انجمن بی تاوان : مراد کاراییلان عضو کمیته اجرایی پ.ک.ک در آخرین گفتگوی مطبوعاتی خود با خبرگزاری فرات می گوید که انها همیشه با دولت بطور مستقیم و غیر مستقیم ارتباط داشته اند.
سوال این است که اگر این همه گفتگو و با هم صمیمی بودید چرا این همه بر طبل جنگ می زنید و جوانان کُرد را به کشتن می دهید؟
اثبات می شود که درگیری پ ک ک با دولت ترکیه تنها برای قدرت و بقای عده ای از طرف هاست و شعار هر دو طرف دروغ هست. مثلا پ ک ک ادعا می کند که برای حقوق کردها می جنگد و از طرفی دولت ترکیه ادعا می کند که بقای دولت در خطر هست.آنچه در گفته های مراد کاراییلان قابل درک است اصل قضیه خیلی متفاوت است بلکه تنها منافع عده ای در کار است.
مراد کاراییلان می گوید :
“در واقع، برای ۱۰ سال، از سال ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۵، همیشه یک وضعیت رابطه وجود داشت، چه به طور مستقیم یا غیر مستقیم. اشتباه نیست اگر بگوییم پ.ک.ک و آ.ک.پ در این دورهها در سطوح مختلف روابط داشتند.
او اظهار داشت که ابتدا در سال ۲۰۰۵ میخواست واسطه یک سازمان بینالمللی باشد، به ترکیه رفته و با نخست وزیر اردوغان ملاقات کرد و او میانجیگریهایش را تایید کرد و آنها را به اَمره تانر، مستشار سازمان استخباراتی میت (MIT) حواله کرد، بنابراین میخواستند دیدگاه ما در این مورد را بدانند. ما هم موافقت کردیم، زیرا ما واقعاً میخواهیم مسئله کوردها را از طریق گفتگو حل کنیم. همگان از زحمات چندین ساله رهبر ما در این زمینه مطلع هستند. اگر راهحل این مسئله از راههای دموکراتیک-سیاسی روشن شود، دریغ نخواهیم کرد. به همین دلیل است که ما این پیشنهاد را که برای ما ارسال شد ارزیابی کردیم و راه را برای روند گفتگو برای یک راهحل دموکراتیک هموار کردیم.
این گروه بینالمللی مدتی طولانی بین ما رفت و آمد کرد و پیام میآورد و میبرد. بعدها هیأتها بصورت رو در رو در بلژیک ملاقات کردند و جلسهای برگزار شد. سپس به صورت دورهای از سپتامبر ۲۰۰۸ تا آوریل ۲۰۱۱، جلساتی بین هیئت رسمی جمهوری ترکیه و هیئت پ.ک.ک برگزار شد. من الان تعداد دقیق آن را به خاطر ندارم، اما در مدارک ثبت و ضبط شده وجود دارد. چندین بار در سال، هیئت ما را رسماً از هولیر به اسلو میبردند. بخشی از هیئت ما نیز از بلژیک به اسلو میرفتند. هیأت ترکیهای هم به آنجا میآمد و مذاکرات به این شکل انجام شد. هیئت ما خلاصه هر جلسه را طی نامهای گزارش میکرد و به هیئت ترکیه میداد؛ آنها نیز آن را میبردند و تحویل رهبر آپو در امرالی میدادند. به طور خلاصه، یک فرآیند رابطه به این طریق با هدف حل مشکل وجود داشت و این با حل مشکل، برای آینده و رفاه خلق کورد و کل ترکیه پیشرفت مثبتی بود. اگر موفق میشد، خلق ترکیه هیچ یک از مشکلات امروز را تجربه نمیکردند.
در نتیجه مذاکرات، یک توافق مشترک در بهار ۲۰۱۱ حاصل شد. توافقنامه مشترک مورد توافق هیئتها توسط هیئت ترکیه به دولت آ.ک.پ ارائه شد. پس از آن پاسخی دریافت نشد و همچنان مبهم باقی ماند.
سپس، از پایان سال ۲۰۱۲، روند جدیدی با دیدار مجدد با رهبر ما در امرالی آغاز شد.
