۳ دی ۱۴۰۳

مرگ اجتماعی جامعه کردستان بدست پ.ک.ک و پژاک(۴)

  • ۲۰ بهمن ۱۴۰۱
  • ۳۱۴ بازدید
  • ۰

✍️ محمد صدر

انجمن بی تاوان : ویژگی اساسی این نظام تولید مونارشیک فکری توسط یک فرد به عنوان منشأ قدرت و بی چون و چرا بودن این فکر است. قدرت درون حزبی هنگامی تک صدا می شود که که تولید فکر نمی تواند خارج از این محدوده انجام شود و بدنه حزبی تنها در تلاش بسط اندیشه موجود بر می آیند نه ایجاد چیزی مجزاتر از آن. این امر خود نشان می دهد که کرنش در برابر قدرت انکار ناپذیر است. لازم نیست این قدرت خارجی باشد تا آزادی از بین برود. در وهله اول این کرنش آزادی را فدای قدرت کرده است. خارجی نشان دادن بردگی تنها تیره کردن و مخدوش کردن چهره آزادی است نه چیز دیگر. دیکتاتور بودن یک قدرت  چه از لحاظ فکری چه از لحاظ ظاهری آزادی را از بین می برد و این خودی و غیر خودی ندارد وهیچ چیز را توجیه نمی کند. اگر ما بردگی غیر خودی داریم و آزادی خودی ، پس چرا جرأت نمی کنیم مجزا بیندیشیم ؟ آیا واقعاً ما به  لحاظ فکری آزادیم؟

استثمار مشروع

کلمه استثمار کلمه تازه ای نیست. ما بسیار با اصطلاحاتی از قبیل استثمار طبقاتی، استثمار یک ملت، استثمار زنان، استثمار کودکان و…. برخورد می کنیم. اما من می خواهم به نوع دیگری از استثمار به نام  استثمار مشروع شده بپردازم که می توان آنرا استثمار زندگی نیز نامید. این استثمار زندگی، پدیده بسیار پیچیده ای است. آنقدر پیچیده وسیستماتیک شده که اصلاً به شکل یک استثمار به نظر نمی رسد. چرا؟!

زیرا که این شیوه استثمار توجیه فلسفی دارد. دماگوژی فلسفیک آن آنچنان هنرمندانه انجام می شود که فرد پذیرش دلخواهانه آن را افتخاری می داند. زیرا که با اصطلاحات و مبانی به اصطلاح مدرن فلسفی، به ظاهر به استثمار ستیزی برخواسته است. از لحاظ فلسفی مسئله آزادی را به خوبی توجیه می کند و بر اساس آن نیز استثمار توضیح داده می شود اما هنر کار آن در این است همین آزادی و رسیدن به آن را وسیله استثمار فرد می سازد، در عین آن که از لحاظ تئوریک شدیداً استثمار را می کوبد و نهی می کند. اما شیوه بهره برداری آن از فرد و دنیای عمل آن کاملاً با آنچه در دنیای بیانات ایدئولوژیک آن قرار دارد متفاوت است.

شاید برای شما عجیب باشد که چطور می توان از استثمار ستیزی جهت استثمار استفاده کرد؟

پاسخ این مسئله در جادوی تسخیر ایدئولوژیک نهفته است. ایدئولوژی که از آزادی سخن می گوید، ایدئولوژی که از عدالت و رهایی سخن می گوید، به تاریخ تکیه دارد و مبانی فلسفی آن چنان خوشرنگ به نظر می رسد که هر فرد کنجکاوی را هیپنوتیزم می کند.

این مسائل، مربوط به دنیای فلسفی لای کتابها نیست. من از دنیای غرب و یا احزاب مارکسیست امریکای لاتین نیز سخن نمی گویم. من از خودمان سخن می گویم و استثمار مشروع فرد و زندگیش در همین کردستان خودمان. بله چیز عجیبی نیست، شاید کسی به این صراحت راجع به آن ننویسد اما این امر وجود دارد و همین احزاب خودمان شدیداً از فلسفه و ایدئولوژی جهت استثمار پنهان استفاده می کنند. استفاده از این راهکار کم وبیش در تمام احزاب کردی دیده می شود. سیستماتیک ترین شیوه استفاده از ایدئولوژی در کردستان در پ.ک.ک دیده می شود که من در اینجا تنها به آن خواهم پرداخت و امید است که بتوانم این امر را در مورد احزاب دیگر در جای دیگر بررسی نمایم. به نظر من پ.ک.ک بارزترین نمونه توجیه فلسفی استثمار پنهان جهت حفظ منافع سازمانی در کردستان است و همین امر نیز دلیل پرداختن من به آن می باشد.

ادامه دارد …

قبلی «
بعدی »

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *