انجمن بی تاوان : دین از ابتدای تشکیل جامعه یکی از معیارهای بنیادین است که در نقش تشکیل جامعه از اهمیت بسزایی برخوردار است زمانی که از روند تشکیل جامعه در عالم بشری صحبت می کنیم بدون شک پدیده اجتماعی انسانها بدون دین هیچ ارزشی را بر نمی داشت و حتی جامعه ای عاری از دین مفهوم و هدفی هم ندارد و زمانی که از یک جامعه تعریف داشته باشیم
مسلما با دین به معنایی درست دست خواهدم یافت زیرا دین از یک بعد ستون اخلاقی و وجدان و معیارجامعه را تشکیل می دهد است و این رکنها با هویت دین در جامعه میسر می گردد و به همین سبب جامعهای که در اخلاق و معیار دچار تزلزل شوند ماهیت اجتماعی خود ا از دست می دهد و رشد تعالی جامعه ها به پایبندی جامعه و انسانها به دین وابسته است در دین انسانها تابع و بندگی خدا را قبول می کند و بندگی انسان به انسان را قبول نمی کند و با معنایی رد کرن پرستش انسان نسبت به انسان است
زمانی که به بررسی موضوع دین در ذهنیت اوجالان و پ ک ک پرداختیم به یک موضوع مبهم پی بردیم زیرا اوجالان تصویری جداگانه تر از هر انسانی نسبت به ادیان دارد بلکه از ادیان الهی مانند ابزار استفاده می کند وماهیت دین را یک انگل برای تغییر انسانها می دانند زیرا در سیستم پ ک ک برای جایگزین کردن دین در ذهنیت انسانها تفکرات اوجالان با روندهای مغزشویی وبا تحریف و فشار جایگزین می شود و به همین سبب جایگاه دین در پ ک ک خالی است
وسوالی که برای ما مهم است که ایا واقعا اوجالان در کدام دین قرار دارد و دیدگاه وی به ادیانها چگونه است ؟ویا اینکه واقعا دین اوجالان هست ؟با نگاه کردن به کتابهای اوجالان و بررسی نوشته هایش جواب روشنی پیدا نکردیم زیرا بعضی زمانها خود را مانند یک سوسیالیزم تمام عیار نشان می دهد و در جایی دیگر به سوسیالیزم حمله ور می شود و در بعض جاها اسلام را قبول دارد و از طرفی دین اسلام را رد می کند وهیچ یک از احکام اسلامی را بجای نمی اورد و گاهی مشاهده می شود که مانند یک مسیحی دیده می شود و از یک طرف خود را نزدیکتر به دین مسیح میبیند و با کشیشها عکس می گیرد
در کتاب “گفتگوی نبیل الملحم با عبدالله اوجالان”خود را با حضرت محمد ص مقایسه می کند و می گوید: ﺯﻳﺮﺍ ﻣﻦ ﻧﻴﺰ ﺩﺭ ﻛﻮﻩ ﻭ ﻏﺎﺭ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﻣﻲ ﻛﺮﺩﻡ، ﻓﻜﺮ ﻣﻲ ﻛﺮﺩﻡ ﺭﻓﺘـﺎﺭ ﻣـﻦ با ﺍﻭ ﺑـﻪ ﻫـﻢ ﺷـﺒﺎﻫﺖ ﺩﺍﺭﻧـﺪ . ﺷﺒﺎﻫﺖﻫﺎﻳﻲ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺭﻓﺘﺎﺭﻫﺎﻳﻤﺎﻥ ﻣﻲﺩﻳﺪﻡ.
اوجالان : ﺩﺭ ﻣﺴـﺠﺪ ﺭﻭﺳـﺘﺎ ﭘـﻴﺶ ﻧﻤـﺎﺯﻱ ﺩﺍﺷـﺘﻴﻢ . ﻣـﻦ ﺍﺯ ﻫﻤـﺎﻥ ﺩﻭﺭﺍﻥ ﻛﻮﺩﻛﻴﻢ ﺷﺮﻭﻉ ﺑﻪ ﻧﻤﺎﺯ ﺧﻮﺍﻧﺪﻥ ﻛﺮﺩﻡ .ﺩﺭ ﺁﻧﺰﻣﺎﻥ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺍﺯ ﺳﻲ ﺩﻋﺎ ﺭﺍ ﺣﻔﻆ ﻛﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻡ ﺍﻳـﻦ ﺩﻋﺎﻫـﺎ ﻛﻮﺗـﺎﻩ ﺑﻮﺩﻧـﺪ ﻭ ﺣﺎﻝ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻳﺎﺩ ﺑﺮﺩﻩﺍﻡ و دیگر نماز نمی خوانم .
اوجالان و تضاد با سوسیالیسم درهمان کتاب می گوید:ﺩﺭ ﻣﺒﺎﺭﺯﻩ ﻣﻦ ﺟﺎﻳﮕﺎﻫﻲ ﻭﻳﮋﻩ ﺑﺮﺍﻱ ﺳﻮﺳﻴﺎﻟﻴﺴﻢ ﺗﻌﻴﻴﻦ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ .ﺍﻣﺎ ﺍﮔﺮ ﻭﺍﻗﻌﻴﺖ ﺭﺍ ﺑﺨﻮﺍﻫﻲ ﻣﻦ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺑﺪﻭﺭﻡ .ﻣﻦ ﻣﺎﺭﻛﺴﻴﺴﺘﻲ ﺗﻘﻠﻴﺪﻱ ﻧﻴﺴﺘﻢ .ﺩﻳﺎﻟﻜﺘﻴﻚ ﻣﻨﻄﻘﻪ ﺧﺎﻭﺭﻣﻴﺎﻧﻪ ﻇﻬﻮﺭﻱ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﮔﻮﻧﻪ ﻣﻲﻃﻠﺒﺪ . ﺭﻫﺒﺮﺍﻥ ﺍﻳﻦ ﻣﻨﻄﻘـﻪ ﺑﺎﻳﺪ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺑﺎﺷﻨﺪ .ﻫﺮﮔﺎﻩ ﺑﻪ ﻓﻌﺎﻟﻴﺖﻫﺎ ﻭ ﻣﺒﺎﺭﺯﺍﺕ ﺧﻮﺩ ﻧﻈﺮﻱ ﻣﻲﺍﻓﻜﻨﻢ، ﻣﻲﺑﻴﻨﻢ ﻛﻪ ﻫﻤﭽﻮﻥ ﺍﻧوپﻴﺎ ﺗﻼﺵ ﻣﻲﻧﻤﺎﻳﻢ .ﻧﺤﻮﻩ ﻓﻌﺎﻟﻴﺖ ﻭ ﺷﺨﺼﻴﺖ ﻭ ﺍﻋﺘﻘﺎﺩ ﻭ ﺍﻧﺴﺎﻧﺪﻭﺳﺘﻲ ﻭ ﭘﺮﻧﺴﻴﭗﻫﺎﻱ ﺯﻧﺪﮔﻴﻢ، ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺑﻪ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮﺍﻥ ﺷﺒﻴﻪ ﺍﺳﺖ .
اما در کل دریافتیم که دیدگاه اوجالان به ادیان یک سیاست ابزاری جهت منافع خودش است و گاها مشاهده می شود که خود را با پیامبران مقایسه می کند اما به پیامبران اعتقاد ندارد و تصویری ازیک دنیای مجازی و خیالی برای خودش ترسیم کرده ودر ان خوطه ور شده است و گاها مانند یک سرخوش دیده می شود و گاها خود را منجی بشریت تلقی می کند و گاها ان قدر خود را پاک می بیند و می گوید که تابحال به هیچ جانداری ضرر نرسانده ام ؟
اوجالان می گوید:من تابحال اسلحه بدست نگرفته ام و کسی را نکشته ام ؟
اما در حقیقت شناختن اوجالان در ذات پ ک ک و عملکرد ان نهفته است با یک مثل “انچه را که بکارید انرا برداشت می کنید .
اساسا عملکرد پ ک ک برگرفته انعکاس ،ذهنیت اوجالان است اگر به سیستم پ ک ک نگاه کنیم این سوال مطرح می شود ایا دین در پ ک ک جایگاهی دارد؟ ایا پ ک ک و دین با هم رابطه ای دارند ؟
اگر با صراحت بگوییم پ ک ک هیچ ارتباطی از لحاظ عقیدتی و فرهنگی و اخلاقی و رفتاری و اجتماعی …با دین ندارد وتماما با هم در تضاد هستند زیرا رویکرد پ ک ک از دین استفاده ابزاری است وتنها درصدد سو استفاده ابزاری از دین در راستای اهداف خود است زیرا پ ک ک دین را یک انگل برای گسترش تفکرات اوجالان میبیند و در حقیقت عدم برداشت مثبت از دین پ ک ک را در جامعه در تنگنا قرار داده است زیرا پ ک ک ،اوجالان را مانند یک پیامبرمی داند بلکه هر چیز اوجالان را مقدس می داند اما درحقیقت ان چیزی که در پ ک ک روئ می دهد پرستش انسان به انسان است و این خود بزرگترین بردگی عصر حاضر است.