شلیک به مردم
مراکز تصمیمساز و تصمیمگیر آمریکا در دهه ۸۰ ه.ش پروژه تغییر جغرافیای سیاسی منطقه غرب آسیا را در قالب عنوان «خاورمیانه بزرگ» آغاز کردند. این پروژه با هدف تغییرات بنیادین به صورت تجزیهطلبی بر اساس هویتهای مذهبی- قومی در گستره سرزمینی کشورهای هدف صورت پذیرفت. ایده «مبارزه با تروریسم» آغازگر تکاپوی میلیتاریستی طرحواره «خاورمیانه بزرگ» بود. خاورمیانه بزرگ در گفتار کاندولیزا رایس، وزیر امور خارجه وقت آمریکا، اینگونه روایت شد که آنچه ما در آنجا شاهد هستیم، دردهای زایمان یک خاورمیانه جدید است. ما باید مطمئن باشیم که به سوی این خاورمیانه قدم برمیداریم نه برای بازگشت به خاورمیانه پیشین.
در همین راستا حمله به کشورهای افغانستان و عراق گامهای اولیه در تحقق اهداف اعلامی پروژه مد نظر بود. تجزیه گستره سرزمینی جمهوری اسلامی ایران از مهمترین و سختترین مراحل این طرحواره محسوب میشد. در همین راستا آنان دو محور عملیاتی را برای هموارسازی اقدام نهایی فعال کردند؛ محور اول با هدف نابودسازی گروههای حامی انقلاب اسلامی در کشورهای هدف آغاز شد. حمله به جنوب لبنان در تابستان ۲۰۰۶ به مثابه تلاش برای قطع بازوان حمایتی محور مقاومت در غرب آسیا بود. تهاجم رژیم صهیونیستی با رشادت و مقاومت نیروهای جوان حزبالله لبنان مواجه شد. در آن مقطع عرصه نبرد نشانگر قدرت بازدارندگی حزبالله لبنان بود و این گروه وارد فاز عملیات تهاجمی به دشمن نشد. سرانجام اولین شکست ائتلاف حامیان پروژه واگرایانه خاورمیانه بزرگ رقم خورد. محور دوم ایجاد، تجهیز و هدایتگری گروهکهای تروریستی قومپایه برای اختلال در امنیت پایدار جمهوری اسلامی ایران به خصوص در مناطق مرزی صورت گرفت. هدف ثانویه این اقدام بسترسازی و ایجاد پایگاه اجتماعی مناسب نیروهای حامی برای پیشبرد هدف تجزیهطلبی بود.
در همین راستا «حزب حیات آزاد کردستان» با نام اختصاری و مشهور «پژاک» در سال ۲۰۰۳م/ ۱۳۸۲ ه.ش فعالیت خود را آغاز کرد. این گروه تروریستی شاخه ایرانی گروهک تروریستی پکک بود. هدف آنان ضربه زدن به امنیت پایدار غرب و شمال غرب کشور با اقدامات تروریستی و خشونتآمیز علیه حاکمیت بود و در راستای هدف نهایی پروژه «خاورمیانه بزرگ» درصدد تجزیه مناطق کردنشین با اقدامات مسلحانه بودند.
اقدامات تروریستی گروهک پژاک منجر به شهادت افراد نظامی و غیرنظامی متعددی در یک دهه اخیر شده است. این گروهک برخلاف شعارهای حمایتآمیز از کردها، بسیاری از مخالفان کرد را تهدید یا ترور کردند. هرچند تحرکات تروریستی آنان با واکنش مناسب نیروهای امنیتی-نظامی جمهوری اسلامی ایران به شکست انجامید. برآیند پروژه خاورمیانه بزرگ با تقویت پیوندهای نیروهای محور مقاومت در منطقه غرب آسیا ناکامی کامل بود.
در شرایط فعلی کارگزاران اتاق عملیات آمریکا ضریب تقابل با جمهوری اسلامی ایران را ارتقا دادند. آنان در روند عمقبخشی به تروریسم اقتصادی تحریم، ناامنسازی مرزهای کشور را مد نظر دارند. ایده تکراری ناامنسازی مرزها با کنشگری گروهکهای تروریستی صورت میپذیرد. گروهک پژاک یکی از بازیگران شاخص تروریستی مناطق غرب و شمال غرب کشور است. پس از تغییرات ساختاری در پنجمین کنگره گروهک، سیامند معینی و زیلان وژین بر سریر خون شورای مرکزی گروهک قرار گرفتند. سیامند معینی روند تحولات امسال را «سرنوشتساز» در مناسبات حاکم غرب آسیا دانست و از ادامه اقدامات تروریستی پیشین به صورت «شدیدتر و بنیادیتر از سالهای قبل» حکایت کرد.
طی چند سال اخیر گروهک پژاک در شرایط رکود نیروی انسانی به سر میبرد. فرایندهای فرقه جذب استعداد نفری آنان با آشکارسازی ماهیت غیرواقعی برای جامعه کرد و آگاهسازی سازمانهای مردمنهاد از اهداف گروهک دچار ضربه شدیدی شده است.
از سوی دیگر با کاهش شدید ضریب پایگاه اجتماعی گروهک، اولین لایه بازدارنده آنان، مردم کردنشین مرزها شدهاند. این وضعیت حاکم گروهک پژاک ظرفیت همسوییای با دستورات اتاق تروریستپرور کاخ سفید ندارد؛ به همین خاطر آنان برای همسویی هموطنان کرد مرزنشین راهبرد «سلطنت ترس» را به نیروهایشان ابلاغ کردند. در این راهبرد گریلای کُردکش پژاک باید مناطق روستانشین مرزی را برای ساکنان با اقدامات رعبآمیز ناامن کنند. سلطنت ترس به منزله مجوز اعمال هرگونه رفتار خشونتآمیز غیرانسانی است. راهبرد «سلطنت ترس» اینهمانی و ترجمان «عملیات مهندسی» سازمان منافقین در دهه ۶۰ است.در مقطع کنونی گروهک پژاک برای رهایی از ناکامی اعمال دستورات آمریکا، شلیک به پیکره جامعه کردی را آغاز کردهاند و روند اقدامات آنان نشانگر فصل مشترک منش و روش جلادها از دهه ۶۰ تاکنون است.