۲ آذر ۱۴۰۳

نقش زنان در فرقه تروریستی پ.ک.ک/پژاک

  • ۲۵ شهریور ۱۴۰۲
  • ۱۴۴ بازدید
  • ۰

انجمن بی تاوان : زنان در فرقه‌ها بیشتر نقش بازدارنده دارند. یعنی وجود زنان سبب می شود که محیط اجتماعی شکل بگیرد و هر فرقه طبق اهداف خود از زنان استفاده می کنند و فرقه طبق خط مشی ایدئولوژی شان فضا را برای زنان هموار می کنند مثلا جایگاه زنان در یک فرقه دینی و کمونیستی متفاوت است و فرقه های کمونیستی و یا سوسیالیزم محور بیشتربه زنان نقش می دهند وبا شعار زن = مرد است دست به پروپاگاندا می زنند.
زنان در فرقه ها سبب می شود که کنترل رهبری بر فرقه راحت تر شود و در فرقه پ ک ک و پژاک، زنان نقش ویژه ای دارند زیرا از زنان بهربرداری هم جنسی و ذهنی می شود و اگر به تاریخ پ ک ک نگاه کنیم در می یابیم که زنان به امید رهایی از زندگی بردگی پا به سیستمی متفاوت گام می نهند زیرا انچه در فرقه پ ک ک در انتظار زنان است قابل حدس نیست و تحریف از شخصیت زنان و تغییر در ذهنیت زنان و خارج کردن انها از معیار های زندگی گذشته و…. فرقه ها زنان را از حالت زنانگی طبیعی خارج کرده و به یک انسان متفاوت تبدیل می کند زیرا زنان در فرقه به جای اموختن دانش و علم مهارت تنها چیزی را یاد می گیرند که ان هم خشونت است حال اینکه سرشت طبیعی زن خود با خشونت متضاد است اما فرقه پ ک ک با اموزش هایی تحت نام ازادی زن انها را به اوج بردگی هدایت می کند زیرا اموزشهای فرقه یی تنها در چارجوب معیارها و ایدئولوژی فرقه یی اهمیت دارد و جنبه علمی ثابت شده ندارد و مانند این نیست که بتوانید دلبخواه در یک دانشگاه درس بخوانید بلکه در فرقه ها سیستم اموزشی با برنامه ریزی ویژه و در راستای این است که چگونه انسانها را به بهترین نحو هم از لحاظ جسمانی و روحی به خدمت فرقه در اورد.
با چند مثال موضوع روشن می شود زنان با اموختن اموزش در فرقه ارتباط ذهنی وفرهنگی خودشان را با جامعه قطع می کنند وهمه جوانب زندگی گذشته با شک و تردید نگاه می شود و به انها اموخته می شود که برگشت به گذشته به معنای قبول کردن زندگی برده داری و زنانی که از فرقه جدا میشوند بعد ازمدتی در می یابند که دچار چه توهماتی شده اند و حتی قادر به هیچ چیز نیستند و بدون اینکه مهارتی داشته باشند و بخصوص از لحاظ رفتاری و فرهنگی و ذهنی ..
از یک جنبه زنان در فرقه در مرور زمان که حالت زنانگی شان ار از دست می دهند برای اینکه ثابت کنند که می توانند بدون مردان به زندگی ادامه دهند تقلید مردان را می کنند و در کارهای عملی به کارهای وحشتناک دست می زنند مثلا کشتن انسانها را نوعی مهارت می دانند و یا اینکه از حد قدرت جسم خود دست به کارهای سنگین می زنند و از لحاظ رفتاری و اجتماعی کلا خود را تغییر می دهند و جنبه عاطفه شان بیشتر سرکوب می شود نسبت به خصوصیات زنانگی شان شرم می کنند و بیشتر تابع و مطیع رهبر می شوند و برای اینکه خود را ثابت کنند بیشتر وانمود می کنند که به رهبری بیش از مردان وابسته هستند و او را درک می کنند و این حال رهبر هم می داند که چگونه از زنان نهایت سوئ استفاده را انجام دهد مثلا در ملاقاتهای انجام شده با عبدالاه اوجالان همیشه او برای زنان سلام ویژه می فرستاد و می گفت که گارانتی حزب من برعهده زنان هستند و با بیان این تاکتیکها زنان را در درون تشکیلات هار می کرد و زنان به خاطر رهبری شان دست از گوشت خواردن می کشیدند چرا که رهبری در زندان گوشت نمی خورد و همیشه عکسهای اوجالان را در کیف شان نگه می داشند و بیشتر افرا د ی که انتحار می کردند از همین زنان هستند.
اولین عملیات انتحاری در پ ک ک توط یک زن بنام کد “زیلان “انجام شد حال اینکه این زن ازدواج کرده بود و یک دختر هم داشت اما این زن را به حدی در حالت روانی قراردادند که اومجبور به این کار شود باید برای اینکه مورد قبول رهبری باشد دست به عملیاتی بزند بنظرم هیچ انسانی که در حالت عادی باشد هرگز دست به خودکشی و عملیات انتحار نمی زند
و زنان بیش از مردان دچار تحریف ذهنی می شوند و از یک طرف با توجه به شرایط کوهستانی و عدم امکانات رفاهی و تندروستی زنان بیشترین ضربه را می خورند و عدم امکانات بهداشتی سبب می شود که زنان دچار سقط جین شوند و بعد از جدایی از گروه بچه دار نمی شوند و دچار مشکلات روحی و روانی می شوند و ما دریافتیم که چندین دختر جدا شده از فرقه نیز به علت همین مشکلات خودکشی کرده اند زیرا برای ما غیر قابل تصور است در جامعه کردی زنی که باردار نشود پایانش است.

قبلی «
بعدی »

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *