انجمن بی تاوان : مدتهاست در میان احزاب کردی مفهومی به نام اصیل و بومی بودن احزاب مطرح بوده و هست، به این معنا که اگر احزابی دارای این شاخص نیستند مستقل نبوده و نیرو یا نیروهایی برای مقاصد کوتاه مدت خود آنها را ساخته و به کار می گیرند و چون هدف از ساختن به کارگیری و استفاده مکانیکی است لذا برنامه ای مشخص جز عملی کردن افعال و اعمال دیکته شده ندارند. همانگونه که عثمان جعفری یکی از بنیانگذاران PJAK و منشعب شده از این فرقه در مصاحبه با روژنامه اشاره می کند آنها خواستار افعال مسلحانه و پارتیزانی در خاک کردستان و ایران نبودند و مخالف انجام هر گونه حرکت خشونت بار بودند. او اضافه می کند که در تنظیمات و روابط دیپلماسی فیلتر و محدودیت ایجاد می کردند و حتی در مصاحبه با روزنامه چاودیر (در کردستان عراق) می افزاید: ابتکار عمل از ما سلب شده بود و بسیار سعی کردیم جنبشی مستقل و لیبرال باشیم اما بی نتیجه بود. این سخنان حاکی از تصنعی بودن PJAK دارد و با تکیه بر سخنان این عضو سابق می توان به دلایل شروع جنگ مسلحانه از سوی این فرقه در شرایط خاص آن هنگام و حضور آمریکا در منطقه پی برد. (خواندن مصاحبه های عثمان جعفری و عثمان اوجالان در مورد PJAK حاوی اطلاعات جالب و چند بعدی است که به دلیل به حاشیه نرفتن بحث اصلی از اشاره به آنها خوداری می کنم).
همانگونه که اشاره کردم به این دلیل که هدف از بنا نهادن PJAK چیز دیگری غیر از ملی گرایی و شعارهای تو خالی و جوان فریب بود PKK مقاصد کوتاه مدتی را نیز بوسیله این شاخه اش و برای ادامه حیات دنبال کرده و می کند. مقاصد و اهداف تشکیل PJAK اختصاراً عبارتند از: جذب نیروی تازه نفس از کردهای ایران با نام PJAK و انتقال به PKK، تخلیه انرژی و پتانسیل جوان در کردستان ایران، جمع آوری پول و ملزومات مورد نیاز از کردهای ایران، مسبب ملیتاریزه کردن غرب ایران، گرفتن پول در مقابل انجام افعال تروریستی، مخرب و جاسوسی (به کمک PJAK و برای جناحهایی در اسرائیل، آمریکا، انگلیس و حتی جناحهایی در ترکیه)، پیشگیری و جلوگیری از اتمام حیات PKK، بد نام کردن احزاب دیگر و یکه تازی در میدان و تحقق شعار تو خالی ای چون رسالت آزادسازی هر چهار بخش کردستان بر عهده ماست …غیره.
شعار و سخن PJAK همیشه علیه دیگر احزاب کردی بوده و به نقل از مصطفی هجری دبیر کل حزب دمکرات کردستان ایران گویی PJAK خود را پادشاه کردها می داند، و بر این اساس PKK و PJAK تاریخ و مواضع دیگر احزاب را در گذشته و حال همیشه زیر سوال برده و مورد بی حرمتی قرار می دهند، آزاد اندیشان را تهدید و فوش داده و همه را عمال ایران و به قولی “دوژمنانی گه ل” نام می برند. این کار گرچه یکی از راه های منفی و منفور برای نام آوری و سر زبان افتادن است اما بر دو هدف استوار است: یکی اینکه هدف از طرح این موضوعات و مواضع تند و بعضاً نیش دار و تحریک آمیز نه از جهت انتقاد بلکه اصولاً پروژه ایست که برای محقق کردن آن زاده شده اند و اصولاً نقش معاند را در برابر احزاب کُردی ایفا می کنند و در نقش اعراب شوونیست، ترک های نژاد پرست، بعثیها و چه بسا افراطی تر از آنها تاریخ و مقدسات دیگر بخشهای کردستان را تخریب می کنند و گویا تاریخ کُرد باید با زایش آنها شروع شود. دوم اینکه تاکتیک بد نام کردن را در پیش گرفته اند و بی پروا و بدون مستند برچسب اطلاعاتی بودن، میتی بودن و عمال اتحادیه میهنی کردستان و … را بر ایشان می زنند و سرانجام اینکه همه سیاه و آنها سفیدند.