انجمن بی تاوان: نحوه انحراف ذهنی اعضای پ.ک.ک و پژاک در نامه یکی از کاردهای این گروه تروریستی با کد سازمانی (آسیا علی) و نام و نام خانوادگی مینه شوژین علی چیچک است. که در سال ۱۹۸۹ در ازمیر به دنیا آمده است. کاملا واضح هست که پ ک ک اعضا را در بدترین شرایط در صدد تغییر ذهنی آنها برمی آید.

تحریف ذهنی و انحراف ذهن در گروهک تروریستی پ.ک.ک و پژاک به حدی پیش رفته است که کادرها در تخیلات شان به اوجالان اذعان می کنند که با جانشان به او ملحق خواهند شد.

گروهکی که ادعا دارد بر معیار علمی گام برمی دارد، خود دچار توهمات ذهنی شده است که کادرها را در شرایطی قرار می دهند تا اذعان کنند که به رهبری وابسته هستند.

آنها در بدترین شرایط احاطه می شوند و با خواندن کتابهای اوجالان از دنیای واقعی فاصله می گیرند و دچار افسرگی روانی می شوند تا بتوانند دینشان را به رهبرشان ادا کنند و آن هم با انتحار و بستن مواد منفجره به بدنشان!

مطلب زیر نوشته یکی از کادرهای زن در پ ک ک قبل از انجام عملیات انتحاری است که به شرح ذیل می باشد:

“رهبر من، شما تجسم تمامی مقدسات و ارزش‌ها هستید. اشتباه برداشت نشود، من با برکشیدن شما به جایگاه خدا نمی خواهم در حق شما جفا کنم. شما فرزند مقدس الهگان هستید”

رهبرم؛ من همواره بحال کسانی که شما را دیده‌اند، ولو دیداری بسیار کوتاه بوده باشد، غبطه خورده ام.اما از روزی که تصمیم به این عملیات گرفته ام همواره شما را در خواب هایم می بینم، من می دانم که این معنای خاص خودش را دارد. من یقین دارم که شما نیز در جا و زمانی مقتضی، همان اندیشه ما را خواهید داشت.شاید تعریف راستین عشق همین باشد؛ شاید معنای واقعی دیدن نیز همین باشد. می‌دانم که شما نیز ما را می بینید و من نیز شما را می بینم، یقیناً تمامی زندگی من به همین منوال خواهد بود.”

آنچه که مشاهده می شود توهمات به حدی در ذهن اثر گذاشته که این افراد بطور کلی از دنیای واقعی بریده شده اند و نمی توانند واقع بینانه فکر کنند و قدرت تحلیل از انها گرفته شده و ان قدر ناتوان شده اند که نمی توانند بغیر از اوجالان فکری داشته باشند.

در حقیقت قدرت تحلیل وارونه شده و قدرت تخیلی به حدی صعود کرده که عضو پ ک ک برای اینکه به رهبری نزدیک شود تنها راه را در عملیات می بیند. انحراف ذهنی بطور کورکورانه در شرایط احاطه محیطی به اجرا در امده است و قطع ارتباط با دنیای واقعی کاملا مشهود هست. همان ذهنیتی که در گروه تروریستی داعش حکم فرما بود که داعش افراد ایزدی را بعد از مدتی تحت اموزش قرار می داد و بعدا انها را با مواد منفجره بر روی ایزدیان هدایت می کرد تا اینکه همنوعان خود را بکشد و به اهداف خود برسد.

در پ ک ک هم همان ذهنیت داعش گونه حکم فرماست که تخریب ذهنی به حدی کار کرده که دختر در زمانی که به رهبرش نامه می نویسد از واقعیت های رهبری با خبر نیست و می خواهد با انتحار به انچه که در ذهن او القا شده برسد.