در عین حال، در سال ۲۰۱۰، انسدادهایی صورت گرفت. دولت آنکارا به آقای جلال طالبانی مأموریت داد تا بر این انسداد غلبه کند. با او هم صحبتهایی داشتیم. مرحوم جلال طالبانی نیز بنا به پیشنهاد هیئت ترک، روشنفکر و سیاستمدار مشهور سلیمانیه محمد امین پنجوینی را به آنکارا فرستاد. در اینجا همراه با ی.ن.ک به این نتیجه رسیده شد که حل مشکل با بحث و گفتگو در اسلو پیش نمیرود، بهتر اینست که تصمیم گرفتند که یک خطی مستقیم بین آنکارا و قندیل ایجاد شود. این تصمیم مشترک حکومت آ.ک.پ و ی.ن.ک بود. اتحادیه میهنی این پیام را به ما رساند، اما ما قبول نکردیم.
چرا قبول نکردید؟
زیرا ظاهراً انسداد مذاکرات اسلو نشان داده شد و مرحله بعدی که گفت و گو بین قندیل و آنکارا بود به عنوان راهحلی برای حل مشکل مطرح شد، اما هدف اصلی امرالی بود و تاکتیکی برای از دور خارج کردن رهبر آپو بصورت پنهانی وجود داشت. میگفتند: چرا بیگانگان برای ما میانجیگری کنند؟ بیایید بحث کنیم و مشکل را بین خودمان حل کنیم؛ مام جلال نیز در این زمینه کمک کند. این یک رویکرد معقول به نظر میرسید، اما این طرح شامل حذف امرالی نیز میشد. بنابراین ما این تاکتیک نپذیرفتیم. ما از این امر خودداری کردیم. حتی پیغام خصوصی دادیم تا سوء تفاهمی از سوی اتحادیه میهنی صورت نگیرد و با هم صحبت کردیم و موضوع را توضیح دادیم. پس از آن، فرآیند رو به سردی بین ی.ن.ک و ترکیه آغاز شد.
قبل از این جریان هاکان فیدان به من گفت که میخواهد برای رفع انسداد به قندیل بیاید و با من ملاقات کند. من در آن زمان رئیس شورای اجرایی ک.ج.ک بودم. اتحادیه میهنی همچنین گفت: ما با هیئتی از مدیریتمان به قندیل خواهیم آمد و به اصرار پیشنهاد اینکه هاکان فیدان میخواهد مستقیماً با شما صحبت کند، این خوب است، انجام دیدار برای حل مشکل هم خوب میباشد را پیش کشیدند. ما این را نیز قبول نکردیم. گفتم: امرالی به آنکارا نزدیکتر است. برود و آنجا دیدار کند. چرا میخواهد بیاید و با من دیدار کند؟ و بر همین اساس آن پیشنهاد دیدار را رد کردیم.
در سه ماهه آخر سال ۲۰۱۲، یک جلسه علنی مهم با امرالی برگزار شد. در اینجا هیئت ه.د.پ نقش واسطه را ایفا کرد. ه.د.پ در روند این راهحل هم بازیگر و هم به عنوان یک واسطه بود. آنها اغلب با اطلاع جمهوری ترکیه به قندیل میآمدند و نتیجه جلسه را با ما در میان میگذاشتند و نظرات ما را هم میگرفتند و در جلسات بیان میکردند. نامهها را آشکارا فرستادیم. این نامهها به دولت داده میشد و بعد از مطالعه و کنترل آنها، آنها را به رهبر آپو در امرالی میدادند.
نکته مهمی که در اینجا دیده شود این است؛ دغدغه آ.ک.پ حل مسئله کوردها که مشکل اساسی ترکیه است نیست، بلکه دنبال منافع خود است. طبق محاسبات خودش عمل میکند. رهبر آپو صادقانه تلاش کرد تا مشکل را حل کند. ما هم همینطور، اما آ.ک.پ صادقانه نبود و مشکل را حل نکرد.
سوال اخری این است که از سال ۲۰۰۵ الی ۲۰۱۵ بیش از ۵۰۰۰ نفر کشته شدند چرا؟مادام اینکه با هم صمیمی بودند و رفت و آمد داشتند و هاکان فیدان خواسته که به قندیل بیاید چرا این همه جوانان کرد را به کشتن دادید؟؟