۲۴ فروردین ۱۴۰۴

پ.ک.ک و پژاک؛ زندگی عاریه‌ای در پستوهای بلوک منطقه‌ای!

  • ۲۱ فروردین ۱۴۰۴
  • ۴۵ بازدید
  • ۰

خبرگزاری بی تاوان: اگر ماهیت جنبشی و هویت سیاسی جریان پژاک-کودار، کژار واکاوی شوند، آن‌وقت مقابله کردن علیه موانعی که در مسیر برقراری جامعه‌ای آزاد و برابر ایجاد می‌کنند، و پرداختن به سیاست‌های زیانباری که علیه آزادی‌خواهی و حق‌جویی در منطه‌ی کردستان اتخاذ می‌کنند، مهم می‌شود و ضرورت می‌یابد.

از روزی که آمریکا با اجرایی کردن طرح ضد انسانی «دخالت بشر دوستانه» هم‌زمان ویرانی جامعه و «دمکراسی» را برای مردم عراق به ارمغان آورد، چندین سال می‌گذرد و امروز، پس از به پایان رسیدن دوران جهان تک‌قطبی و درپی شروع شدن دوران مبتنی‌بر تقسیم مجدد جهان کاپیتالیستی برای رسیدن به توازن قوای جدید میان قدرت‌های امپریالیستی، بلوک‌هایی شکل گرفته‌اند، که کشمکش‌ میان قدرت‌های سرمایه‌داری و کش‌وقوس‌ میان دولت‌های خاورمیانه را به‌مثابه خصوصیت و محصول فعل‌وانفعال سیاسی در دوران فعلی، از مجرای جنگ‌های نیابتی در منطقه سر و سامان می‌دهند. در شرایطی که خاورمیانه به کانون فجایع انسان‌ساخت و تسویه‌حساب‌های خونینِ ناشی از تغییر حالت در مناسبات بین‌المللی تبدیل شده است، وجود جریان‌ها و احزاب برآمده از جنبش ناسیونالیسم کُرد برمبنای ماهیت و بنابر «حُسن»سابقه‌ای که در گرداندن جامعه به سمت مرکز جنگ‌های نیابتی و به محمل حل‌وفصل کردن جدال دولت‌های منطقه و قدرت‌‌های جهانی دارند، بیشتر از همیشه موضوعیت می‌یابد. به‌عبارت‌دیگر شکاف موجود میان قدرت‌های امپریالیستی و تنش جدی میان دولت‌های خاورمیانه از هر لحاظ فضای مناسب و موقعیت لازم را برای ادامه‌دار شدن حیات سیاسی جریان‌های متعلق به جنبش ناسیونالیسم کُرد آماده کرده است؛ ناسیونالیسم کُرد جنبشی متکی بر منازعات منطقه‌ای و قطب‌بندی‌های جهانی است، که شیوه‌ی زندگیِ کم‌وبیش مشابه‌ هرکدام از شاخه‌های سیاسی این جنبش را تعریف می‌کنند. دو طیف ناسیونالیست که از قومی و قبیله‌ای کردن جامعه نفع می‌برند و مطابق با این پلتفرم در خاورمیانه جولان می‌دهند، یعنی جریان «بارزانی» و شرکای به اصطلاح ایرانی‌اش در گروهک دمکرات و سازمان «زحمتکشان»، و در مقابل پ‌ک‌ک به همراه شاخه‌هایش، همگی به‌پشتوانه‌ی دولت‌های مرتجع خاورمیانه و به‌اعتبار عضویت در کلوپ قدرت‌های امپریالیستی، رقابت و دشمنی با یکدیگر را به سرنوشت مردم تحت ستم و استثمار و تبعیض گره زده‌اند. دو نیروی فراراست و قوم‌پرست در جنبش ناسیونالیسم کُرد که از دو جبهه‌ی متخاصم منطقه‌ای می‌آیند، یکی متحد کمپ آمریکا-رژیم ‌اسرائیل، ترکیه و دیگری وابسته به بلوک شرق و متحدان‌‌اش در منطقه است، که مستقیم و غیرمستقیم و در اغلب موارد در قامت نیروهای مزدور و عاریه‌ای در تحولات و بحران‌ها در جوامع خاورمیانه ایفای نقش می‌کنند.

چنان‌که هواداران سیاست‌های آمریکا و رژیم اسرائیل در جنبش قومی کُرد، یعنی حزب «بارزانی» به همراه گروهک «دمکرات کردستان ایران» و سازمان «زحمتکشان» از کمپ مشترکی می‌آیند، پ‌ک‌ک و اقمارش نیز به بلوک شرق تعلق دارند. این دو طیف قوم‌گرا که فقط برای بالا بردن سهم اقتصادی و صرفا برای تعمیق نفوذ سیاسی بورژوازی کُرد ناراضی و خارج از دایره‌ی قدرت در منطقه تلاش می‌کنند، برای میل به این هدف مسیرهای جداگانه‌ای برگزیده‌اند و حامیان و متحدان متخاصمی را انتخاب کرده‌اند. به‌طورکلی و بی آن‌که اگزجره شود، زندگی سیاسی طیفی از جناح راست در جنبش ناسیونالیسم کُرد به عمل‌کرد سیاسی «ترامپ» و رژیم اسرائیل بستگی دارد، و طیف دیگر از همین جناحِ جنبش قومی کُرد از طریق حمایت کردن از سیاست‌های برخی کشورهای منطقه گذران زندگی می‌کند. از این روی سیاست‌های مطبوع مجموعه‌ی پ‌ک‌ک که برگرفته از استراتژی مبتنی‌بر تبانی و «صلح» با دولت‌های حاکم در منطقه است، در ناحیه‌ی کردستان ایران به وسیله‌ی کانال دست‌ساز پژاک-کودار پیگیری و اجرایی می‌شوند.

ازاین‌روی تحرکات و مامویت‌‎های گروه‌ها و احزاب قوم‌گرا و ناسیونالیست کُرد از جمله پ‌ک‌ک و زیرمجموعه‌هایش، نه تنها به منفعت مردم و به برخورداری از رفاه و امنیت و به رفع ستم و تبعیض هیچ ارتباطی ندارند، بلکه خود از عوامل جنگ و تباهی و فقر و بیکاری در جوامع منطقه محسوب می‌شوند.

آنچه از جنبش ارتجاعی و قومی ناسیونالیسم کُرد در مبارزات طبقاتی نمود بیرونی دارد و در عرصه‌ی سیاست به‌جا می‌ماند، سنت‌های فکری و سیاسی و فعالیت‌های اجتماعی و فرهنگی متمرکز شده‌ای است، که به‌هدف امتیازگیری اقتصادی و سهم‌خواهی از حاکمیت سیاسی به نفع طبقه‌ی سرمایه‌دار کُرد نمایان می‌شوند. این دو جریان مذکور، در جوامع خاورمیانه نماینده‌ها و فعالان و آژیتاتورهای سیاسی و میدانی بورژوازیِ دور مانده از مرکز بازار و جدا افتاده از قدرت سیاسی هستند، که برای تامین منافع طبقاتی آن به دولت‌های خاورمیانه و به قدرت‌های جهان متوسل می‌شوند. سیاست پ‌ک‌ک و زیرگروه‌اش نیز سراسر حول یارگیری‌های منطقه‌ای به‌قصد شریک شدن در حکومت نظام استثمارگر و همراه شدن با دولت‌سرمایه در جهت صیانت از چرخه‌ی سودآوری شکل گرفته است.

قبلی «
بعدی »

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تازه‌ترین عناوین