انجمن بی تاوان آذربایجان غربی : در روانشناسی کوتوله های مقهور تا استخوان و تا زمانی که خود شکست خورده دمیده شود و در پدیده قلدری با الهام از خود، نقاشی کاغذی غیر از مردم کرد است و در مقابل شدت تکان ها محصول بحران سازه‌ای و سرگردانی قطب‌نما در جهت‌های یک خردکن، آن‌ها را به روی درپوش‌ها باز کردند که حاصل وسواس و استبداد سرخوشی دوشکا و آبپاش‌ها با آن فراوان شد و با شکست‌های سختی که با خون سرپوشیده شد. کشته هایی که همه قامت ما در برابرشان تعظیم کرد و جوارح در عزم شوق تشدید شد تا به خیر بازگشت به وظایف گروهان و .. آغاز فروپاشی منظمی که انتظارش را داشتیم مخصوصاً در همان دسته چتر دریایی و موارد فرار سازمان یافته آنها پس از میراث بزرگی از مسائل و اقداماتی که ما با آنها سروکار نداریم. اینها چیزهایی است که ما از برخی از آنها انتظار داشتیم جسارت و دقت انتقاد را نشان دهند، حتی اگر در حال حاضر نبود، بلکه در جای خود باشد، همه ما می توانیم در واشنگتن از بایدن انتقاد کنیم، حتی به او توهین نکنیم، اما: وقتی در مسکو تمرین می شود! در نتیجه آنها صفر هستند و احتمال بدخواهی زیاد است.

آره ! موضوعی در روانشناسی برخی از آنهاست که در گره وفاداری و تبعیت و سپردن گوشه مسائل مهم و سرنوشت ساز به دست مردم است که اگر ذره ای امید داشتند در حوزه خود سرمایه گذاری کنند. و در اینجا – و من با تو صحبت می کنم، تو بیدا را صدا زدی – همیشه به چتر دریایی عهد کرده ای و آنها نگهبان تو شده اند و در این صورت آرمان تو علیرغم هزینه ها و خونی که شده فقط یک بدعت ایدئولوژیک شده است. هدر می رود و هدر خواهد رفت، همه آن در محدوده مناقشه بازنشستگی من از واقعیت و به عنوان یک خیال است که در آن بازنشستگان سرسخت و فیلسوفان بزرگ بشر در غارهای مجرد خود سرآمدند و تنها محصول آنها به عنوان میراثی آموزنده باقی مانده است. و برای حقیقت! چه بدبختی برای نیروی مستبدی که حتی مخارجش را به روی جنایتکاران و .. می گشاید اما از کلمه وحشت دارد.

باشه ! و در اینجا باید به این نکته اشاره کنیم که آخرین چیزی که این نظام فکر می کند آزادی اوجالان است و حتی اگر او آزاد شد و اسیر شد، همه می دانیم که رهبری قندیل چه چیزی برای او تدارک دیده است که آزادی او را کشتار بسیاری از مردم می داند. پروژه‌هایی که هنوز بیشتر سرمایه‌گذاری‌های ژئوپلیتیکی خود را در آن‌ها انجام می‌دهند، و همه ما حجم تلاش‌های بلوک بایک السدا را به یاد داریم، که تمام نقاط مشترک پ‌ک‌ک را در ایران کنترل می‌کند، برای خنثی کردن همه تلاش‌ها برای مطالبه آزادی و آزادی آن. تمام فعالیت‌های مسالمت‌آمیز خود را در داخل شهرهای کردستان ترکیه متوقف کند و با تشدید تنش‌های سیستماتیک در مناطق کردنشین ما در سوریه و با تفاهم دوستانه و برنامه‌ریزی شده با نهاد دولتی عمیق در ترکیه و به عنوان یک درخواست و خودخواهی سیستماتیک مواجه شد. -پیاده سازی نمایشنامه ای که Dr. احمد اوغلو نخست وزیر سابق ترکیه و به دنبال بهانه ای برای ورود نیروهایش به خاک سوریه از طریق عواملش می گردد و همیشه همین سوال را مطرح می کند؟ آیا انجام فعالیت‌های مدنی و تظاهرات مسالمت‌آمیز برای مثال در آنکارا، آمد و روها مفید خواهد بود؟ یا در عفرین و سرکانیه و گیره اسپی؟! ..اما واقعیت حکایت از این دارد که این همان تقوای است که هنوز در حال سرمایه گذاری هستند و به بالاترین درجات فرسودگی رسیده اند و .. روزی می رسد که همین مردم متقی هدف خیانت و کلاهبرداری قرار گیرند!.

خلاصه آن که به آزادی انسان باور داشت، در زمانی که سیلاب های دستکاری و دستکاری ایدئولوژیک زیر پایش در بازار ایدئولوژی هایی که از ساده ترین ارزش ها و مفاهیم حقوق مردم عبور می کنند، می پراکند، پسرانش را به اعمال شرم آور سوق نمی دهد.

در اینجا لازم است بر موضوع مهمی تاکید کنم، علیرغم اعتقاد مطلق من به عدم وجود شاهین و کبوتر در سیستم چتر دریایی، زیرا شانه فیلتر با شمشیر دادگاه های انقلاب قادر است هر کبوتری را بمکد و به عنوان یک کبوتر معرفی کند. غذای انضباطی، اما ویژگی ها به سرعت در حال حرکت به سمت حذف کسانی هستند که در چهره او اتم های نرمی اجتماعی باقی مانده بودند. و خطر چنین چارچوب هایی را همگی از ابتدای ظهور آنها به عنوان یک سازمان احساس کردیم و سلسله انحلال های خونینی که بین ما انجام شد و با سرعت بالایی تشدید و تشدید شد تا به مناطق ما رسید و از طریق عملیات سازماندهی شده – هدف قرار دادن شهید احمد شانر و جمعی از یارانش و همچنین شهید جمعه عبدالغنی و دیگران – و اکنون به سادگی می بینیم که همه نشانه ها حاکی از آن است که با این حال، آنها به سمت شدیدترین و شدیدترین مرحله می روند. سلسله دیکتاتوری با ویژگی ها و ویژگی هایش و تحت رهبری چهره ها متوجه وسعت فاجعه ای که به عنوان فردی و ایدئولوژیک به آن رسیده اند و میزان آنچه از خمیر انزجار، ویرانی سازه ها تولید کرده اند، می شوند. جامعه و تعداد بیش از حد شهدای بدون بازگشت واقعی سیاسی، این چیزها را – به طور مطلق – حتی با از بین بردن آنها فشار می دهد یا کاغذها و مسائل در چهره آنها پراکنده می شود و پادشاهی قندیلستان به دنبال تصرف آن خواهد بود! با همه ظلم و زشت ترین ابزار سرکوبش، اما اکنون به دو صورت خواهد بود: شدیدترین آنها بین آنها خواهد بود و به عنوان بخش مهمی از طرح بازگرداندن صداقت و با هوش یک چتر دریایی چشم کور، و با پوششی ایرانی که پنهان نیست و اکنون برملا شده است و ممکن است عده‌ای در پیش‌آگهی‌های آن همه منفی‌هایی که در بالا ذکر شد تعجب کنند! و به آنها می گوییم: پیش از شما بیانیه بایک و بسمه قاآنی است با عنوان بیانیه جلسه کمیته مرکزی حزب کارگران کردستان که با علاقه خواندم و با آن صادقانه سیستم گوگل را بررسی کردم. و تمام لوازم آن، و نتوانست به توضیحاتی برای اصطلاحاتی که فراتر از اجسام آسمانی است دست یابد! مدینه فاضله اشباع شده ای که به دلیل معنا شناسی بیش از حدش، همه شهرها و جمهوری های با فضیلت فروریخت و ما را وادار کرد به مبانی معتزله و اخوان طهارت، همراه با همه محصولات فیلسوفان در قعر غارهایشان، برگردیم! صادقانه بگویم، من به غیر از سخنرانی های انقلاب فرهنگی چین که میلیون ها نفر را سرنگون کرد و به کامبوج، پل پوت، خمرهای خمر و آن گروه های چپ با احزاب رادیکال خود سرنگون کردند، به شکلی مبدل و حرفه ای، متوجه چیز جدیدی نشدم. گورباچف ​​فقط بر روند جدایی نظارت می کرد و این نظام در شخصیت برخی از منافقین آن وجود دارد و تنها چیزی که تا این لحظه تولید می کنند این است: بازی روی وتر مبارزه ایدئولوژیک با تخیل. فرمول‌ها و به‌عنوان سلاحی که در مبارزه با روند ملی و ایجاد آگاهی گله‌ای استفاده می‌کنند که اصطلاحات شناور را در فضاهای خیالی می‌خواند یا می‌شنود، کاملاً جدا از هر محیط یا واقعیتی غیر از فضای مجازی دوباره.

توسل به مفاهیم و عناوین و همچنین اصطلاحات و هوش بی سر و صدا و پیچیده با توهماتش، مروجین خود را با تمام معنای این کلمه از یک سو در ته سفسطه طوطی وار می اندازد و آگاهی مجازی سرگردان ایجاد می کند. و به طور ساده تر: مفاهیم چپ با شدیدترین موارد تلاقی با سرمایه داری – امپریالیسم همپوشانی دارند و در روابط خود تا حدی توسعه می یابند که در همه مظاهر آن از رمانس های انقلابی فراتر می رود که اهداف را به نفع خود واژگون می کند. این اصطلاح، و با فشار اجتماعی به سوی یک توهم شناختی واقعی با الزامات یا اهداف و مسائلی که بهترین های دوران جوانی خود را به عنوان شهید فدا می کنند، خنثی می شود و رابطی برای همه چرخش های ایدئولوژیک مخالف می شود و اینجا! اجازه دهید با بسیاری در مورد ماهیت ایدئولوژی مدرنیستی و به عنوان عنوانی مجلل و با روش های تقابلی – مبارزه با دولت-ملت با شخصیت کردی اش و تکیه بر همان ایده ملی دیگری به عنوان یک هدف دوگانه، تعجب کنیم. اول: برای سرنگونی حزب عدالت و نهضت ملی – راستش – آیا در این مورد با آنها موافق بودید؟ برعکس دومی که ما در درجات کامل با آن مخالفیم، یعنی مبارزه با گرایش کردها به سمت دولت-ملت و متهم کردن آمریکا و حزب دمکرات کردستان (عراق) به این امر!؟ .

این – به اعتقاد من مزخرف – که ما را به یاد مرحوم خالد باکداش و نظریه او می اندازد که با عنوان گسترده ای احاطه شده بود! (همه مسائل به بعد از شکست و سرنگونی امپریالیسم موکول شد) و رفتند و امپریالیسم همچنان منتظر شکست بایک و رژیمش است. در اینجا چند نکته مهم و شاخص خطر نسبتاً زیاد است که خیابان کردستان ما و کردستان ما را نیز لمس کرده و برق آنها را با رعد و برق خود در هم آمیخته است، زیرا تونل های زیر خانه های شهرهای ما و زندان های آنها از دور و نزدیک شناخته شده است: تشدید تشدید خواهد شد. ، آنها قبل از اینکه دیگران بفهمند وسایل حمل و نقل به کجا رسیده است می فهمند و جمیل بایک در تاکتیک های خود جز شفافیت از قلم نیفتاده و نخواهد بود و همه ما منتظر حرکت در سیستم آنها هستیم. در مجموع و در ولایات خود – به ویژه تحریم آنها و محصولی اجتناب ناپذیر – تفسیری از ایدئولوژی مدرن شده آنها که سیده الهام احمد المسونا آن را موعظه کرد و از زبان خود (انها) نقل کرد که: (.. اداره باید خود باشد. دولت آماده همه حملات سیاسی، نظامی و رسانه‌ای است و باید برای مقابله با همه چالش‌هایی که با آن مواجه است، راهبرد رسانه‌ای وجود داشته باشد.

در واقع ما با افزایش نرخ ها متوجه کاربرد ایدئولوژی های مدرن و دستورات فراتر از قصدیه شده ایم وگرنه شش الهام احمد انگشت خود را بالا نمی برد که پس از بیانیه پایان جلسه کمیته مرکزی صورت گرفت. گروه تروریستی (PKK) که در قندیل و با حضور الدار خلیل و فوزا احمد یا یوسف برگزار شد! دستورالعمل های گوبلز آغشته به ادرار بوته و در تنش بالا خیلی زود ویژگی های خود را نشان خواهند داد و بر اساس خودشان خواهند بود.

آره ! الهام احمد جرأت نمی کرد با چنین وضوحی علناً خواستار اجرای شرایط و برنامه های مرحله قندیلیه فعلی شود، به ویژه که او در صف اول صحنه ظاهراً غیر قندیلی قرار دارد! اما متوجه می شود که فهرست هایی خواهد بود که ظاهر می شوند و چهره هایی که ناپدید می شوند، همان موردی است که آقای مظلوم عبدی رفتند و لزوماً می دانند که آنها چیزی نیستند جز اعداد و نام هایی که با مداد نوشته شده اند. حذف شده و نام های دیگری به جای آنها نوشته می شود.

دستورات بایک و دستورات ولی عالی او در آخرین جلسه کمیته مرکزی پ.ک.ک متبلور شد و عملاً در احکام کلکان مدرن شده با کارتی معادل متوسط ​​قلکان مکعب پخش شد. اسقف های قرض گرفته شده حذف شدند و فضا – ملکدم – سخاوتمندی برای برادری مردم بود، ابتدا محمود یا محمد برخودان به عنوان جایگزین احتمالی ظاهر شد و سپس با ارتقای نقش غریب هسو! روکن و کسانی که با شمشیر الدار خلیل منصوب شده بودند که قبلاً منصوب شده بودند و با نقش فوزا تصمیمات فلک امنیتی امضا شد و ژنرال برای سخنرانی در کنفرانس جوآنین رورزگر به طبقه اعزام شد. که همگی به خاطر تصمیمات جلسه کمیته مرکزی و خروجی های شخصی/سازمانی آن مورد تقدیر قرار گرفتند. آن تصمیماتی که سیت الهام احمد در بیانیه نظامی شماره یک خود خواند.

همه نشانه‌ها تأیید می‌کنند که پ‌ک‌ک به همان پوسته بازخواهد گشت و واقعیت‌ها به وضوح نشان می‌دهند که آنها سلول‌های نقاب‌دار خود را که وابسته به این سازمان هستند (Joanine Rorsch Gear) فعال خواهند کرد، و آنچه ما همچنین می‌دانیم این است که چوب‌های آن‌ها برخی از تابوهای خود را خواهند گرفت. همینطور، و اینجا دردناک ترین خواهد بود، و آنها حتی در این هستند. اینها در روانشناسی خود با ما تفاوت دارند. احزاب ما با یکدیگر تفاوت داشتند و از هم جدا شدند، اما فرهنگ روابط اجتماعی را حفظ کردند.

پس از تکرار این نکته که بایک و گروهش به دنبال طولانی کردن بیشتر آن نباشند و تقوا بیشتر جوانان ما را به عنوان معیار مبارزه و صرفاً به خاطر کشتن، آخرین آزادی اوجالان باقی خواهند ماند، پایان می دهم. از افزایش تعداد آنها و استفاده از همین تقیه برای یادآوری از طریق آن که تحت بند جنگ استقلال، رژیم بعث و ناصر را بر بدترین نوع دیکتاتوری ها تحمیل کرد. الهام احمد در اجرای دستورات قندیل، تقلید به حرف! و در اینجا تصریح می کنم که من از قصروک شما بر روی رود دجله می گویم که از زرکان و حوالی تل تمر و عین عیسی می گذرد و می گویم و وانت های سیاه فیمی و پنهان در هدف قرار دادن آنها.