۲۲ مهر ۱۴۰۴
  • خانه
  • >
  • یادداشت روز
  • >
  • پارادوکس در پروژه اوجالان در جزیره امرالی و دودستگی در بین کادرهای پ‌ک‌ک در قندیل  

پارادوکس در پروژه اوجالان در جزیره امرالی و دودستگی در بین کادرهای پ‌ک‌ک در قندیل  

انجمن بی‌تاوان: با بیانیه اوجالان که راجع به خلع سلاح و منحل شدن پ ک ک صورت گرفت، هر چند که دستورات اوجالان بر پ ک ک و کادرها بصورت فرض پیش رفت اما بیشتر کادرها در این توافق صورت گرفته شده به علت عدم اطلاعات کافی از مفاد گفتگوها سردرگم هستند و قبول کردن چنین توافقی بدون کسب هیچ امتیازی برایشان نوعی شکست تلقی می شود کادرها احساس شکست می کنند و درک کرده اند که در راهی اشتباه حرکت کرده اند. زیرا در پروژه اوجالان تعریف مشخصی از حقوق کردها ذکر نشده است و روند بصورت تک طرف پیش می رود که پایان ان تسلیم بودن هست.

در پروژه اوجالان، کردها باید انسان‌های انتزاعی باشند، نه به عنوان کرد یا ملتی دارای حقوق که در آخرین اظهارات اوجالان کاملا آشکار می شوند که وی ضربه پایان را به هویت کردها در ترکیه زده است زیرا در قانون فعلی ترکیه زبان کردها بعنوان موجودی ناشناخته شده تعریف می شود زمانی که زبانت ناشناخته شده تعریف شده پس بدان که هویتت نیز ناشناخته هست. سوال این هست که اوجالان با چه منطقی با دولت توافق کرده است ؟

چارلز تیلور، فیلسوف کانادایی، می‌گوید: «هویت فقط یک احساس در قلب انسان نیست، بلکه یک شناخت جهانی است.»

چگونه کردها می‌توانند به بشریت متوسل شوند وقتی انسانیت خودشان در نقشه‌ها، زبان و نهادهایشان انکار می‌شود؟ پروژه اوجالان با یک پارادوکس مهلک روبرو است: در حالی که خواستار تعالی دولت ترکیه است بدون اینکه دولت چیزی را به خطر بیندازد یا حقوق کردها را به رسمیت بشناسد، اوجالان خواستار پایان ملت کرد در ترکیه است قبل از اینکه ملت بتواند حقوق خود را تأمین کند. اوجالان خواستار «برادری ملت‌ها» است بدون اینکه دیگران به خاطر قتل عام‌ها و جنایاتی که او علیه سایر مردم خود مرتکب شده است عذرخواهی کنند. این فلسفه نیست، بلکه گفتمان غیراخلاقی و گزافه‌گویی است. در حقیقت اوجالان برای پیشرفت دولت ترکیه از همه چیز گذشته است.

اسلاوا ژیژک، می‌گوید: «بدترین نوع سلطه زمانی است که کسی شما را متقاعد کند که به نام پیشرفت، بردگی را برای خود انتخاب کنید.» این همان چیزی است که در مقاله «مدرنیسم دموکراتیک» دیده می‌شود، که در آن کنار گذاشتن شور ملی به جای خیانت، قهرمانانه تلقی می‌شود اوجالان در طول ۴۰سال گذشته هزاران جوان کرد را تحت ایجاد کردستان مستقل در ترکیه به کشتن داد اما در پایان کاملا تسلیم خواسته های ترکیه شده است.

هایدگر، فیلسوف، در توصیف وجود حقیقی، مقایسه‌ای بین «شما خودتان می‌شوید» و «شما به موجودی ناشناخته در درون خود تبدیل می‌شوید» انجام می‌دهد. در پروژه اوجالان، کردها باید انسان‌های انتزاعی باشند، نه به عنوان کرد یا ملتی دارای حقوق. اما چگونه یک فرد می‌تواند انسان باشد اگر هویت، زبان، تاریخ نداشته باشد و نتواند آینده خود را شکل دهد؟

آیا می‌توانیم همه اینها را در شعارهای همزیستی و ملت‌های دموکراتیک بدون ضمانت خلاصه کنیم؟

تمایز قائل شدن بین «انسانیت آزادیخواه» و «انسانیت انتزاعی» بسیار مهم است. انسانیت انتزاعی، انسانیتی است که در آن از دست دادن ویژگی‌ها شرط اصلی حرکت به سمت جهانی شدن می‌شود. پروژه اوجالان در چارچوب انسان‌های انتزاعی قرار می‌گیرد.

اکنون دولت ترکیه می‌گوید که شما به عنوان انسان مورد استقبال هستید، اما نمی‌توانید کرد باشید. این بدان معناست که شما نمی‌توانید زبان، هویت ملی، نمایندگی و قلمرو خود را داشته باشید. شما فقط حق دارید فرهنگ داشته باشید. اما همانطور که یک فیلسوف می‌گوید، «اگر زمین نداشته باشید، نمی‌توانید صدای خود را داشته باشید.»

قبلی «
بعدی »

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تازه‌ترین عناوین