۲ آذر ۱۴۰۳

سرنوشت کومله و دمکرات در انتظار پ.ک.ک و پژاک

  • ۱۸ شهریور ۱۴۰۳
  • ۱۰۶ بازدید
  • ۰

انجمن بی تاوان: برای شناخت پژاک ناگریز باید با شرحی هر چند مختصر از پ.ک.ک آغاز کنیم؛ چرا که پژاک در بیانیه ها و تبلیغاتش خودش را پیرو افکار و عقاید عبدالله اوجالان سرکرده زندانی پ.ک.ک می داند. پ.ک.ک گروهی مارکسیست – لنینیستی است که تاکنون نتوانسته هیچ گونه حریم و کیان و موجودیت سیاسی مختص به خودش را بوجود آورد، ولی به لحاظ مالی توانایی زیادی کسب کرده که عمدتا ازگمرکات قاچاق انسان، مواد مخدر و مشروبات الکلی در قندیل نصیب این گروه تروریستی می شود.

پ ک ک دستگاههای تبلیغاتی فراوانی هم ایجاد کرده که به صورت شبانه روزی به پخش و تبلیغ افکار این گروه تروریستی میپردازند؛ به طوری که بیشترین تعداد تلویزیون را در بین همه گروهک های تروریستی کردی دارد (حتی بیش از بارزانی ).

سیاست این گروه تروریستی در زمان عبدالله اوجالان تننها مبارزه با ترکیه بود. سرکرده این گروه بعد از تعقیب و گریزهای پی در پی به چند کشور توسط عوامل موساد ردگیری و در نهایت دستگیر شد که این دستگیری به همراه تبلیغات حامیان این گروه تروریستی موجی از احساسات و همدلی را برای این گروه ایجاد کرد که سبب عضوگیری آنها در مناطق کرد نشین کشورهای منطقه شد. موضوعی که پ ک ک بروی آن سرمایه گذاری (تبلیغات )فراوانی نمود .

ناکار آمدی دیگر گروه های معارض کردی در صحنه سیاسی و نظامی و کمپ نشینی این گروهک ها سبب شد جوانان ساده ای که طرفدار این گروهک ها بودند به پ ک ک روی کنند و پ ک ک هم به سازماندهی این نیروی باد آورده پرداخت و اینک که خود را از یک سو پرنیروتر و پر قدرت تر میدید و از سوی دیگر ترس آن را داشت که با فرو کش کردن احساسات مردم نسبت به رهبر زندانی اش گرایش جوانان به این گروه کاهش یابد. زیرا این فکر در بین جوانان شایع شده بود که چرا باید خودشان را برای گروهی به کشتن دهند که هیچ منفعتی را برای آنها ندارد و یا با کشوری بجنگند که به آنها مربوط نمی شود.  لذا پ ک ک با ایجاد گروهک هایی وابسته به خودش برای این مناطق در کشورهای منطقه سعی کرد جوانان کرد این کشورها را جذب کند.لذا پ چ د ک را برای عراق و پ ی د را برای سوریه و پژاک را ایران ایجاد کرد.

اما سران پ ک ک که همانند خصلت کمونیستیشان بشدت توتالیتر هستند و گروه های اقماریشان را طوری طراحی کردند که نتوانند از چهارچوب کنترل پ.ک.ک خارج شوند و برای این کار سرکردگان این گروه ها را از میان ناسیاسی ترین و ناتوان ترین افراد انتخاب کردند افرادی که گاها حتی توانایی نطق در یک کانال تلویزیونی را هم نداشتند.

عمده افرادتشکیل دهنده هسته اولیه این گروهک کسانی بودندکه از گروه های دیگر کرد ایرانی منشق و به پ.ک.ک گرویده بودند وکوه عظیمی از اطلاعات را در مورد فساد مالی و اخلاقی و ناتوانی و فرقه گرایی و باند بازی و… که در بین این گروه ها وجود داشت را بر ملا کردند و تاریخ این گروه ها وفعالیت انها را به شدت به چالش کشیدند . نظری که توسط پژاک منتشر میشود این بود که – گروه های کرد اپوزیسیون ایرانی توانایی وفق دادن خودشان با شرایط کنونی را ندارند.

پژاک میخواست خود را به عنوان الترناتیو و جایگزین سایر گروهک ها معرفی کند و بگوید در زمانی که همگان به خواب رفته اند من تنها در میدان حاظرم و این انکار برای دمکرات و کومله به معنای نوعی اعلام جنگ و حمله برای از بین بردن موجودیتشان بود و در مقابل دمکرات و کومله هم دست روی دست نگذاشتند و به مقابله با پژاک پرداختند.

پژاک با همه برنامه و بودجه و آموزشی که از سوی برخی کشورها خصوصا اسراییل دریافت میکرد نتوانست رشد کند و تمام انچه که از پژاک به نمایش گذاشته شد در حقیقت حبابی توخالی از بلوف های سیاسی و دروغ پردازی تلویزیونی بود و فعالیت هایی که انجام داد در چهارچوب ترور و وحشت دسته بندی میشدند و همین بود که خیلی زود در لیست ترور آمریکا قرار گرفت و دارایی ها و اموال این سازمان در ایالات متحده ضبط شدند. خلاف ادعایی که این گروهک در آغاز داشت و خود را تنها مرد میدان معرفی میکرد چون با استقبال اکراد ایران روبرو نشد و نتوانست ادعاهایش را در مقابل جمهوری اسلامی حتی در کمترین سطح به کرسی بنشاند و در عرصه نظامی هم همیشه بازنده بود لذا مجبور شد دست دوستی به سوی سایر گروهک ها دراز کند و خواهان اتحاد در چهارچوبی مشترک با این گروه ها ( به نام کودار ) بودکه همگی بجز جناح حسن زاده دست رد به سینه پژاک زدند و همبستگی این دو هم چندان دوام نیاورد باز هم همان آش و همان کاسه.

در تاریخ این گروهک ها چندین بار انشقاق رخ داده که پژاک نو یکی از این انشقاقها بود که به علت نداشتن حامی نتوانست دوام بیاورد.

پژاک هم مانند سایر گروهک های کردی جریانی بود که عقلانی نبود وبرخاسته از بطن نیاز و دیدگاه اجتماع کردی نبود در زمانی بوجود آمد که سطح آگاهی و دانش جامعه کردستان ایران بسیار افزایش یافته بود و دیدگاهها عوض شده بودند. کردستان به آرامش و پیشرفت و اقتصاد نیاز داشت و نظام جمهوری اسلامی هم در حال خدمت رسانی به کردستان بود. لذا جریانی که این نظم و پیشرفت اقتصادی و اجتماعی را برهم بزند و منحل کند مطمئنا با استقبال روبرو نخواهد شد و در آخر دیدیم که پژاک هم به سرنوشت سایر گروهک های کمپ نشین دچار شد.

قبلی «
بعدی »

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *