۳ دی ۱۴۰۳

نیروهای پیشمرگ کُرد؛ تجزیه از درون/ادواردو گونزالس

  • ۲۳ شهریور ۱۳۹۴
  • ۳۷۹ بازدید
  • ۰

پیشمرگه های کرد وفادار به حزب دموکرات کردستان به شبه نظامیان داعش که در خرابروت عراق منتظرشان هستند، حمله می کنند. آنها به طور موقت کنترل شهر را به دست می گیرند. نیروهای حزب دمکرات کردستان بلافاصله با ضد حملۀ تهاجمی داعش روبرو می شوند و برای جلوگیری از هر گونه تلفات، تصمیم به عقب نشینی می گیرند. در همین حال، یک واحد مبارزان کرد وفادار به حزب اتحادیه میهنی کردستان در همان نزدیکی کورکورانه، بدون اطلاع از حضور انبوه نیروهای داعش، آماده پیشروی در خرابروت هستند. عدم ارتباط و هماهنگی منجر به مرگ دست کم ۱۱ مبارز کُرد می شود. این صحنه یک سوال مهم را مطرح می کند: چرا نیروهای پیشمرگه سازماندهی نشده و با هم در ارتباط نبودند؟

پیشمرگه ها -یعنی کسانی که با مرگ روبرو می شوند-  نیروهای مبارز کُرد مستقر در سوریه و عراق هستند که  به طور گسترده به عنوان موثر ترین نیروی مبارزه با داعش در حال حاضر در نظر گرفته می شوند. نیروهای کرد در عراق موفق شدند کنترل شهرهای کلیدی مانند کرکوک را بدون کمک نیروهای ارتش عراق باز پس گیرند و کردهای سوریه در پاییز گذشته در برابر محاصره معروف شش ماهۀ کوبانی مقاومت کردند. اما پیشمرگه ها، این پیروزی ها را به رغم عدم وجود یک دولت مناسب، مشکلات سازماندهی، پول و سلاح وعدم وجود حمایت هماهنگ خارج از سازمان خود به دست آورده اند. علاوه بر این، پیشمرگه ها در حالی موفق به کسب این دستاوردها شده اند که شکافی سیاسی مانع رسیدن آن ها به پتانسیل کامل در مبارزه با داعش شده است.

نگاهی به گذشته

کردستان یک منطقه شبه- خودمختاردر شمال عراق است که پس از جنگ عراق و کویت در قالب دولتی بالفعل پدیدار شده  است. این منطقه دارای دو حزب سیاسی اصلی حزب دموکرات کردستان و حزب اتحادیه میهنی کردستان است که مدتی طولانی در تقابل با یکدیگر بوده اند. مصطفی بارزانی سیاستمدار مشهور کرد، حزب دموکرات کردستان را در سال ۱۹۴۶ تاسیس کرد و جلال طالبانی پس از آن در اواسط دهۀ ۷۰ به دلیل اختلافات سیاسی و ایدئولوژیک، حزب اتحادیه میهنی کردستان را از حزب دموکرات کردستان جدا کرد. اتحادیه میهنی بیشتر ایدئولوژی سوسیال دموکرات متمایل به چپ دارد در حالی که حزب دموکرات کردستان فلسفه ای محافظه کارانه و رویه ای قبیله ای را دنبال می کند. هر دو حزب در درگیریهایی که اواسط دهۀ ۹۰ میان آن ها شکل گرفت،  تقریبا از حمایت یکسانی از سوی برخی نیروها در منطقه  برخوردار بودند.

جنگ داخلی کردستان عراق در سال ۱۹۹۴ و با حمایت های بین المللی از آنها آغاز شد. درگیری در سال ۱۹۹۸ و پس از این که مسعود بارزانی و جلال طالبانی، رهبران حزب دموکرات کردستان و اتحادیۀ میهنی با میانجیگری واشنگتن قرارداد صلح را امضا کردند، به پایان رسید. این توافق اطمینان می داد که این دو حزب با به اشتراک گذاشتن قدرت سیاسی و درآمد حاصله از سراسر منطقه، باهم رو به جلو حرکت خواهند کرد. با این حال، میراث دیرینۀ اختلافات درون حزبی همچنان به تقسیم جامعه کرد بین منطقه تحت سلطه حزب دمکرات کردستان، با محوریت اربیل و منطقه اتحادیۀ میهنی که پایتخت آن  سلیمانیه بود، ادامه یافت.

