به گزارش انجمن بی تاوان ، در بخش نخست این گزارش، به این موضوع اشاره شد که ۳۶ سال از آغاز فعالیت مسلحانه پ.ک.ک علیه ترکیه سپری شده و امسال این گروه، ۱۵ آگوست را به عنوان سالگرد شلیک گلوله نخست، در شرایطی جشن گرفت که هواپیماهای بدون سرنشین ترکیه در عراق و اقلیم کردستان، راه هرگونه تحرکی را سد کردهاند و پ.ک.ک در عمل، زمینگیر و فلج شده است.
همچنین به این اشاره شد که این گروه در یک مسیر مهآلود و نامعلوم، به ناامنی در منطقه، دامن میزند و با توجه به سن و سال پایین اعضا، خطاها و شکستهای گروه، به طور مداوم تکرار میشوند.
پ.ک.ک دقیقاً چه میخواهد؟
این گروه در آغاز، با الهام از جنبش چپهای ترکیه و با تکیه بر باورهای چپ سوسیالیسم استالینیستی، همه احزاب کُردی منطقه را با برچسب «ملیگرای بدوی»، به جهل و نادانی متهم کرده و علیه همه آنان موضع گرفت. سپس رویای ایجاد کردستان یکپارچه و مستقل را مطرح کرد. حتی پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۹۱ میلادی، تغییری در رویاهای سوسیالیستی اوجالان به وجود نیامد.
دولت ترکیه چند بار تلاش کرد تا با وساطت جلال طالبانی او را پای میز مذاکره بیاورد. اما فرماندهان زیر دست اوجالان، با حمله به نظامیان بدون سلاحی که عازم مرخصی بودند، نشان دادند که دنبال توافق نیستند.
وقتی که در سال ۱۹۹۹ میلادی، حافظ اسد اوجالان را به شکل مسالمتآمیز از سوریه بیرون راند، او بر روی حمایت اروپاییها حساب ویژهای باز کرد و عازم اروپا شد تا با پشتیبانی آنها دولت خود را تشکیل دهد.
اوجالان با امید و وعده نمایندگانی که به اروپا فرستاده بود، سوریه را ترک کرد. اما هیچ کشوری حاضر به پذیرفتن او نشد و سرانجام در کنیا دستگیر شده و به ترکیه بازگردانده شد.
او تا یک روز قبل از دستگیری، از ایجاد دولت حرف میزد اما به محض انتقال به زندان، از مادران سربازان ترکیه عذرخواهی کرده و آمادگی خود برای همکاری با نهادهای اطلاعاتی این کشور را بیان کرد.
از فردای آن روز بود که مفاهیم دهان پرکنی همچون کنفدرالیسم خاورمیانه، برادری خلقها در چهارچوب مرزهای فرهنگی، خودگردانی دموکراتیک، مبارزات پارلمانی، مشارکت سیاسی – اجتماعی و پرهیز از خشونت و چندین اصطلاح دیگر به عنوان استراتژی پ.ک.ک بیان شده و پس از آن نیز اصطلاح اکوسیستم دموکراتیک زاگرس و پرهیز از پناه بردن به مدل دولت، مطرح شد و خلاصه این که، هر کتابی که در زندان به دست اوجالان بیفتد، در مدتی کمتر از یک ماه به سند استراتژی گروه او تبدیل میشود!
این در حالی است که در میدان عمل، این گروه، حرف اوجالان را در مورد پایان فعالیت مسلحانه نپذیرفته و بار دیگر با ترکیه درگیر شد و حتی با وجود آن که دولت، بسیاری از مطالبات فرهنگی مربوط به کردها را پذیرفت، اما پ.ک.ک یک بار دیگر بر این تاکید کرد که باید کنترل مناطق کردنشین ترکیه را در دست بگیرد.
به طور خلاصه، پ.ک.ک، نه به دنبال مطالبات کُردهای منطقه است و نه خواهان صلح و توافق. این گروه، در یک سرگردانی فکری و ایدئولوژیک به سر میبرد و در میدان عمل، چیزی غیر از قدرت نمیخواهد.
با آن که پس از مذاکرات صلح سال ۲۰۱۳ میلادی و هموار شدن راه فعالیت سیاسی نهادهای اقماری پ.ک.ک در ترکیه، نمایندگان تحت امر این گروه ۸۰ کرسی پارلمان را در اختیار گرفتند، اما پیرمردهای قندیل، باز هم به نمایندگان جوان کُرد اعتماد نکردند و از ترس این که سرنوشت کردها و تحقق مطالبات آنان به دست سیاستمداران حقوقی و قانونی بیفتد، یک بار دیگر جنگ را آغاز کردند.
صلاح الدین دمیرتاش رهبر حزب صلح و دموکراسی و نامزد انتخابات ریاست جمهوری، که به نقطه امیدی برای صلح در ترکیه تبدیل شده بود، با پوشیدن لباس شاخه نظامی پ.ک.ک در چند مراسم سیاسی و اجتماعی، نشان داد که خط او نیز تفاوتی با خط قندیل ندارد.
پیرهای لجوج
اعضای پیر و لجوج شورای رهبری پ.ک.ک و نیروهای تحت امر آنان یعنی نوجوانان کم سن و سال و ناآگاه به مسائل سیاسی در سختترین شرایط ۴۰ سال اخیر، قرار گرفتهاند. کرسیهای شورای رهبری پ.ک.ک هنوز هم در اختیار مؤسسین گروه و رفقای حلقه نخست یاران اوجالان است اما فرماندهان میانی و نیروهای باتجربه، عمدتاً یا کشته شده و یا جدا شده و جای خود را به نیروهای کم سن و سال و بیتجربه، دادهاند.
یکی از مهمترین سوالات مرتبط با سران پ.ک.ک، این است که چرا از جمع اعضای مؤسس و نخستین سرانی که اوجالان را همراهی کردهاند، کسی کشته نمیشود؟ نزدیک به پنجاه سال از رفاقت و همراهی این افراد با اوجالان گذشته و آنان همواره سکان حزب را در دست داشتهاند.
اما نه در درگیریها و نه در بمباران و سوءقصد، نه در تسویه حسابهای داخلی، هیچ خطری متوجه آنان نیست. افرادی نظیر جمیل بایک، مراد کاراییلان، دوران کالکان، مصطفی کاراسو، علی حیدر کایتان، صبری اُک، رضا آلتون و چند نفر دیگر که همواره تحت حفاظت شدید زندگی کرده و در هیچ کنفرانس و کنگرهای، قدرت را از دست ندادهاند.
پ.ک.ک در حال آب شدن
بر اساس اطلاعاتی که از سوی منابع امنیتی ترکیه در رسانههای این کشور منتشر شده، همواره بیشترین شمار کادرهای سیاسی پ.ک.ک، در کشورهای اروپایی پخش شدهاند که وظیفه اصلی آنان تأمین پول از راههای مختلف، تأمین نیرو برای انتقال به کوهستان، مشارکت در شبکههای مافیای مواد مخدر و قاچاق سلاح و انسان و ترتیب دادن امور تردد و اقامتی برای مسئولین مخفی پ.ک.ک است.
شمار این افراد به هزاران نفر میرسد و از یونان و کشورهای بالکان گرفته تا اروپای غربی و اسکاندیناوی پخش شدهاند. اما اعضای شاخه نظامی پ.ک.ک، غالباً در عراق، داخل ترکیه و بخشی از آنها نیز در سوریه به سر میبرند.
در گذشته، تعداد این افراد بین ۷ تا ۱۰ هزار نفر در نوسان بود. اما چند سالی است که شمار شاخه نظامی پ.ک.ک به شدت دچار کاهش شده و به زیر ۴ هزار نفر رسیده است. چرا که حالا این گروه، برخلاف سابق، ورودی ندارد، اما خروجی فراوانی دارد.
به این معنی که قبلاً، هر ساله به طور میانگین بین ۳۰۰ تا ۵۰۰ نفر از نوجوانان و جوانان از سوریه، ترکیه، اروپا و عراق به کوهستان های قندیل منتقل میشدند تا آموزش ببینند و عضو پ.ک.ک شوند.
اما حالا نه تنها مراقبت دقیقی از مرزها صورت میگیرد، بلکه جوانان کُرد نیز تمایلی به عضویت در پ.ک.ک ندارند و به موازات اینها، شمار کشتهشدگان، فراریها، تسلیمشدهها و دستگیرشدگان نیز بیشتر شده و تنها نقطه امید سران پ.ک.ک، حفظ قدرت در مناطق کردنشین شمال سوریه است.
پ.ک.ک و تناقض «کودکجنگآور»
در سالیان گذشته، صدها تن از نوجوانان کم سن و سال کُرد، توسط نهادهای اقماری پ.ک.ک فریفته شده و به کوهستانها برده شدهاند.
انتشار عکس بالا، نمونه تلخ و سیاهی از اقدامات ضدبشری پ.ک.ک است که در رسانههای منطقه و همچنین در فضای مجازی، بازتاب گستردهای پیدا کرد.
این عکس، برای نخستین بار، توسط رسانههای وابسته به پ.ک.ک منتشر شده و چنین تیتری برای خبر متصل به عکس به کار برده شد: «زنان جوان شمال سوریه، برای مبارزه، راه کوهستانها را در پیش گرفتند».
به کار بردن این تیتر توسط رسانه های پ.ک.ک، واکنشهای تندی در فضای مجازی ترکیه و سوریه به دنبال آورد. مخالفین، چنین استدلال کردند که در نگاهی گذرا به این عکس، به خوبی میتوان دریافت که رده سنی این دختران روستایی و معصوم، نهایتاً بین ۱۰ تا ۱۴ سال است و با هیچ منطقی نه میتوان آنان را «زنان جوان» نامید و نه میتوان از لحاظ قوه اختیار و اراده عقلی و توان جسمی، چنین کودکانی را در شرایطی دید که با انتخاب آگاهانه و تصمیم مستدل، سلاح به دست بگیرند و در برابر یک ارتش مقتدر عضو ناتو بجنگند.
از آنجایی که پ.ک.ک در مناطق مختلف، به کمک مالی خانوادههای متمکن و امکانات حمل و نقل و خانههای آنان نیاز دارد و در عین حال، نمیتواند جوانان آگاه شهری را برای جذب در شاخه نظامی اقناع کند، بنابراین کاری با این دو گروه ندارد و فقط در جستجوی شکار نوجوانان روستایی فقیری است که فریب دادن آنها کار چندان دشواری نیست.
انتقال کودکان و نوجوانان ناآگاه به کمپها و زندگی در شرایط غیربهداشتی و ناامن و شستشوی مغزی و سوگند یادکردن در برابر عکس و کتاب اوجالان، در حالی به هدف استراتژیک پ.ک.ک تبدیل شده که از یک سال پیش تاکنون، جمع کثیری از مادران کُرد در برابر ساختمان مرکزی حزب دموکراتیک خلقها (نهاد اقماری پ.ک.ک) در دیاربکر تحصن کرده و خواهان بازگرداندن کودکانشان هستند.
پایان