان در جنگ ها، عملیات استخدام به پایان نرسید. برعکس، نسبت به سالهای گذشته به میزان بیسابقهای افزایش یافته است.» و یک گزارش ژوئن ۲۰۲۰ از سازمان ملل متحد “تأیید کرد که نیروهای SDF بدترین طرف درگیری در استخدام کودکان بودند.”
بر اساس گزارش EUROPOL و ایالات متحده، پکک سابقه طولانی در شرکتهای مجرمانه در زمینه پولشویی، اخاذی، مواد مخدر و قاچاق انسان دارد. تجارت مواد مخدر برای مدت طولانی یکی از سودآورترین آنها بوده است، علاوه بر این، پ.ک.ک یک قاچاقچی ویژه مواد مخدر نیز هست.
Ümit Tetik و Kutluhan Görücü، محققان بنیاد SETA متخصص در انقلاب سوریه نوشتند: “PYD/YPG خشخاش [برای هروئین]، ماری جوانا یا شاهدانه در سوریه کشت می کند.” این دو اشاره کردند که مناطق اصلی کشت مواد مخدر در سوریه زمین ها هستند. در نزدیکی رودخانه های جولاب و خابور و اینکه مواد مخدر در زمین های کشاورزی کاشته می شود و با محصول بی ضرری مانند ذرت پنهان می شود. در بیانیه سال ۲۰۱۷ دفتر دادستان عمومی آلمان گفت: «پکک کنترل ۸۰ درصد [تجارت] مواد مخدر در اروپا را به دست گرفته است، تجارت سودآور، بهویژه هروئین، سالانه ۱٫۵ میلیارد دلار برای پکک درآمد دارد».
ترور بین المللی
گیردینک گفت، در حالی که پکک در مناطقی در ترکیه، ایران، عراق و سوریه بیشترین فعالیت را دارد که آن را «کردستان» مینامد، اما این یک جنبش بینالمللی است. جهان، خاورمیانه، اما در نهایت برای کل جهان قابل اجرا است.»
طی نزدیک به ۱۲ سال، هیچ یک از گروههای مخالف انقلاب سوریه به جز پکک حملات تروریستی را از سوریه انجام نداده است. بر اساس اطلاعات ترکیه، هر دو حملات تروریستی آنکارا و بورسا که توسط پکک در سال ۲۰۱۶ علیه غیرنظامیان ترکیه انجام شد، نشاندهنده ارتباط عملیاتی با مناطق تحت کنترل نیروهای SDF در سوریه بود، جایی که گزارش شده است که عاملان آن در اردوگاههای YPG آموزش نظامی دیدهاند.
حمله تروریستی اخیر مرسین در سپتامبر ۲۰۲۲ در ترکیه با استفاده از دو بمب گذار انتحاری زن، توسط مقامات ترکیه نیز بر این باور است که توسط وابستگان پ.ک.ک سوریه در منبج تحت کنترل SDF طراحی و تسهیل شده است. خود نیروهای دموکراتیک سوریه حتی رسماً از این دو بمب گذار انتحاری به عنوان شهدایی تمجید کرد که در قامشلی مراسمی را برگزار می کردند، “فداکاری نجیب” آنها را گرامی می داشتند و عملیات آنها را همراه با نمادهای پ.ک.ک از جمله تصاویر رهبر و بنیانگذار پ.ک.ک اوجالان جشن می گرفتند.
یافتن راه بهتر
جروم دروون و پاتریک هنی، تحلیلگران CT، معتقدند که در جامعه متخصص مبارزه با تروریسم، از کنار گذاشتن نامگذاری FTO به عنوان ابزاری مؤثر برای اعمال تغییر و ارتقای امنیت، حمایت میکند. … در نهایت توانایی دولت ها را برای تأثیرگذاری بر شورشیان وسوسه شده توسط تغییر مسیر محدود می کند زیرا ظرفیت آنها را برای درگیری محدود می کند … پیامدهای احتمالی عدم درگیری، به ویژه خطر سرریز و رادیکال سازی مجدد که ممکن است برانگیزد، می شود. به طور ضمنی نادیده گرفته شده است.»
دکتر کیییچی می افزاید: “هیچ “بهترین” و “موثرترین” روش در مبارزه با تروریسم وجود ندارد، او توضیح می دهد که کشورها باید از استراتژی های کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت برای دستیابی به نقاط عطف و تنش زدایی و بازسازی و انحلال استفاده کنند. FTO ها
او توضیح میدهد: «مبارزه با پکک و گروههای مشابه، نه تنها باید با ادارات نظامی و اطلاعاتی انجام شود، بلکه باید با برنامههای ضد ایدئولوژیک نیز مبارزه کرد. و رویکردها باید با هماهنگی وزارتخانه های مختلف عملی شود.»
در چنین شیوه ای، با تعامل متوازن، FTO ها در سوریه می توانند برای دستیابی به اهداف مشترک برای مردم سوریه و جامعه بین المللی، که بخشی از آن هستند، استفاده شوند، همانطور که دروون و هانی اشاره می کنند، «عادی سازی [با FTOs] باید اتفاق بیفتد. به قیمت عمل انجام شده و منافع مشترک با کشورهای غربی برای توجیه درگیری با گروه های [تروریستی] کافی نیست. کشورهای غربی همچنین می توانند انتظار رعایت استانداردهای اساسی حقوق بشر، فراگیر بودن، شفافیت قوه قضائیه و عدم مداخله در امور بشردوستانه را داشته باشند.
جامعه بین المللی باید از خود بپرسد که چرا در راه حل های عملگرایانه برای مناقشه سوریه مانع می شود و با بازیگران محلی همکاری نمی کند. این به سختی می تواند در مورد حقوق بشر باشد، در غیر این صورت، این سوال باقی می ماند: اگر PKK/SDF علیرغم سوابق خود به عنوان FTO رفتار نمی شود، پس چرا با سایر گروه های سوری با سوابق بهتر به گونه ای متفاوت برخورد می شود؟