میراث مشکل ساز تقابل

امروزه کردستان عراق توسط حکومت منطقه ای کردستان(KRG) اداره می شود، حکومتی پارلمانی که شامل مقاماتی منتخب از هر دو حزب دموکرات و اتحادیه میهنی است. در حالی که پارلمان حکومت منطقه ای کردستان بر طبق قانون عمل می کند، اما برای اجرای قانون در هر دو منطقه به بوروکراسی مستقل حزب دموکرات کردستان و اتحادیۀ میهنی وابسته است.

 

هاروارد پلیتیکال رویو با کاپیتان نیازی عبدالواحد، یکی از فرماندهان گردان پیشمرگه در آلتون کوپری مصاحبه ای انجام داد. وی در این مصاحبه توضیح داد که این تقسیم اداری،  پیامدهای نظامی به همراه دارد. عبدالواحد اظهار داشت که بسیاری از پیشمرگه ها به جای اینکه به حکومت اقلیم کردستان وفادار باشند ” به یکی از دو حزب اتحادیه میهنی کردستان و یا حزب دموکرات کردستان تعلق دارند”. بنابراین، ارتش( نیروهای پیشمرگ) با وجود وحدت در حکومت کردستان و شکل گیری نیروهای متحد، تا حد زیادی تقسیم شده و به احزاب مجزا وفادار است.

نظرات متفاوت

اثرات این تقسیم نیرو بحث برانگیز بوده است. در حالی که برخی از کردها بر این باورند که این تقسیم اداری باعث می شود بهتر با داعش مبارزه کنند، دیگران معتقدند که بالعکس تفرقه را تشدید می کند. عمر محسن از اعضای حزب اتحادیۀ میهنی در مصاحبه با المانیتورگفت “بهترین چیزی که می تواند برای کردها اتفاق بیافتد این است که اتحادیه میهنی کردستان و حزب دموکرات کردستان متحده شوند. پیشمرگه ها قلب کردستان هستند. ”

در واقع، مایکل نایتز، یکی از اعضای موسسۀ واشنگتن که متخصص امور نظامی و امنیتی عراق، ایران و کشورهای خلیج فارس است، نیز تقسیم نیروهای نظامی را یک مانع در مبارزه با داعش می داند. نایتز در مصاحبه ای  با HPR، اشاره کرد که تقسیم ارتش منجر به توزیع نابرابر تجهیزات می شود و مشکلاتی را که پیشمرگه با آن ها روبروست بر شمرد؛ “اول از همه … شما برخی از واحد های بسیار مجهز را در اختیار دارید یعنی واحدهای زبده و در همان حال واحدهایی را دارید که از نظر تجهیزات ضعیف هستند. احتمالا تجهیزات در سراسر واحد ها به طور بهینه توزیع نشده اند” وی اضافه نمود که این امر به ویژه هنگام مواجهه با یک دشمنی مانند داعش که دائما جابه جا می شود و می تواند نقاط ضعف را در سراسر خط مقدم انتخاب کند و از آن بهره بگیرد، بسیار مشکل ساز خواهد بود.

نایتز علاوه بر این، با بیان این که این تقسیم نیرو می تواند در زمانی که غرور و افتخار ملی برای پسشمرگ مفید تر از غرور حزبی است، به تفرقه در میان آن ها منجر شود. “هنگامی که اشتباهی رخ می دهد، کردها در جبهه سیاسی حزب شروع  به سرزنش کردن یکدیگر می کنند. اگر حزب دموکرات کردستان در اطراف سنجار و موصل دچار مشکل شود، برخی از اعضای اتحادیۀ میهنی از آن ها انتقاد خواهند کرد و همین طور بالعکس. شما خواهید دید که همبستگی ملی که به دنبال آن هستید در آن جا وجود ندارد. ”

آیا با وجود تقسیم نیروها، پیشمرگه ها توان مقاومت دارند؟

کاپیتان عبدالواحد با این وجود و به رغم وجود تنش های سیاسی بین نیروهای پیشمرگه، نظری متفاوت در مورد این وضعیت ارائه داد. وی تشریح کرد از آنجایی که نیروهای پیشمرگه اساساً مستقل هستند، به این دلیل احتمال اتفاقات ناگوار و اثرات جانبی منفی کم است. “ما، نیروهای پیشمرگه حزب اتحادیۀ میهنی، در مناطق تحت مدیریت حزب خود نزدیک به مناطق اربیل، کرکوک و سلیمانیه می جنگیم. پیشمرگه های حزب دموکرات کردستان درمنطقه مابین اربیل و زاخو با داعش مبارزه می کنند. به همین دلیل است که در واقع مشکلی وجود ندارد. ”

به نظر می رسد پیروزی های نظامی پیشمرگه تأییدی باشد بر صحبت های کاپیتان. نایتز نیز به برخی مزایای ویژۀ تقسیم نیروهای پیشمرگه اشاره می کند. به گفتۀ وی وفاداری به احزاب در میان مبارزان پیشمرگه باعث ایجاد وفاداری قوی آن ها به ارتش می شود که با نیروهای ارتش عراق قابل مقایسه نیست. نیروهای مبارز متمایز “سنت ها و اسطوره های  نظامی، واحدهای معروف، فرماندهان معروف و شیوه های خاصی از پوشش و صحبت کردن با یکدیگر … را دارند، چیزهایی که یک شبه ساخته نمی شوند”. نایتز توضیح داد که این تفاوت ها منجر به تأثیرگذاری بیشتر پیشمرگه می شوند. فرهنگ های مجزا الهام بخش غرور و افتخار نظامی هستند.

به لطف فرهنگ نظامی موثر و همچنین بودجه مبتنی بر حزب، پیشمرگه ها “در زمره برخی از حرفه ای ترین و نخبه ترین نیروهای منطقه قرار گرفته اند.” آنها در مقایسه با نیروهای سنتی عراق از سرعت جابه جایی بسیار بالایی برخوردارند. به گفتۀ نایتز”اگر حزب بگوید: همه جلو بیایند، این امر به سرعت اتفاق می افتد. نیروهای پیشمرگ به طور موقت در شهرستانهای نزدیک جبهه نبرد اقامت کرده و به زندگی غیر نظامی خود هم می پردازند و این امر، آن ها را قادر می سازد که در عرض چند ساعت به جبهۀ نبرد برگردند. در مقابل، واحدهای عراقی اغلب با مشکل رفتن سربازان به مکان هایی صدها مایل دورتر از پایگاههای خود مواجهه هستند که منجر به تاخیر چند روزه در بسیج مجدد آن ها می شود.

علاوه بر این، نیروهای عراقی با مسئله مالی سربازان غایب نیز روبرو هستند یعنی مردانی که نامشان در لیست حقوق بگیران ذکر شده است اما در میدان مبارزه حاضر نیستند و انتخاب شده اند تا چک حقوقی خود را با فرماندهان فاسدشان قسمت کنند. این مسئله تاثیرگذاری واحدهای آنان را کمتر می کند و اثرات مثبت تقسیم مبارزان پیشمرگه را برجسته می کند، مبارزانی که به موجب وفاداری سیاسی خود برای عمل کردن به صورت حرفه ای انگیزه می گیرند.

دیدگاه خارجی ها

اگرچه نظرات در داخل کردستان دررابطه با تقسیم کاربردی نیروهای نظامی متفاوت است، این تقسیم مانع ازآن شده که  پیشمرگه حمایت بالقوه بین المللی دریافت کند. ری اودیرنو، ژنرال آمریکایی در سال ۲۰۰۹ اقدام به ارائه آموزش و کمک به پیشمرگه کرد. اما با توجه به گزارش های المانیتور زمانی که ژنرال اودیرنو با رهبران کرد ملاقات کرد، به آنان گفت  ” کنگره بودجه ای را برای آماده سازی، آموزش و مسلح کردن نیروی [پیشمرگه]…  کنار گذاشته شده است اما من نمی توانم آن را به دو نیروی پیشمرگۀ جداگانه بدهم  … مگر اینکه آنها با هم متحد شوند”.

اتاق فکری با نام مرکز «بیان» در بغداد این گفته ها را تایید کرد. بر طبق گزارش این گروه دربارۀ نشست اودیرنو با کردها، “آمریکایی ها می خواستند  یک نیروی متحد حرفه ای و غیر سیاسی ایجاد کنند اما مقامات اتحادیه میهنی کردستان و حزب دموکرات کردستان این فرصت را از دست دادند”. بنابراین، آموزش و پشتیبانی آمریکا از ارتش کرد هیچگاه عملی نشد.

حتی اکنون که پیشمرگه با داعش روبرو است، این شکاف سیاسی هنوز هم مانع کمک های خارجی است. کاپیتان عبدالواحد با این مطلب موافق بود. وی گفت: “آنها در زمانی که ما بیش از هر چیز دیگری به کمک نیاز داریم، کمترین اعتماد را به ما دارند.” صحبت های وی کاملا درست به نظر می رسد به ویژه در زمانی که نیروهای مجزای کرد با وجود یورش های مدوام داعش، در تلاش اند حمایت مستقیم خارجی را به دست آورند. کنگره آمریکا در۲۹ ژوئن گذشته علیه ارائۀ مستقیم اسلحه به پیشمرگه های کُرد رای داد. این تا حدودی به دلیل ترس از تحریک ناسیونالیسم کردی در یک منطقه تقسیم شده بود و همچنین به دلیل این خط مشی سیاسی آمریکا بود که کمک های آمریکا تنها به کشورهایی ارسال می شود که در سطح بین المللی به رسمیت شناخته شده اند. با این وجود، از آنجایی که تلاش های پیشمرگه برای از میان بردن داعش حیاتی است،  ممکن است کشورهای خارجی ممکن است به این تصمیم برسند که ارائه کمک به اندازه ای حیاتی است که می توان  تقسیمات داخلی را نادیده گرفت.  نایتز افزود که ” در آینده زمانی خواهد رسید که کشورهای خارجی کمک کننده باید تصمیم بگیرند که: آیا در غیاب اصلاحات بخش امنیتی همچنان به ارائه کمک خواهند بپردازند و یا باید آن را مشروط کنند؟” اگر ایالات متحده و دیگر قدرت های غربی از ارائه کمک جلوگیری کنند، ممکن است پیشمرگه به سادگی از متحدان عرب خود درخواست کمک کند و در نتیجه نفوذ غرب در منطقه کاهش یابد.

آینده کُردها

در حالی که  پیشمرگه به مبارزۀ خود علیه داعش ادامه می دهد، موضوع تقسیم آنها مورد توجه دولت منطقه ای کردستان قرار گرفته است. پارلمان کردستان عراق در ماه اوت گذشته لایحه ای را تصویب کرد که بر طبق آن نیروی پیشمرگه تبدیل به یک نیروی متحد غیر سیاسی شود. با این حال، به رغم  تعیین یک ضرب الاجل شش ماهه توسط پارلمان، یک سال از تصویب آن بدون تلاشی جدی در جهت وحدت نیروها سپری شده است.

اتحاد تمام نیروهای پیشمرگه اجازه می دهد بین تمام واحدهای مبارز هماهنگی ایجاد شود، غرور ملی جای غرور حزبی را بگیرد و تلاش های حکومت اقلیم کردستان برای ایجاد یک منطقه متحد در آینده افزایش یابد. علاوه بر این، ایجاد یک نیروی مسلح حرفه ای که تنها به دولت مرکزی وفادار باشد، احتمال درگیری میان کردها را در آینده کاهش می دهد. با این حال، این منافع تنها به شرطی تحقق می یابند که نیروهای متحد جدید به میزان نیروهای کنونی تقسیم شده حرفه ای و کارآمد باشند که این نتیجۀ وفاداری حزبی، بودجه، و فرهنگ نظامی مجزایی است که از آن بهره مندند.

موانع اداری دلهره آوری وجود دارند که برای اتحاد موفقیت آمیز پیشمرگه باید از سر راه برداشته شوند. در این میان، کاپیتان عبدالواحد واقع بین و در عین حال خوش بین است: “ما به تصمیمات سیاسی رهبران احزاب خود وفادار خواهیم بود. با این حال، ما معتقدیم که تصمیمات توسط رهبران هردو حزب، با هم اتخاذ می شوند و امیدواریم که در آینده اختلافات بین این دو کاهش یابد و ما یک نیروی پیشمرگه متحد داشته باشیم.”/B

منبع: مجله هارواد پولیتیک رویو

ترجمه: خبرگزاری کردپرس

قبلی «
بعدی »

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *