انجمن بی تاوان : اگر پژاک هرگونه آشوب و اغتشاش را نشان دموکراتیک بودن میداند چرا خود به هیچ طرز فکر و رفتار بغیراز خود اجازه نمیدهد و با وحشتناکترین شیوه سرکوب میکند؟ آیا کسی در این فرقه حق دارد حتی یک انتقاد کوچک از اوجالان داشته باشد؟
مهم ترین ویژگی – از بدو تاسیس پ.ک.ک – بی سوادی یا کم سواد بودن اکثر اعضای فرقه است که نوکران فریب خورده و چشم و گوش بسته باشند. حقیقت این است که این فرقه با افراد فهمیده و تحصیل کرده سرسازگاری ندارد و دانش وانتقاد و تفکر و تعقل را دشمن خود میداند زیرا با فرمولهای ساختگی و بی اساس نمیتوان این گونه افراد را فریب داد و به خدمت گرفت و از منتقدین و افراد آگاه ترس دارد و همه را مامور و جاسوس ناکجا آباد می خواند. چرا فقط افراد بی سواد فریب این فرقه ها را می خورند؟
چرا سرکردگان این فرقه ها اعضای معترض را بدون دادگاهی می کشند؟. (مانند د. ناصر از سوریه، دلیر ( آزاد طاهری ) از بوکان، عاکف ( خدر خرینگه ) از بوکان، حاملی از سوریه، دیلان از ( خوی )، ژینو از سردشت و …) که اعضای فرقه پژاک بودند و صرفا به خاطر اعتراض به عملکرد نادرست، بدون دادگاهی و هیات منصفه و وکیل کشته شدند. اینها فقط برای کتمان جنایات خود فرافکنی می کنند.
پژاک تعداد زیادی از اعضای خود را – به جرمهای مختلف – در دادگاههای صحرایی محکوم و از بین برد شاید در بسیاری از دولتها هنوز حکم اعدام اجرایی است؛ اما پژاک در عملیات تسویه درون – گروهی، اعضای خود را به قتل میرساند و بعد هم زیر تختهسنگها و یا در گوشهایی از درههای عمیق دفن میکند و هیچ وقت هم جایش را اعلام نمیکند. اگر هم سئوال شود ، در جواب میگویند: فرار کرد بی شرف ! و ….
بیشتر قربانیان پژاک تحصیلکرده ها هستند
۶- حامی همیشگی اغتشاشات و آشوب ها و ترورها ، که آنها را جنبش دموکراتیک ملتها میخواند. اگر پژاک هرگونه آشوب و اغتشاش را نشان دموکراتیک بودن میداند چرا خود به هیچ طرز فکر و رفتار بغیراز خود اجازه نمیدهد و با وحشتناکترین شیوه سرکوب میکند؟ آیا کسی در این فرقه حق دارد حتی یک انتقاد کوچک از اوجالان داشته باشد؟ مسلما نه. هرکس باید تفکرات اوجالان را قبول داشته باشد و بدون چون و چرا عملی کند. هیچ کس اجازه ابراز وجود و نظرات متفاوت را ندارد. قانون (یا با من یا علیه من) بر این فرقه حاکمیت دارد.
یا باید هرآنچه که تحمیل میشود بدون قید وشرط مورد پذیرش و عملی شود یا اینکه بعنوان مخالف و دشمن معرفی میگردی که شاید شانس توبه کردن هم نباشد. اینها گوشه یی از موارد نقض دموکراسی و حاکمیت سیستم خودمحور و دیکتاتوری اوجالان است. ترور فیزیکی یا شخصیت یکی از کارآمدترین روشهای فرقه برای به خدمت گیری انرژی افراد است. آیا این رفتارو سیاست ، دموکراسی است؟ پژاک تنها به ترور فکری و شخصیتی اعضای خود بسنده نکرده و آنرا در میان جامعه نیز اجرا میکند به نحوی که منتقد نظرات و افکار آنها ، محکوم به نابودی است.
۷- توهم و دروغی به نام زندانی سیاسی، آنهم در ساختن کمپین های امضا ” دفاع از حقوق زندانیان سیاسی “و مخالفت با ” سرکوب اوپوزیسیون “. اما زندانی سیاسی در قوانین هر کشوری تعریف مشخصی دارد و افرادی که این گروهک ها، آنها را زندانی سیاسی می نامند، در واقع اعضای آنها هستند که حین عملیات تروریستی مسلحانه دستگیر شده اند. آیا یک تروریست مسلح می تواند زندانی سیاسی تلقی شود؟
سیمون هرش : پژاک زیر نظر اسرائیل آموزش می بیند
اگر این فرد دستگیر نشود و افراد بی گناهی را ترور کند آیا همین گروهک های طرفدار حقوق زندانیان سیاسی آنها را برای محاکه تحویل مقامات قضایی می دهند؟ یا تشویق به ترور بیشتر می کنند؟ شاید اگر روزی دادگاهی منصف برای دادخواهی، تشکیل شود باید سرکردگان این فرقه های تروریستی در آن محاکمه شوند که با فریب گروهی از جوان های بی سواد و ساده لوح آنها را وادار به ترور افراد بی گناه کرده اند و به هنگام دستگیری آنها را زندانی سیاسی می نامند. وقتی ترکیب این فرقه ها فاقد سواد است چگونه می توانند الفبای سیاست را بدانند چه رسد به این که زندانی سیاسی باشند؟ مثلا حسین خضری خانیک برای انجام عملیات و فعالیت های تروریستی در کرمانشاه دستگیر می شود و خود نیز به اعمالش اعتراف نمود اما پژاک پیش از اجرای حکم اعدام حسین ، را فعال مدنی و حقوق بشری معرفی می نمود، اما پس از اجرای حکم ، با آب و تاب به عضویت او در این فرقه اعتراف کردند تا شهید سازی کنند و حسین مظلومش بخوانند (و اکنون دیگر درلیست شهدای گروه قرار ندارد)!
ادامه دارد…