۲۸ آبان ۱۴۰۳

منزوی سازی اعضای پ.ک.ک و پژاک

  • ۲۸ مرداد ۱۴۰۳
  • ۸۲ بازدید
  • ۰

انجمن بی تاوان: منزوی کردن، برای آن دسته از اعضای گروهک تروریستی پ.ک.ک و پژاک بکار می‌رود که قواعد و مقررات بازی فرقه‌ای را زیرپا گذاشته‌اند و در یک جلسه چند دقیقه‌ای و بعضاً چند ساعته، چنین قراری برای شخص مذکور و مجرم اخذ می‌گردد. این حکم در برخی مواقع فقط شخص عرف‌شکن را ملزم می‌کند که با هیچ کس ارتباطی نداشته باشد و هیچ یک از اعضای مجموعه نیز با وی هیچ‌گونه ارتباط سخنی و یا رفتاری نداشته باشند.

نوع دیگر این احکام فرقه‌ای، همزمان با موارد ذکرشده‌ فوق، فرد مذکور باید طبق تصمیم گرفته‌ شده در جلسه‌ علنی و یا نشست فرماندهان، چند روز و بعضاً چند ماهی را به بیگاری مشغول شود و تنها حق دارد از فرمانده‌ مجموعه‌ خود چیزی بخواهد و یا سخنی براند.

در حقیقت این یکی از معمول‌ترین شکنجه‌های روحی پژاک و پ‌ک‌ک است که بیشتر در مورد افرادی استفاده می‌شود که در میان اعضا دارای احترام و جایگاه خاصی هستند. لذا چنین مجازاتی برای افراد مذکور، درحقیقت سنگین‌ترین مجازات‌ها محسوب می‌شود. هدف سران فرقه‌ از اخذ این تصمیمات در مورد افرادی از این قبیل، رام کردن و همسو کردن با سیاست‌ها و افکار فرماندهان فرقه‌ است. آنان با این کار از خطر احتمالی در آینده که همان نفوذ فرد مجرم در بین دیگر اعضا بخاطر جایگاه و احترام وی، جلوگیری می‌کنند و همزمان نیرو و انرژی فرد به اصطلاح مجرم را، با اهداف و نگرش‌های خود همسو می‌کنند و به خدمت می‌گیرند.

از این پس عضوی که متحمل جزای تجرید شده، دیگر محبوبیت و جایگاه قبلی را در میان اعضا نخواهد داشت و در حقیقت به عصای دست فرماندهان فرقه‌ تبدیل خواهد شد. اگر ابعاد اجتماعی و روانی این عمل فرقه‌ها را در خصوص فرد مجازات شده به شیوه‌ی تجرید بکاویم؛ آن وقت است که به قدرت تخریب روحی، روانی و شخصیتی این نوع مجازات فرقه‌ها بر مجرم آگاه خواهیم شد.

معمولاً آن دسته از افراد که به هردلیلی متحمل چنین مجازات‌هایی می‌شوند، پس از اتمام دوره‌ محکومیت نیز، همچنان در تجرید و انزاوا می‌مانند که اعتراض و یا انتقاد از اصول و مقررات فرقه‌ای، از حافظه‌ کوتاه مدت و دراز مدت پاک شده و دیگر سلول‌های خاکستری جرأت اندیشیدن به این مقوله‌ها را هم ندارند چه برسد به عملی کردن آنها.

گروهی از این افراد هم به محض اتمام محکومیت، در کمترین فرصت ممکن، اقدام به فرار می‌کنند؛ چراکه دیگر جایی برای آنها در میان فرقه‌ نمانده و این خود یکی از دلایل جدایی اعضا از این فرقه‌هاست. چون فرد به اصطلاح مجرم که درحال گذراندن محکومیت خود در قالب تجرید است؛ بخوبی پی به ماهیت ضدبشری این فرقه‌ها می‌برد و لذا فرار را برقرار ترجیح می‌دهد.

قبلی «
بعدی »

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *