۲۹ آذر ۱۴۰۳
  • خانه
  • >
  • یادداشت روز
  • >
  • پ.ک.ک جدید : بین افراط گرایی، خشونت سیاسی و چالش های استراتژیک

پ.ک.ک جدید : بین افراط گرایی، خشونت سیاسی و چالش های استراتژیک

  • ۱۶ مرداد ۱۴۰۱
  • ۳۲۳ بازدید
  • ۰

انجمن بی تاوان : مقامات ترکیه ابتدا میزان سازماندهی مجدد پ.ک.ک را در زیر شاخه KCK دست کم گرفتند. هنگامی که آنها در سال ۲۰۰۸/۲۰۰۹ دامنه سازمان KCK را درک کردند، آن را به عنوان آمادگی برای یک شورش تفسیر کردند. نقض حقوق بشر و انحرافات عدالت در عملیات ها و محاکمات [۱] علیه KCK که پس از آن انجام شد را می توان تا حدی با وحشت سیاسی و تا حدی با انتقام و مقاومت از طرف بوروکراسی علیه اردوغان توضیح داد. با هدف جلوگیری از اتحاد بین جنبش گولن و ملی گرایان. KCK از شانس ارائه شده توسط محاکمات برای انجام یک اقدام دموکراتیک (demokratik eylem، ماده ۳۴) با طرح سوال استفاده از زبان کردی در دادگاه ها استفاده کرد. [۲] در رابطه با حوادث سوریه (کوبانی) در سال ۲۰۱۴ و بسیار قبل از انتخابات در تابستان ۲۰۱۵، سیستم KCK تحت فشار شدید سازمان های امنیتی ترکیه قرار دارد. قصد آشکار آنها تضعیف و حذف ساختار سازمانی KCK بود.

در بسیاری از مناطق، KCK به عنوان یک حزب منضبط کادر مناسب برای یک رهبر عمل می کند و مدعی جنبه نظامی و همچنین سیستم قضایی خود برای تضمین نظم و انضباط است. ادعای نمایندگی انحصاری و عضویت مفروض همه کردها در KCK از یک سو مشروط به ایدئولوژی است و از سوی دیگر بازتابی از تجربه شورش جنبش است که هدف آن کنترل گسترده ترین است. جمعیت ممکن با جلوگیری از ظهور بحث های سیاسی و تشکل های مستقل. این هدف با سازماندهی جمعیت محقق خواهد شد که نتیجه منطقی آن ایجاد یک اداره زیرزمینی موازی، مشابه FLN الجزایر در دهه ۱۹۵۰ است.

فراتر از آن، KCK به عنوان یک سازمان باز برای همه کردها طراحی شده است، و بنابراین تعداد زیادی از گروه ها و سازمان های فرعی را در بر می گیرد، که وابستگی آنها به KCK اغلب برای افراد خارج از سازمان چندان روشن نیست. هنگامی که هیئت های بین المللی از منطقه بازدید می کنند، اغلب این تصور را دارند که با «کردها» به نمایندگی از گروه های مختلف گفتگو کرده اند، در حالی که در واقعیت، آنها فقط با نمایندگان PKK/KCK ملاقات کرده اند [۳]. به این ترتیب، ادعای نمایندگی منحصر به فرد به طور ناخواسته تقویت می شود. در طول محاکمه های KCK، برنامه های سازمانی مختلفی طراحی شد که آشکارا بر اساس اسناد اصلی PKK [4] بود که بسیاری از آنها ساختارهای توصیف شده در توافقنامه را منعکس می کردند.

بنابراین ساختار پ‌ک‌ک از ۴ سطح تشکیل شده است: (الف) پان کردی، (ب) بخش‌های (parça) کردستان (ایران/روژیلات، عراق/باشور، ترکیه/باکور، سوریه/روجاوا)، (ج) استان‌ها یا مناطق، و (د) جامعه و سلول های آن. در سطح پان کردها، رهبری (یعنی اوجالان)، مجمع مردم، شورای اجرایی (یعنی قندیل) و ادارات مرکزی فعال هستند. این عناصر سیستم KCK را به طور کامل در بر می گیرند.

سیستم KCK یک ساختار هرمی ساده است (توافقنامه ص ۲/۴، ماده ۲). اگرچه در متن به عکس آن اشاره شده است، اما این هرم از بالا به پایین طراحی شده است، یعنی رهبری (önderlik, rêberi) عبدالله اوجالان در راس آن قرار دارد. اوجالان دیگر قادر به رهبری KCK/PKK از زندان نیست. با این حال او یک چهره نمادین و نماد اتحاد برای سازمان باقی می ماند. به همین دلیل است که طرفداران آن از آن به عنوان آپوکی [۵] یاد می کنند. وظیفه رهبری – یعنی برای اوجالان – به وضوح در ماده ۱۱ تعریف شده است و مشابه سایر رژیم های استبدادی یا سازمان های مخفی دارای فرقه رهبر مانند حزب بعث است [۶].

اوجالان “نماینده مردم در همه سطوح است” که یا نتیجه یا دلیل رد دموکراسی نمایندگی است. این کشور استراتژی سیاسی را کنترل می کند و تصمیمات نهایی (کارار مرسییدیر خود) را در مورد همه موضوعات مهم اساسی اتخاذ می کند، که دادگاه قانون اساسی خود را برای خود می سازد. او همچنین رئیس عقیدتی سازمان است و تصمیمات مجمع عمومی کنگره مردمی را با توجه به شخصیت انقلابی آن ارزیابی می کند. وی رئیس شورای اجرائیه را منصوب و تصمیمات شورای اجرائیه را در مورد موضوعات دارای اهمیت اساسی تأیید می کند. انتخاب یا عدم انتخاب گزینه ای برای رهبری است که به وضوح مادام العمر ایجاد شده است و از سهمیه زنان اجتناب می شود.

اوجالان مانند بسیاری از رهبران (نه تنها) در خاورمیانه، خود را فراتر از یک رهبر حزبی می‌داند، او خود را پدر و محقق ملت و به‌طور مشخص‌تر به عنوان یک فیلسوف سیاسی می‌بیند. بیانیه KCD-E (نگاه کنید به زیر) می گوید: «آقای اوجالان فقط یک رهبر سیاسی نیست. او همچنین یک نظریه پرداز، یک دانشگاهیان و یک شخصیت مهم برای جامعه است.» [۷]. اوجالان مجموعه ای از کتاب ها در زمینه تاریخ، فلسفه، جامعه شناسی و موضوعات سیاسی نوشت که به عنوان کمکی به تحقیق، آموزش ملی و به عنوان یک خط سیاسی در نظر گرفته شد، اما علاقه زیادی در خارج از محافل PKK برانگیخت و به طور کلی نادیده گرفته شد. کمک به تفکر دانشگاهی [۸] در اینجا چیزی است که او در مورد او در قرارداد KCK می نویسد:
«[…]من متقاعد شده‌ام که فلسفه جدیدی از زندگی و نظام جدیدی برای مردم ما ایجاد کرده‌ام. من افتخار می کنم که بنیانگذار آن هستم. من از همه مردم ما می خواهم که زیر پرچم سبز با ستاره سرخ روی خورشید طلایی متحد شوند تا دموکراسی خود را بسازیم و حکومت خود را ایجاد کنیم. بدینوسیله اعلام می‌کنم که این استاندارد بسیار ارزشمند را بالا ببرم و نقش خود را به عنوان یک رهبر با موفقیت ادامه دهم، همانطور که تاکنون توانسته‌ام انجام دهم. […]» (توافقنامه ص ۳).

در دهه ۱۹۹۰ و پس از دستگیری او در سال ۱۹۹۹، فرقه شخصیتی پیرامون اوجالان در ابعاد خود تبدیل به استالینیستی شد. خودسوزی های چشمگیری از فعالان کرد در اروپا وجود داشت [۹]. آخرین چنین فعالیتی در سال ۲۰۰۶ ثبت شد. شواهد بیشتر از بت پرستی اوجالان توسط پیروان او اعتصاب غذا است که آنها در مخالفت با شرایط بازداشت او در سالهای ۲۰۰۶ و ۲۰۱۲ انجام دادند.

یک کمیته رهبری (önderlik komitesi) افکار خود را منتشر می کند و سلامت و اهمیت آن را به اطلاع عموم می رساند (ماده ۱۴/۶). شرایط حبس اوجالان بارها توسط هواداران او مطرح شده است. در سال ۲۰۰۷، شایعه ای در مورد تلاش برای مسمومیت منتشر شد که ناظران مستقل هیچ مدرکی برای آن پیدا نکردند [۱۰]. کمیته رهبری همچنین کمپین را برای آزادی او یا امتیازات اضافی کنترل می کند. اجرای کمپین ها به دست گروه های اروپایی واگذار شده است [۱۱].

اوجالان سال‌ها تنها زندانی جزیره بود که دسترسی نامنظمی به اطلاعات داشت. با این حال، بزرگترین شکایت مربوط به ملاقات است: از سال ۱۹۹۹ تا ۲۰۰۷، او ۱۲۶ ملاقات خانوادگی و ۶۲۶ ملاقات از وکلایش داشته است. این بدان معناست که تنها کسری از درخواست ها پذیرفته شده است. این وضعیت در سال‌های ۲۰۱۱ و ۲۰۱۲ بدتر شد. وکلا همچنین شکایت کردند که محرمانه بودن موکل خود در بسیاری از موارد توسط اداره زندان – یعنی دولت ترکیه [۱۲] رعایت نشده است. ارتباط مستقیم بین اوجالان و رهبری در قندیل به طور طبیعی غیرممکن بود، به همین دلیل وکلا او را در جریان آخرین تحولات رهبری KCK/PKK، سیاست ملی در ترکیه و تحولات سیاسی در منطقه و اروپا قرار دادند. اینکه برخی از وکلا دستورات اوجالان را به سازمان مخابره می کردند برای آنها عواقب قانونی داشت و منجر به انزوای موقت اوجالان شد [۱۳]. طبق بیانیه مطبوعاتی Maf-Dad e.V. – انجمن برای دموکراسی و حقوق بین الملل در ۲۳ جولای ۲۰۱۵، ملاقات وکلا یا خانواده به ترتیب از سال ۲۰۱۱ و ۲۰۱۴ ممنوع شده است [۱۴]. با وجود این، نماینده BDP و HDP اجازه ملاقات با اوجالان را پیدا کرد. نشستی در سال ۲۰۱۳ از اهمیت تاریخی برخوردار بود، زیرا اوجالان، با توجه به انتخابات ۲۰۱۵، پیشنهاد ایجاد HDP [15] را داده بود، که در نگاه به گذشته راهبرد درستی در آنجا به نظر می رسید. به گزارش مف داد، آخرین سفر یک هیئت HDP به امرالی در ۵ آوریل ۲۰۱۵ بود.

اوجالان کلید راه حل مسالمت آمیز باقی می ماند، یک اجماع عمومی [۱۶] وجود دارد که نیروهای مسلح کوهستان فقط تحت فرمان او سلاح های خود را به زمین خواهند گذاشت. مشکل هماهنگی سیاسی بین ایمرالی و قندیل از این نقطه آشکار می شود: اوجالان تنها از طریق دعوت به صلح می تواند نفوذ خود را بر سازمان نشان دهد. قوی ترین سلاح شورای اجرایی قندیل، خشونت مجدد است. رفت و آمد این سازمان در مورد سیاست صلح و آتش بس نیز می تواند به عنوان یک جنگ قدرت خاموش بین اوجالان و رفقای سابقش تعبیر شود.

با این حال، دولت ترکیه در رابطه با رهبر زندانی پ ک ک اوجالان انعطاف پذیر بوده است. ملاقات های زیادی بین او و اعضای رده بالای اطلاعات ترکیه مانند امره تانر و هاکان فیدان [۱۷] صورت گرفت. در پایان سال ۲۰۱۲، مذاکرات صلح مجدد بین نمایندگان ترکیه، اوجالان، و رهبری در تاندیل آغاز شد. در پایان، اوجالان در پیام جشن نوروز کردی خود در سال ۲۰۱۳ از مبارزان پ ک ک خواست از ترکیه عقب نشینی کنند. روند صلح با این وجود، تا حدی به دلیل پ.ک.ک/ک.ک.ک در تاندیل، احتمالاً به دلیل تاکتیک های مذاکره، رد شده است که به دلیل تعداد پیشنهادات اصلاحی ناکافی از سوی دولت ترکیه در سال ۲۰۱۳ [۱۸] رد شده است. به مناسبت نوروز ۲۰۱۴، مقامات ترکیه اجازه خواندن عمومی پیام اوجالان را در تجمعی در دیاربکر دادند که در آن پرچم ممنوعه پ.ک.ک، KCK و سازمان های مختلف آشکارا به نمایش گذاشته شد. اوجالان بر تمایل خود برای صلح تاکید کرد. با این حال، روند صلح تحت الشعاع خشونت فزاینده قرار گرفت، که پس از اعلام منطقه خودمختار کرد در سوریه تشدید شد [۱۹]. با این حال، در ۱ مارس ۲۰۱۵، توافقنامه [۲۰] بین HDP و مقامات دولتی اعلام شد که توسط مطبوعات ترکیه به عنوان تاریخی جشن گرفته شد. بر اساس این اعلامیه، عقب نشینی جنگجویان پ.ک.ک باید ظرف سه روز آغاز شود و یک کنگره استثنایی برای زمین گذاشتن سلاح ها تشکیل شود. در ۲۱ مارس ۲۰۱۵، اوجالان برای پیوستن به کنگره از قندیل ناموفق درخواست کرد [۲۱].

چیزی مشابه در جریان تشدید تنش در تابستان ۲۰۱۵ اتفاق افتاد. در آن زمان، سازمان حقوق بشر مظلوم در [۲۲] اعلام کرد که اوجالان با KCK/PKK تماس گرفته تا آتش بس اعلام کند، که توسط نمایندگان KCK/ زیر سوال رفته بود. رهبری پ ک ک

در مقابل، جمیل بایک و مورات کاراییلان خواستار توقف فوری عملیات جنگی، پایان دادن به انزوای اوجالان و حمایت از خودمختاری دموکراتیک شدند. این واقعیت که این خواسته ها توهمی بود، از اهمیت اوجالان نمی کاهد. گالیپ انصاری اوغلو، معاون حزب عدالت و توسعه، پیر دیاربکر، اعلام می کند که گفتگو با اوجالان تعلیق نخواهد شد، بلکه ادامه دارد [۲۴].

مشاور اجرایی

شورای اجرایی (yürütme konseyi, konseya reveber، ماده ۱۳) محور اصلی رهبری سیستم KCK است. نام دیگر این قندیل است که این سازمان در آن قرار دارد. بر اساس این موافقتنامه، از یک رئیس (باشکان، رئیس) و سی عضو تشکیل شده است. اعضای شورای اجرایی توسط کنگره خلق انتخاب می شوند، وظایفی که توسط رهبری – یعنی اوجالان – صادر می شود و توسط مجمع عمومی کنگره خلق (Kongra Gel Genel Kurulu) تایید می شود. رئیس شورای اجرایی اما فهرست نامزدهای انتخابی را تنظیم می کند. رئیس جمهور فقط دو بار می تواند انتخاب شود و «از میان مردان آزاده میهن (یورتاش)» (ماده ۱۳ الف) انتخاب شود، اما یک تیم کلیدی از رهبران منتخب ظاهر شده است: جمیل بایک، مورات کاراییلان، مصطفی کاراسو، دوران کالکان، رضا آلتون، زبیر آیدار و صبری اوک؛ احتمالاً Sakine Cansız نیز که در سال ۲۰۱۳ در پاریس به ضرب گلوله کشته شد. بر اساس اطلاعات منتشر شده، لیست کاملی از اسامی اعضای شورای اجرایی قابل جمع‌آوری نیست. اختیار احتمالاً برای چیزی است. اعضای جوان‌تر، که از کادرها می‌آیند، تمایل دارند نام مستعار خود را برای مدت طولانی حفظ کنند (مانند بسه زوزات، دکتر باهوز اردال).

ج ماده ۱۳ وظایف مهم سازماندهی و هماهنگی و اختیارات مربوطه را به رئیس جمهور محول کرده است. رئیس جمهور در مورد سیاست کلی، کرسی ها و در صورت لزوم جلسات شورای فرماندهی نظامی (komuta konseyi) تصمیم می گیرد. متن توافقنامه به وضوح به یک شخص به عنوان رهبر اشاره می کند و نه به یک موقعیت مشترک. با این حال، حداقل از سال ۲۰۱۳، یعنی انتقال از Murat Karayılan به Cemil Bayik، روسای مشترک نیز معرفی شدند (eşbaşkan، hevse-rok). در حال حاضر جمیل بایک و هولیا اوران (Beşe Xozat) رئیس جمهور مشترک هستند. از آنجایی که توزیع وظایف در توافقنامه تعریف نشده است، باید فرض شود که اصل ارشدیت اعمال می شود، به گواه این واقعیت که مهمترین اظهارات در دو سال اخیر از Bayik آمده است.

طبق ماده ۱۳ ب، هیئت اجرایی بالاترین نهاد اجرایی در سیستم KCK است. او «همه سازمانها، ادارات (کُرم)، بخش‌ها و کمیته‌ها را مدیریت می‌کند، تصمیمات رهبری و کنگره مردمی را اجرا می‌کند، اطمینان می‌دهد که کنگره مردمی به نظم پیش می‌رود، تصمیمات دادگاه را اجرا می‌کند، منصوب می‌کند. مدعی العموم (savcılar)» «دادگاه اداری مقننه» (معروف) (به پایین مراجعه کنید). شورای اجرائیه باید به طور مفصل به رهبری گزارش دهد، وظیفه ای که احتمالاً با کمک وکلا انجام می شود. مسئولیت پذیری در مورد کنگره خلق نیز صدق می کند. طبق ماده ۱۳ ه، هیأت رئیسه (başkanlık) شورای اجرایی پنج بخش مرکزی (الان مرکزی) یعنی عقیدتی، سیاسی، اجتماعی، دفاع از مردم و اقتصاد و همچنین نهاد هماهنگی (koordinasyon-lar) را مدیریت می کند. چهار بخش کردستان، سرزمین های خارجی و همچنین زنان و جوانان.

کنگره خلق، انتخابات و مجالس

بر اساس ماده ۱۲، کنگره خلق کردستان (Kürdistan Halk Kongresi/Kongra Gelê Kurdistan) به عنوان پارلمانی برای تمام کردستان در نظر گرفته شده است و طبق توافقنامه به عنوان بالاترین نهاد قانونگذاری در کردستان عمل می کند. اما در واقعیت، پارلمان پ‌ک‌ک به حساب می‌آید و مانند یک مجمع عمومی عمل می‌کند. مهمترین وظیفه آن انتخاب شورای ریاست جمهوری، شورای اجرایی و رهبری آن و نیز تأیید دادگاه عالی مردم و کمیسیون انتخابات است. بر اساس ماده ۱۲ الف، این هیئت متشکل از ۳۰۰ عضو، هر دو سال یک بار «از سوی آزادگان KCK میهن ساکن یکی از چهار بخش کردستان و سرزمین های خارجی به تعداد آنها انتخاب می شود. و سطح سازمان» و هر سال در ماه آوریل گرد هم می آیند. جلسات فوق العاده می تواند بنا به درخواست رهبری، ریاست جمهوری یا شورای اجرایی (ماده ۱۲ ب) تشکیل شود. ریاست کنگره خلق را شورای پنج نفره ریاست جمهوری (başkanlık divanı) بر عهده دارد که از یک رئیس/رئیس جمهور و چهار معاون تشکیل شده است (ماده ۱۲ ج). پس از چند دوره توسط زبیر آیدار، رمزی کارتال از سال ۲۰۱۳ صاحب این نقش شده است.

شورای ریاست جمهوری اعضای «کمیسیون عالی انتخابات» (ماده ۱۵) و دادگاه عالی (yüksek adalet divanı) و همچنین قضات دادگاه حقوق اداری و دادگاه عالی (ماده ۱۲ د) را منصوب می کند. با این حال، کار فعلی در هفت کمیته دائمی انجام می شود: امور اجتماعی، سیاست، ایدئولوژی، مالی، زنان، دفاع از مردم و روابط عمومی. کارشناسان مستقل نیز می توانند در این کمیسیون ها شرکت کنند. از آنجایی که اکثر این کمیسیون ها با ادارات مرکزی همپوشانی دارند، باید فرض کرد که این تلاشی برای کنترل پارلمانی KCK است. عملکرد کنگره خلق در طول مجامع عمومی توسط کمیته موقت مجلس خلق (Kongra-Gel Ara Dönem Kurulu/Civata Dema Navber ya Kongra Gel) که متشکل از شورای ریاست جمهوری، کمیته دائمی و شورای اجرایی است تضمین می شود (ماده). ۱۲f).

یک پارلمان منتخب به نام مجلس خلق (Halk meclisi) که به کنگره خلق گزارش می دهد (ماده ۱۶) نیز برای هر یک از چهار بخش کردستان (parça) در نظر گرفته شده است (ماده ۱۶-۱۹). این مجالس همچنین باید یک رهبر (مطابق با ماده ۱۷) یعنی رهبر جامعه دموکراتیک-اکولوژیک (Demokratik Ekolojik Toplum Yürütmesi) انتخاب کنند. این رهبر باید به شورای اجرایی و همچنین مجلس مردم گزارش دهد. برای مناطق خارج از کردستان (اتحادیه اروپا و کشورهای مستقل مشترک المنافع)، فقط مقررات کلی وجود دارد که بر این اساس خود را سازماندهی کنند، با وسایلی که در اختیار آنها قرار داده شده است. (بخش ۱۸).
در واقع، این طرح های شبه پارلمانی به سختی در سیستم KCK اجرا شد.

اجرای این سیستم در ترکیه به هماهنگی Tuque از KCK نسبت داده می شود که به عنوان مجمع خلق ترکیه (KCK-TM) کار خود را در کمترین زمان در سال ۲۰۰۶ آغاز کرد. به عنوان بخشی از دستگیری های دسته جمعی در رابطه با محاکمه های KCK، مقامات ترکیه در سال های ۲۰۰۹-۲۰۱۰ KCK-TM را شکستند. جای آن در سال ۲۰۱۱، به شکل اصلاح شده به عنوان یک بدنه چتر BDP، توسط کنگره برای جامعه دموکراتیک DTK [25] که هدف آن ایجاد “استقلال دموکراتیک” است – یعنی ایجاد سیستم KCK [26] گرفته شد. . DTK یک سازمان بسیار فعال است و هفتمین کنگره خود را در تابستان ۲۰۱۴ در دیاربکر برگزار کرد که در آن سلما ایرماک و هاتیپ دیکل به عنوان روسای مشترک انتخاب شدند [۲۷]. یک سازمان چتر مشابه، که جنبه سازمانی KCK در سوریه را مدیریت می کند، TEV-DEM، جنبش برای یک جامعه دموکراتیک [۲۸] است. سوریه همچنین محل استقرار مجلس خلق غرب کردستان، MGRK، تنها پارلمان فعال KCK است. دو رئیس مشترک هم هستند: سینم محمد و عبدالسلام احمد. به نظر می رسد مجلس خلق در شرق کردستان EGRK غیر فعال است. اگر منطق مجلس ملی خلق همانطور که در توافقنامه آمده است دنبال شود، می توان طرح مشابهی را برای عراق نیز انتظار داشت. تا کنون چیزی فاش نشده است.

این نقش را می توان کنگره ملی کردستان – KNK [30] به عهده گرفت. به عنوان مدرک، صفحه اصلی کنگره ملی کردستان نه تنها زبان انگلیسی و کردستانی، بلکه سورانی، مهم ترین زبان اداری جنوب کردستان را نیز فهرست می کند. بخشی از “کنوانسیون” نیز می تواند به این صورت تفسیر شود [۳۱]. یک استدلال متقابل می تواند این باشد که KNK جانشین پارلمان کردهای تبعیدی در سال ۱۹۹۹ [۳۲] است و همیشه اروپایی بوده است، به این معنی که می توان آن را به عنوان مجمع خلق اروپا در نظر گرفت. با این حال، همچنین ادعا می کند که یک پارلمان پان کرد است. مانند دیگر مجامع خلق، KNK نیز توسط یک شورای اجرایی رهبری می شود و نیلوفر کوچ و ربوار راشد، دو رئیس مشترک، که دوره دو ساله آنها در سال ۲۰۱۷ به پایان رسید، نمایندگی می شود [۳۳]. کنگره تحت سلطه پ ک ک و KCK است و به عنوان یک سازمان شامل انجمن های فرهنگی مختلف و همچنین تعدادی از احزاب چپ و حتی اسلام گرایان در میان اعضای آن عمل می کند که به پارلمان پان کردی اشاره می کند. با این حال، احزاب اصلی مانند KDP و PUK شرکت نمی کنند، اما گروه های KCK از روژاوا شرکت می کنند.

تلاش برای ایجاد KNK به عنوان یک نمایندگی پان کرد تحت تسلط KCK در سال ۲۰۱۳ به دلیل مقاومت KCG شکست خورد. به دنبال درگیری با حزب دمکرات کردستان، KNK تنها در تابستان ۲۰۱۳ در کنفرانس پان کردی برنامه ریزی شده (محکوم به شکست) شرکت کرد (Kongreya Nationaleyê Kurd) [34]. به طور کلی، این تصور ایجاد شد که KNK به یادگاری از زمان های دور تبدیل شد و نتوانست جایگاه خود را در ساختار KCK پیدا کند.

در حالت ایده‌آل، این موافقت‌نامه ساختارهای سازمانی یکسانی را در تمام سطوح پایین‌تر از مجلس خلق (که هنوز به طور کلی ایجاد نشده‌اند) تصریح می‌کند: مجامع استانی (eyaletbölge meclisleri، ماده ۲۰) و اجرایی مربوط به آن (ماده ۲۱) وجود دارد. فقط نیمی از اعضای مجامع استانی انتخاب می شوند، بقیه بر اساس سیستم سهمیه ای توسط مجمع جامعه آزاد و سایر ارگان های KCK انتخاب می شوند. مجامع جامعه آزاد (özgür toplum meclisleri، ماده ۲۲) در شهرها و مناطق فعال هستند. تنها نیمی از اعضای مجامع استانی انتخاب می شوند و نیمی دیگر، طبق ماده ۲۳، از میان اعضای کمون و جامعه مدنی و اعضای شوراهای ولسوالی های دموکراتیک (یعنی طرفدار KCK) انتخاب می شوند. با این حال، تنها با این پیش شرط که سیستم می تواند به موازات خدمات ملکی ایجاد شود.

جامعه آزاد نیز چارچوبی دارد (ماده ۲۴). در اینجا KCK کارکرد یک حزب عادی را به عهده می گیرد. عنصر اصلی سازمان کومون است که یک اصطلاح ضروری برای اوجالان است که طبق ماده ۲۴ «دولت سازمان یافته مردم در خیابان ها و روستاها» است. از سوی دیگر، اوجالان می‌گوید که «همه باید به یک کومون تعلق داشته باشند و باید خود را عضو یک کومون معرفی کنند» (توافقنامه ص ۴). در اصل، اینها هسته های محلی با وابستگی اجباری به کردها هستند. در این سطح، انتخابات و کمیته اجرایی با وظایف مشابه برای گزارش به سطوح بالاتر نیز پیش بینی شده است.

ادارات مرکزی (الان مرکزلری)

کار سازمانی فعلی سیستم KCK در ادارات مرکزی انجام می شود (الان مرکزلری، ماده ۱۴). آنها حزب و دستگاه چریکی فعلی را تشکیل می دهند و به عنوان یک نهاد اجرایی در اختیار شورای اجرایی هستند (ماده ۱۳ الف، نگاه کنید به بالا). ادارات مرکزی متشکل از ۷ تا ۱۳ عضو هستند که توسط یک گروه سه نفره رهبری می شوند. آنها باید گزارش پیشرفت ماهانه را به هیئت رئیسه شورای اجرایی ارائه کنند و تصمیمات کنگره خلق، بخشنامه های (genelge) هیئت رئیسه شورای اجرایی و همچنین برنامه خود را طبق موافقت شورای اجرایی اجرا کنند. ، مطابق با دستورالعمل های آنها. ادارات مرکزی در مفهوم کار خود مستقل هستند و در صورت لزوم می توانند چندین کمیسیون فرعی و نهادهای هماهنگ کننده تشکیل دهند.

بخش مرکزی ایدئولوژی

اداره مرکزی ایدئولوژی (ماده ۱۴/۱) مسئولیت کار ایدئولوژیک و تبلیغاتی KCK، یعنی انتشار تبلیغات، تحریک ایدئولوژیک، و همچنین آموزش ایدئولوژیک “کادر و مردم” را بر اساس و در داخل بر عهده دارد. چارچوب آثار نظری و ایدئولوژیک اوجالان. در توافقنامه، وزارت مرکزی توسط سه کمیته حمایت می شود. کمیته مطبوعات بر پایبندی مطبوعات به خط حزبی نظارت دارد (طبق ماده ۱۴/۱ ج)، کمیته دانش و روشنگری (ماده ۱۴/۱ الف) مسئولیت تحقیق، تربیت کادر و آموزش دموکراتیک مردم را بر عهده دارد، کمیته فرهنگ. ماده ۱۴/۱ ب) به توسعه فرهنگ کردها و سایر اقلیت ها می پردازد. با کمک کمیته های دانش و روشنگری و کمیته فرهنگ، دانشگاهیان، محققان و هنرمندان به سمت خط حزب هدایت می شوند. بر اساس آثار اوجالان در دانشگاه کلن، احتمالاً فعالیت‌های این کمیته‌ها در پشت حمایت از هرج و مرج زیست محیطی بوکچین در دانشگاه‌ها یا سازماندهی کنفرانس فمینیسم جینئولوجی است [۳۵]. تلاش برای کنترل همه هنرمندان کرد منشأ تنش های متعددی بوده است. درگیری با سیوان پرور، خواننده مقیم پاریس، پس از مقاومت او در برابر تصاحب خود توسط پ.ک.ک به شهرت رسید [۳۶]. آنچه که توضیح داده نشده است، تکلیف کمیته بنیاد پ ک ک است که از اساسنامه سازمان KCK منتشر شده در مطبوعات ترکیه برآمده است [۳۷].

بخش سیاست مرکزی

یکی دیگر از محورهای KCK، اداره مرکزی سیاست (ماده ۱۴/۲) است که مسئول کارهای سیاسی در کردستان و اروپا است. از جمله مسئولیت های آن می توان به سازماندهی جامعه اکولوژیک – دموکراتیک (یا جمعی)، توسعه فرهنگ اعتراض و همچنین ایجاد یک ساختار سازمانی دموکراتیک (demokratik örgütlenme) و یک سیستم قانونی اشاره کرد. برای انجام این وظایف، اداره مرکزی سیاست مرکب از کمیته روابط بین‌الملل، امور نظارتی و مذهبی، امور حقوقی، سیاسی و همچنین کمیته رهبری منطقه‌ای-اکولوژیکی (ماده ۱۴ / ۲ الف-) است. ه)
کمیته سیاسی (ماده ۱۴/۲ الف) سازمان را هدایت می کند و مسئول روابط با سازمان های دوست است. اینجاست که مسئولیت های آن با کمیته روابط بین الملل تلاقی می کند (ماده ۱۴/۲ د). بر اساس نموداری که روزنامه زمان [۳۸] منتشر کرده است، تشکل های حرفه ای (نویسندگان، فقها، هنرمندان و غیره) و تشکل های مذهبی (علویان، ایزدی ها، امامان) زیرمجموعه کمیته سیاسی هستند که با توجه به اینکه در آنجا وجود دارد، ممکن است تعجب آور به نظر برسد. کمیته اقلیت ها و اعتقادات است. این کمیته سازماندهی آزاد (özgür örgütlenmesi) اقلیت ها و مشارکت آنها در زندگی در جامعه را بر اساس حقوق برابر تضمین می کند. چیزی که درک آن دشوار است این است که این کمیته است که مسئول مبارزه با “ذهنیت های ضد دمکراتیک و ارتجاعی” است – مگر اینکه منظور از این ذهنیت ها نمایندگان سنتی این اقلیت ها باشد، مانند سلسله مراتب کلیسا، شیوخ ایزدی ها. یا بابای علویان.

سازمان های اروپایی مستقر در بروکسل، انجمن هماهنگ کننده دموکراتیک کردستان (CDK) [39] و کن-کورد نیز زیر مجموعه کمیته روابط بین الملل هستند. مسئولان CDK به صورت توطئه آمیز و بر اساس اصل نظم و اطاعت کار می کنند. آنها عمدتاً از Kon-Kurd برای کار خود استفاده می کنند، کنفدراسیون انجمن های کرد در اروپا. در سال ۲۰۱۴، Kon-Kurd تغییر نام داد و بازسازی شد تا به کنگره اروپای جوامع دموکراتیک کرد – KCD-E [41] تبدیل شود. ترتیب جدید KCD-E اکنون CDK و Kon-Kurd را به هم نزدیک می کند [۴۲]. Kon-Kurd، و در حال حاضر KCD-E، به عنوان یک سازمان چتر برای اتحادیه های ملی انجمن های کردی، یعنی Yeh-Kom (از سال ۲۰۱۴ Nav-Dem) در آلمان [۴۳]، Fed-Bir در بریتانیا، Fed-Komen عمل می کند. هلند [۴۴]، Fey-Kurd در دانمارک [۴۵]، FKKS در سوئد [۴۶]، Feyka در فرانسه، Feykom در اتریش [۴۷] و غیره. به عنوان یک قاعده، این انجمن ها چهره ای هستند که KCK به مردم ارائه می دهد و همچنین به عنوان یک “کانال اطلاعاتی برای سربازان” [۴۸] برای CDK و KCK عمل می کند. جدا از کمپین های تبلیغاتی گسترده، ناو دم همچنین با سیاستمداران مختلف تماس برقرار کرد تا از نگرانی های پ.ک.ک حمایت کند [۴۹].

کمیته اجرایی اکولوژیکی محلی (ماده ۱۴/۲ ب) مسئولیت ایجاد کومون در سطح شهرها و روستاها را بر عهده دارد و “اقدامات لازم برای توسعه دانش بوم شناختی، فرهنگ سازمانی (örgütlülük) و اداره زندگی” را انجام می دهد. در کردستان و در سطح بین المللی، این نشان دهنده همبستگی با سازمان ها و نهادهایی است که در زمینه های زیست محیطی، حفاظت از محیط زیست و مدیریت محلی کار می کنند. این همبستگی چگونه به نظر می رسد نامشخص است. اگر رفتار کلی KCK/PKK به عنوان راهنما در نظر گرفته شود، منطقی است که فرض کنیم سازمان های فعال در مناطق ذکر شده به نفع اوجالان و همسو با ایدئولوژی هستند. بر اساس منشور سازمانی [۵۰]، همین کمیته مسئول هماهنگی با احزاب کمکی PYD در سوریه [۵۱]، PÇDK در عراق [۵۲] و PJAK در ایران [۵۳] است. مشکلاتی با DKB در ترکیه وجود دارد، واحد بنیاد دموکراتیک، که به عنوان یک حزب توصیف می شود، اما گاهی اوقات به عنوان یک شبه نظامی توصیف می شود.

قابل توجه است که نه توافقنامه و نه منشور سازمانی تنها از حامیان یا هواداران BHP/HDP نام نمی برند. BHP/HDP و PKK از یک پیشینه هستند. BDP اما تاریخ خاص خود را دارد که مستقل از پ.ک.ک است و در چارچوب قوانین ترکیه و پارلمان ترکیه فعالیت می کند. به عنوان سیاستمداران مردمی، سیاستمداران HDP/BDP بسیار عمل گراتر و حلال مشکل تر از فعالان ایدئولوژیک KCK/PKK هستند که زیرزمینی عمل می کنند. این امر به طور منظم منجر به تنش به ویژه در دیاربکر می شود و جدا از موانع و محدودیت های دولت ترکیه، بزرگترین مانع برای بهبود اقتصادی منطقه است [۵۴]. در واقع، توسعه یک حزب دموکراتیک مستقل که بر اساس حاکمیت قانون عمل می کند، با تأیید نمایندگی انحصاری KCK همراه نیست. به گفته صلاح الدین دمیرتاش، دادستان BDP، حزب جامعه دموکراتیک – DTP – دیگر هیچ سازمانی در سطح منطقه ندارد، بدیهی است که مانع ایجاد ساختار KCK نشود [۵۵].

وابستگی سازمان های رسمی مستقل مانند احزاب، انجمن ها و اتحادیه های کارگری (مواد ۳۹-۴۲) نامشخص است. اینها نباید با سیستم KCK تشکیل شوند و در بهترین حالت می توانند به استقلال احزاب بلوک ببالند. حداقل با حکم دادگاه، طرفین می توانند سیستم KCK را ترک کنند (ماده ۳۹ و).

مأموریت کمیته عدالت (۱۴/۲d) افزایش آگاهی از «عدالت دموکراتیک» (دموکراتیک هوکوک)، مستندسازی و مبارزه با جنایات، نقض حقوق بشر و جنایات جنگی است. بر اساس موافقتنامه، رابطه با دستگاه قضایی (ماده ۲۷-۳۰) نمی تواند به طور کامل روشن شود. دیوان عالی (Yüksek Adalet Divanı، ماده ۲۸) همزمان به عنوان دادگاه قانون اساسی، یعنی به عنوان ضامن موافقتنامه KCK (ماده ۲۸ الف)، به عنوان مسئول خیانت، سپس به عنوان مرجع عالی (ماده ۲۸ ب)، و همچنین به عنوان دادگاه قانون اساسی عمل می کند. دادگاه اداری برای شکایات ارائه شده توسط بالاترین سطح مدیریت، مانند هیئت اجرایی. هفت عضو آن توسط هیئت رئیسه کنگره خلق منصوب می شوند (ماده ۲۸ ه). دیوان عالی عدالت اداری مجزا (Yüksek İdari Adalet Mahkemesi، ماده ۲۹) عمدتاً مسئول جرائم مرتکب شده توسط کادرها و تخلفات انضباطی است. تشکل های زنان و ارتش خارج از نظام هستند که طبق ماده ۲۷ دادگاه های خود را دارند. برخلاف دادگاه‌های «عالی» که عمدتاً به امور مربوط به رهبری KCK رسیدگی می‌کنند، دادگاه‌های مردمی (هلک ماهکملری، ماده ۳۰) برای مردم در نظر گرفته شده است. قضات دادگاه عالی خلق (ماده ۳۰ الف) توسط هیئت رئیسه کنگره خلق منصوب می شوند، دادستان ها (savcı) دادگاه خلق توسط هیئت رئیسه انجمن جامعه آزاد منصوب می شوند. در مناطقی با ساختار زیرزمینی قوی KCK/PKK، موفقیت واقعی در ایجاد دادگاه های مردمی به عنوان یک سیستم قانونی جایگزین و غیررسمی، که تا حدی بر اشکال سنتی عدالت متکی بود، حاصل شد. عثمان بایدمیر به عنوان شهردار دیاربکر، ظرفیت این دادگاه ها را تجربه کرد [۵۷]: در سال ۲۰۱۱، او به منظور توجیه کمپین خود برای آزادی اوجالان احضار شد که به گفته KCK/PKK ناکافی بود.

در اداره مرکزی امور اجتماعی (ماده ۱۴/۳)، کمیته اجتماعی از نزدیکترین و عزیزترین رزمندگان کشته شده مراقبت می کند (ماده ۱۴/۳ الف). وظایف کمیته بهداشت، زبان و آموزش مردم و همچنین کمیته کارگری (ماده ۱۴/۳ ب-د) به طور کلی و به قدری مبهم بیان شده است که در بهترین حالت می توانند به اعلام قصد خدمت کنند. تکلیف گروه هماهنگی خانه های آزاد کشور (ماده ۳/۱۴) که قرار است تشکیلات را تشکیل دهد/مسئول تأسیس سازمان باشد نیز به صورت مبهم بیان شده است. همپوشانی (آگاهانه؟) با کمیته بنیاد PKK در بخش مرکزی ایدئولوژی یک امکان متمایز است.

ماده ۱۴/۳f مهمتر است: کومله های جوان، هماهنگی سازمان های جوانان. این سازمان سازمان های جوانان KCK را با مشورت فدراسیون جوانان دمکراتیک کردستان (ماده ۳۸) هماهنگ می کند که نمایندگان آن در همه سازمان های KCK فعال هستند و وظیفه دارند شکل سازمانی خود را توسعه دهند. در مناطق کردستان (parça) و فراتر از آن، سازمان های زیر فعال هستند: YDG-H – جنبش میهن پرستان جوان انقلابی [۵۸] در ترکیه، TCM – جنبش دموکرات های جوان بین النهرین در عراق، TCA – جوانان آزاد. جنبش در سوریه، TCD – جنبش دمکراتیک جوان در ایران و YXK – اتحادیه دانشجویان کردستان در اروپا [۵۹]. از این میان، YDG-H و YXK از اهمیت بیشتری برخوردار هستند. YDG-H در شورش های سال های اخیر نقش کلیدی ایفا کرده است.

اگر بتوان منشور سازمانی منتشر شده توسط زمان و ملیت را در نظر گرفت [۶۰]، آنگاه تغییرات در تشکل های زنان اداره مرکزی امور اجتماعی و در امور اقتصادی رخ داده است. اتحادیه زنان آزاد YJA (ماده ۱۴/۳) از اداره مرکزی امور اجتماعی حذف شده و به یک اداره مرکزی جداگانه تبدیل شده است که با توجه به اهمیت حقوق زنان منطقی است و در اصل ۳۷ نیز به آن اشاره شده است. شورای زنان KJB. KJB تحت نظارت PAJK، حزب آزادی زنان کردستان [۶۱] و واحد زنان مسلح، YJA-Star، جانشین اتحادیه زنان آزاد کردستان YAJK است. ایده این بود که PAJK همتای PKK، YJA-Star با HPG و KJK معادل KCK است [۶۲]. اما این دومی کارساز نبود، زیرا KJK – کنفدراسیون زنان کردستان [۶۳] – به طور کلی با KJB موافق است. طبق ماده ۳۷، سازمان زنان، KJB، و سازمان جوانان، KCD، خود و به طور مستقل (özgün ve özerk) در ساختارهای سیستم KCK، یعنی با نام ها و نمادهای فردی سازماندهی می کنند، به این معنی که هر یک از ساختارهای پ.ک.ک. / KCK را باید ضرب در ضریب دو یا سه در نظر گرفت.

مأموریت اداره مرکزی اقتصاد که در ماده ۱۴/۵ این موافقتنامه تصریح شده است، حل مشکلات اقتصادی کردها است. بدیهی است که این اداره مرکزی منحل شده و در بخش مرکزی امور اجتماعی به عنوان کمیته اقتصاد و دارایی ادغام شده است، که طبق گزارش آژانس فدرال امنیت داخلی وزارت کشور آلمان، “کنترل و حسابداری” است. بخش PKKS» [۶۴].

این بخش کارکنان تمام وقت مسئول حساب های درآمد و هزینه و همچنین حمل و نقل پول نقد در اروپا را استخدام می کند. درخواست برای کمک مالی و مالیات [۶۵] منابع اصلی درآمد را نشان می دهد که به چند صد یورو برای حقوق متوسط ​​یا هزاران یورو برای کارآفرینان موفق کرد می رسد. کل گردش مالی از پایان سال ۲۰۱۳ تا ابتدای سال ۲۰۱۴ تقریباً ۲۵ میلیون یورو در اروپا و ۹ میلیون یورو در آلمان بوده است. بیشتر پول صرف تبلیغات اروپایی و زیرساخت های سازمان می شود و مقدار کمی نیز به مناطق جنگی خاورمیانه منتقل می شود.

قبلی «
بعدی »

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *