اقتدار اخلاقی عظیم عبدالله اوجالان همانطور که پیشبینی میشد، غالب شد. اما پس از تصمیم تاریخی پ.ک.ک برای زمین گذاشتن سلاح و پایان دادن به مبارزه مسلحانه، سوالات زیادی مطرح میشود.
دوازدهمین کنگره گروه کارگران کردستان (پ.ک.ک) که بسیار مورد انتظار بود، همزمان با ادامه عملیات نظامی ترکیه، همزمان با دو مکان جداگانه برگزار شد. با این حال، دولت یک خط ارتباطی برای عبدالله اوجالان، رهبر زندانی پ.ک.ک، فراهم کرد تا از زندان خود در جزیره امرالی در دریای مرمره در مذاکرات شرکت کند.
بدیهی است که هدف، غلبه بر هرگونه مخالفت با پیشنهاد او برای خلع سلاح و انحلال پ.ک.ک بود، سازمانی که او در تأسیس آن نقش داشت و با وجود اسارت از سال ۱۹۹۹، همچنان از اقتدار اخلاقی اعمالشده بر آن برخوردار است. به غیر از آپو، هیچ کس نمیتوانست کنگرهای تشکیل دهد و پ.ک.ک را به توافق برای زمین گذاشتن سلاح و متقاعد کردن شبهنظامیان پ.ک.ک به این کار وادارد.
با این حال، جزئیات دقیق ارتباطاتی که او از آن بهرهمند بود، هنوز منتشر نشده است. اما طبق گزارشهای معدود، کنگره به درستی پیشنهادهای اوجالان را که در نامهاش به سازمان و عموم مردم آمده بود، که در نشستی در استانبول در ژانویه منتشر شد، تصویب کرد. از آنجایی که گزارش کامل، شامل قطعنامههای توافقشده، هنوز منتشر نشده است، دشوار است که با اطمینان بگوییم در طول مذاکرات طولانی و مخفیانه بین پ.ک.ک و دولت بر سر چه چیزی توافق شده است. با این حال، بر اساس بیانیه مطبوعاتی محدود و سخنرانیهای رهبران پ.ک.ک، به نظر میرسد که توافقات، هر چه که بوده باشند، در حال اجرا هستند.
فرآیندی که طی آن یک جنبش چریکی ۵۰ ساله خلع سلاح و منحل خواهد شد، همچنان نامشخص است، همانطور که دامنه منطقهای این تصمیم نیز نامشخص است. آیا نیروهای مسلح اتحادیه دموکراتیک خلق (UDP)، که ستون فقرات نیروهای دموکراتیک سوریه (SDF) را تشکیل میدهند، بخشی از این توافق خواهند بود؟ یا توافق امضا شده بین SDF و دولت جدید سوریه، که ادغام نیروهای کرد در نیروهای امنیتی جدید دولتی را با حفظ سلاحها و ساختار SDF فراهم میکند، پابرجا خواهد ماند؟ گزارشهای اولیه از سوریه حاکی از آن است که قطعنامههای تصویبشده هیچ تأثیری بر وضعیت سوریه ندارند. زمان همه چیز را مشخص خواهد کرد.
از دیدگاه رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور ترکیه، این روند از موضع قدرت یا از نیاز به دموکراتیزه کردن زندگی عمومی آغاز نشده است. برعکس، نیروی محرکه آن ترس از فروپاشی قریبالوقوع نظم مستقر در خاورمیانه و تقسیم مجدد حوزههای نفوذ تحت هژمونی ایالات متحده و اسرائیل بود.
در عمل، ترکیه اکنون از طریق یک رژیم اکنون دوست آمریکا در سوریه، یک “مرز زمینی” جدید با اسرائیل دارد. دونالد ترامپ، البته، چهارشنبه گذشته با احمد الشرع، رئیس جمهور موقت سوریه، در عربستان سعودی دیدار کرد. الشرع با نام مستعار ابومحمد الجولانی، ۱۰ میلیون دلار جایزه آمریکایی برای سر خود تعیین کرده بود. اکنون تحریمها برداشته شده است و ترامپ او را به عنوان “جوان خوش قیافه. مرد سرسخت. گذشته قوی. گذشته بسیار قوی. جنگجو” ستایش میکند.
با این حال، اسرائیل روزانه به خاک سوریه حمله میکند. برای تقویت رژیم جدید سوریه، ترکیه باید کردهای سوریه را جذب کند. ترکیه همچنین به خوبی میداند که رژیم سوریه، که به یک ائتلاف ناپایدار پیرامون الشرع و اسلامگرای آن، هیئت تحریر الشام (HTS)، متکی است، نمیتواند در برابر هیچ تهدیدی از حمله اسرائیل مقاومت کند.
رژیم HTS ثابت کرده است که قادر به جلب حمایت اقلیتهای دروزی و علوی ساکن در جنوب و غرب کشور نیست. قتل عامهای مداومی که توسط نیروهای متحد با HTS علیه آنها انجام شده، نشان داده است که این رژیم قادر به حکومت بدون توسل به تروریسم نیست. این امر مداخله اسرائیل را به بهانه «محافظت از اقلیتها» در برابر بنیادگرایان اسلامگرا «توجیه» میکند. بنابراین، جدا کردن کردهای سوریه از اتحادشان با ایالات متحده، یک مزیت بزرگ برای ترکیه خواهد بود.
مخالفت فزاینده با رژیم اردوغان، با حکومت شخصیاش، فشار بر ائتلاف بین حزب عدالت و توسعه (AKP) و حزب راست افراطی اقدام ملی (MHP) را افزایش میدهد. رویکرد سنتی، افزایش فشار بر مخالفان از طریق نیروهای امنیتی و قوه قضائیه بوده است. اتهامات ناعادلانهای که برای زندانی کردن رهبران مخالفان جعل شده، چنان افراطی شدهاند که حفظ حتی ظاهری از «دموکراسی» در نظر افکار عمومی بینالمللی تقریباً غیرممکن است. همچنین حفظ این ادعا که سرکوب رژیم صرفاً پاسخی به «فعالیتهای تروریستی» است، به طور فزایندهای دشوار شده است.
اوجالان کاملاً از این حقایق آگاه بود و با وجود گزینههای دموکراتیک محدود موجود در ترکیه، آماده بود تا با پایان دادن به تمام مقاومتهای مسلحانه و «ادامه مبارزه» از طریق سیاست غیرمسلحانه، ریسک کند. روندی که او آغاز کرده است، ممکن است برخی امتیازات را از رژیم، به ویژه اصلاحات خاصی در قانون اساسی قبل از انتخابات عمومی بعدی، به همراه داشته باشد. به عنوان مثال، زندانی کردن رهبران اپوزیسیون به بهانه اینکه آنها حامی یک «سازمان تروریستی» هستند، در حالی که آن سازمان دیگر وجود ندارد، مشکلساز تلقی میشود.
با این حال، انتظار اینکه رژیم AKP-MHP دولت و جامعه را دموکراتیک کند، همانطور که برخی در مطبوعات پیشبینی کردهاند، چیزی بیش از یک رویای واهی نیست. نه اردوغان و نه دستگاه امنیتی دولت تغییر نکردهاند: آنها به صلح یا اراده مردم اعتقادی ندارند. آنها رویکرد خود را «تحکیم استحکامات داخلی» مینامند.
تحلیل دقیق بیانیه مطبوعاتی پ.ک.ک و سخنرانیهای سیاستمداران ترکیه میتواند تا حدودی تفاوتهای ظاهری دیدگاهها را علیرغم توافق کلی روشن کند. با این حال، برای هرگونه تفسیری خیلی زود است.