۲ دی ۱۴۰۳

مرگ اجتماعی جامعه کردستان بدست پ.ک.ک و پژاک(۵)

  • ۶ اسفند ۱۴۰۱
  • ۲۴۴ بازدید
  • ۰

✍️ محمد صدر

انجمن بی تاوان : استثمار پنهان تحت نام تجویز شیوه ای جدید از زندگی توسط رهبری گروه تروریستی پ.ک.ک و تئوری های فلسفی آن توجیه می شود. تاکنون شاید هیچ کس زیاد به این امر توجه نکرده باشد اما به نظر من تئوری گسست اجتماعی این گروه چیزی جز مکانیسمی ایدئولوژیک جهت حاکمیت بر تمام ابعاد زندگی فرد نیست. در این تئوری تمامی خصوصیاتی که انسان می تواند از یک زندگی اجتماعی داشته باشد غربال می شود و تنها خصوصیاتی نفی و سرکوب نمی شوند که با زندگی جدید یا در واقع همان زندگی سازمانی همخوانی داشته باشد. با توجیه ایدئولوژیک، فرد هر آنچه را متعلق به زندگی فردی اوست و شاید در دسترسی به آنها آزادی محدودی داشت رها می کند و برای رسیدن به آزادی درناکجا آباد زندگی سازمانی فاقد هر گونه آزادی عملی برای فرد را بر می گزیند. در این تئوری بیان می شود که زندگی آزاد زمانی بوجود می آید که فرد با بریدن از جامعه سنتی ، زندگی در کوهستان و در چارچوب سازمانی را به دور از هرگونه تمدن قبول نموده و معیارهای  زندگی یک مبارز را برای خود برگزیند. بهترین توجیه برای شیوه زندگی جدید یا همان زندگی سازمانی نیز تنها نقد شدید جامعه سنتی و برجسته سازی معایب آن است.

آیا واقعاً در یک ساختار سازمانی شدید جز روابط قدرت، که آن هم طبق این تئوری شدیداً برای فرد محکوم می شود، چه چیزی می تواند وجود داشته باشد!؟

چه کسی می تواند این نظر من را رد کند و یا من را توجیه کند که تئوری گسست چیزی جز نابود سازی و مستحیل ساختن فرد، جهت فرمانبرداری و میطع ساختن او در یک ساختار سازمانی نیست.

هر چند این مسئله شدیداً با بیانات فلسفی و ایدئولوژیک زیبا نیز توجیه شده باشد اما در عمل و در واقع باز هم این امر نوعی جدید از استثمار فرد و زندگی فردی اوست. آیا واقعاً ساختاری که فرد را جهت بهره برداری از توانایی هایش، به استثمار درآورده و آن رابه شیوه ای معمول وتوجیه پذیر تبدیل کرده است می تواند با استثمار مبارزه کند؟

اگر این امر غیر ممکن است پس توجیه فلسفی استثمار ستیزی تنها یک توجیه ایدئولوژیک جهت استثمار فرد و زندگی اوست که برای ما مشروع گشته وپنهان مانده است.

جادوی قدرت برای آزادی زنان

مسئله آزادی همیشه یکی از اساسی ترین مسائل بوده و خواهد بود. اما به نظر من برداشت از آزادی و تعبیر آزادی است که همیشه مسئله ساز بوده است. می توان آزادی راطوری تعریف کرد که آخر بردگی باشد و اصلاً چنین نیز به نظر نرسد. میتوان آزادی را چنان تعریف کرد که هر کس بردگی خود را آزادی تلقی کند و از این نوع آزادی نیز خوشنود باشد.

این امر در دنیای تئوریک وفلسفی سیاست زده ما امری غیر عادی و ناملموس نیست، کاری را که امروز احزاب ما با آزادی زن می کنند آیا چیزی جز این است؟

در محافل سیاسی ما و در چارچوب احزاب سیاسی ما آزادی زن تنها یک ژست سیاسی است. حتی در بعضی از احزاب مانند حزب کارگران کردستان این مسئله به گفته خودشان فراتر از یک مسئله سیاسی ، تعبیر ایدئولوژیک نیز دارد. بر اساس این ایدئولوژی آنان زن را از چارچوب سنتی جامعه کرد با تمام روابط بردگیش بیرون کشانده و به اوج آزادی در چهارچوب روابط مدرن حزبی رسانده اند. بله اینکه زن را از جامعه بیرون آورده و به داخل حزب کشانده اند یک امر مسلم است اما نمیتوان گفت که به آزادی نیز رسانده اند. این که  زن را به آزادی رسانده اند و یا در مسیر آزادی قرار داده اند به نظر من جای شک دارد و همچنین جای بحث. این بحث   می تواند یک بحث ایدئولوژیک باشد و یا تنها با چند مثال عملی از برخورد حزبی بازنان به حقیقت این امر رسید. آنچه نفی آزادی را در اینگونه جنبشهای ایدئولوژیک برملا می سازد تک بعدی ساختن دنیای فکری زنان است. عدم آگاهیهای تئوریک در جامعه سنتی کردستان مخصوصاً در میان قشر زنان از یک سو و از سوی دیگر تاریخ سازی ایدئولوژیک و جهت دار برای زنان بخوبی زمینه را برای یک حاکمیت ایدئولوژیک و بهره برداری از زن در راستای منافع حزبی فراهم می سازد. در این ماشین ایدئولوژیک خلأ فکری زنان به بی هویت سازی اجتماعی زن تعبیر شده و با  برجسته سازی نمونه و سمبل زنان مرتبط با قدرت در طول تاریخ سعی میشود هویتی جهت دار شده به زن تلقین شود. در تمامی مثالهاو مباحث ایدئولوژیک این حزب در زیر نام آزادی زن مسئله رابطه زن و قدرت آنالیز می شود و بهترین نمونه زن نیز در طول تاریخ مقتدرترین نوع زن تعریف می شود. سوال من در اینجا این است که آیا مفهوم قدرت بیانگر همان مفهوم آزادی است!؟ اگر چنین است پس تئوریسینهای این حزب در یک انحراف ایدئولوژیک عمیق به سر می برند و اگر چنین نیست نتیجه می گیریم که هدف از این نوع نگرش ایدئولوژیک به زن و این نوع متد تاریخی در بیان تاریخ زندگی اجتماعی زن هدفی ماورای آزادی زن دارد.

 

ادامه دارد …

قبلی «
بعدی »

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *