انجمن بی تاوان : کمال شیخ صادق شخصی بود که همانند صدها کرد دیگر در کردستان عراق قربانی سیاست گروهک تروریستی پژاک شد. وقتی من او را دیدم در قندیل در روستای قلاتوکان بود با یک ماشین شاسی بلند با پژاک رفت امد داشت و من از کادرها پرسیدم که این چه کسی است :کادرها گفتند که او یکی از پیشمرگهای قدیمی اتحادیه میهنی کردستان عراق است و با انها مخالفت کرده و بعدا گویا او از ynkاستعفا کرده است و برای ما کار می کند چیزی که در ذهنم خطور کرد این جمله بود اگر او به حزبش خیانت کرده ایا چه فایده ای برای پژاک خواهد داشت؟اما قضیه اینکه او استعفا کرده بود این طوری نبود بلکه او از نیروهای پیشمرگ بعلت فساد مالی اخراج شده بود.در ان زمان شخصی مانند کمال برای پژاک کار ایی داشت زیرا سیاست پژاک همانند “از اب گل الود ماهی گرفتن بود “و پژاک او را به کنفرانس دعوت کرد و عنوان عضو رسمی کادر به او داد حال اینکه فردی که خانواده و فرزند داشته باشد و خودش با خانواده اش زندگی کند نمی تواند عضو رسمی شود زیرا کادر رسمی کسی است که باید ارتباط خود با خانواده اش را قطع کند و ۲۴ساعته در خدمت حزب باشد اما پژاک با استفاده از این فرد در خانواده اش نیز نفوذ کرد و با ترفندهایی همه اعضای خانواده اش را جذب کردند و خونه او در پنجوین همانند مقر پژاک شد و همیشه چندین کادر در خونه اش بودند وانها فکر می کردند که پژاک به انها اهمیت می دهد حال اینکه پژاک به دنبال بهره گیری از این خانواده بود ونقشی به کمال خرنگه داد که در منطقه پنجوین در مرز ایران کار می کرد و صدها عضوتازه جذبی از طریق کمال به قندیل منتقل می شدند و از یکطرف هم گروهایی که به منطقه شاهو و دالاهو رفت اند می کردند از طریق کمال با اینکه منطقه را به خوبی می شناخت تبادل می شدند. معمولا گروهکها صفتی بی رحم دارند کسانی که بعد از مدتی با انها کار می کنند و با سیستم شان اشنا می شوند و حتی بیشتر کادر ها را می شناسند و از سریتهای حزب اگاه می شوند به حالتی تبدیل می شوند که برای حزب به یک تهدید نیز تبدیل شوند و کمال صادق هم بعد از کار کردن چند ساله اطلاعات او در باره پژاک از یک کادر بیشتر شد و از یک طرف هم حزب اتحادیه میهنی کردستان بدنبال این بودند که کمال ساده را متعاقد کنند که به حزبش برگردد و زمانی که پژاک فهمید که حزب اتحادیه میهنی بدنبال کمال هستند تصمیمی مرموز گرفت زیرا اگر کمال به اتحادیه میهنی برگردد کلی سریتهای پژاک را لو می رفت و به همین علت پژا ک با یک توطئه کمال ساده را به همراه صدیق سالیاوایی در اطراف پنجوین کشتند و ادعا کردند که ایران او را کشته است و حال اینکه کمال شخصی نبود که به این سادگی کشته شود. در همه گروهک ها زمانی که احساس کنند که فردی مانند ملیس و حتی خود کادرش برای به یک خطر تبدیل شود او را با یک ترفند از جمله مانند بلایای طبیعی مانند سیل و رعد و برق و یا تصادف و یا گزندگی مار و یا از طرف دشمن زده سده قلمداد می شوند و از میان برداشته می شوند و کمال شیخ صادق هم یکی از این افراد بود.