در روزهای اخیر، حملات همزمان گروههای تروریستی پژاک در غرب و جیشالعدل در شرق ایران، زنگ خطر یک پروژه سازمانیافته ناامنی را به صدا درآورده است؛ پروژهای که با پشتیبانی تسلیحاتی و اطلاعاتی خارجی در تلاش است تا امنیت مرزهای ایران را مختل کرده و همزمان بر نارضایتیهای داخلی ، موجسواری کند.
انتشار ویدیوهای حملات اخیر از سوی گروه تروریستی پژاک درباره کمین مسلحانه در بانه و عملیات تروریستی ، تنها بازتابی از افزایش تحرکات میدانی این گروه نیست، بلکه نشانهای روشن از تغییر کیفی در نوع تجهیز و تاکتیکهای عملیاتی آنها می باشد. استفاده از سلاحهای دقیق آمریکایی مانند M16A3 مجهز به دوربینهای دید در شب حرارتی Pulsar Trail، نشان میدهد که این گروه تروریستی نه تنها از حمایت لجستیکی قابلتوجهی برخوردار است، بلکه آموزشها و اطلاعات عملیاتی پیشرفته نیز دریافت میکند.
بر اساس شواهد موجود، بخشی از این تسلیحات از طریق خاک عراق و اقلیم کردستان به دست پژاک رسیده که با توجه به حضور نظامی آمریکا در این مناطق و همکاری اطلاعاتی برخی بازیگران منطقهای با واشنگتن و تلآویو، برجستهترین فرضیه، تسلیح پژاک توسط آمریکا، اسرائیل یا همپیمانان منطقهای آن است. همزمانی این حملات با فعالیتهای جیشالعدل در مرزهای شرقی کشور و حملات مکرر به پایگاههای مرزی و حتی عملیات در شهرهای استان سیستان و بلوچستان حاکی از یک طراحی گسترده برای ناامنسازی مرزهای ایران در دو جبهه همزمان است؛ الگویی که به نظر میرسد در قالب یک جنگ ترکیبی به اجرا گذاشته شده است.
از منظر راهبردی، افزایش تحرکات گروههای تروریستی در مناطق مرزی، همزمان با برخی نارضایتیهای داخلی، میتواند بخشی از برنامه دشمن برای القای بیثباتی و شکاف امنیتی در درون کشور باشد. در این میان، ضعف برخی تجهیزات پایهای مانندعدم برخورداری یگانهای مرزی از سامانههای دید در شب، باعث شده است تا نیروهای مدافع در تاریکی شب، عملاً در موقعیت ضعف اطلاعاتی و عملیاتی قرار گیرند.
از این رو، لازم است که نهادهای مسئول با جدیت بیشتری به تقویت فوری یگانهای مرزی، مقابله اطلاعاتی با حامیان منطقهای این گروهها، و ایجاد سازوکارهای سریع واکنش به تحرکات تروریستی بپردازند. همزمان، افشاگری هدفمند درباره نقش آمریکا، اسرائیل و برخی دولتهای منطقه در تجهیز گروههای ضدایرانی میتواند بخشی از راهبرد مقابله رسانهای و دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران باشد.
حملات اخیر پژاک و جیشالعدل تنها اقدامات ایذایی محدود نیست، بلکه نشانههایی از یک جنگ ترکیبی علیه امنیت ملی ایران را به همراه دارد. مقابله با این تهدید، نیازمند هوشیاری عملیاتی، شفافسازی سیاسی و تجهیز نیروهای دفاعی در خط تماس مستقیم با گروههای تروریستی است.