احمد داود اوغلو وزیر امور خارجه ترکیه در گفتگویی با شبکه تلویزیون سی ان ان آمریکا تاکید کرد، به هیچ عنوان نمی پذیرند پ.ک.ک مسلح شود و اما برای مسلح شدن نیروهای پیشمرگه مشکلی ندارند .
انجمن بی تاوان آذربایجان غربی به نقل از بولتن نیوز ،وی در این گفتگوی تلویزیونی اضافه می کند: آنکارا مخالف مسلح کردن حزب اتحاد دمکراتیک در سوریه است و اجازه نمی دهند مسلح شوند چرا که این نیروها شهروندان غیرنظامی و سربازها را می کشند .
وی ادامه می دهد:این تنها نیروهای کردی نیستند که با داعش می جنگند، بلکه نیروهای ارتش آزاد هم با داعش می جنگند و می توانند مسلح شوند.
این سخنان نشان می دهد دولت ترکیه از روند تحولات شمال سوریه نگران است و آن را تهدیدی برای خود به شمار می آورد.
آنچه که ظرف روزهای گذشته اتفاق افتاده است این بوده است که نیروی جدیدی توسط حزب اتحاد دمکراتیک بنام نیروهای سوریه دمکراتیک تشکیل شده است و این نیروها از کردهای سوریه یعنی یگانهای مدافع خلق مرد و زن، نیروهای الصنادید از عشایر شمر،سریانی ها و مسیحیان و سایر اعراب منطقه تشکیل شده اند.
بعد از اعلام تشکیل این نیروها،دولت آمریکا و در راس این کشور اوباما تایید کرد که این نیروها در زمره نیروهای میانه رو به شمار می روند و به آنها کمک می کند، در راستای این کمکها هم نزدیک به ۵۰ تن از نیروهای ویژه آمریکا برای آموزش این نیروها به شمال سوریه اعزام شده اند.
در دو ماه گذشته هم مقدار زیادی سلاح توسط هواپیماهای آمریکایی به این نیروها در جنوب شهر حسکه داده شد. در حقیقت این اولین رزم این نیروها می باشد چرا که عموما مناطق شمال شرقی سوریه در کنترل کردها بوده و اکنون این نیروها جایگزین کردها شده اند تا بتوانند در مناطق عرب نشین پیشروی بکنند.
یکی از رهبران کردهای سوریه اخیرا تاکید کرده بود آنها به تنهایی وارد مناطق عرب نشین نخواهند شد و اکنون با این تاکتیک آنها درصدد کنترل مناطق عرب نشینی هستند که برای حیات نظامی و سیاسی داعش مهم به شمار می روند.
از این رو می بینیم آنها امروز با کمک این نیروها در حال پاکسازی منطقه «الهول» در جنوب حسکه هستند. این منطقه هم برای داعش و هم برای کردها و اعرابی که به کردها پیوسته اند از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است. با کنترل این خط یک شاهراه ارتباطی داعش از عراق که از خط تلعفر می گذرد به سوریه قطع می شود و عملا منطقه سنجار از طرف سوریه نیز در محاصره قرار می گیرد.
از سوی دیگر این شهر برای داعش به لحاظ اقتصادی بسیار مهم است چون دارای چاههای متعدد نفتی است و داعش از طریق این چاهها روزانه درآمدهای هنگفتی به جیب می زند.
فراتر از این اگر این منطقه کنترل شود رفته رفته شهر رقه به عنوان پایتخت داعش نیز در محاصره قرار می گیرد و روند حرکتی به سوی رقه سرعت بیشتری به خود می گیرد.
اگر از دید آمریکاییها هم به این منطقه نگاه کنیم باید بگویم برای آنها هم این عملیات مهم است چرا که آنها در حال سرمایه گذاری بر روی این نیروها هستند تا رفته رفته با جذب اعراب بتوانند منافع آنها را تامین کنند.
سیاست چهار سال گذشته آمریکاییها در بعد سیاسی و نظامی در سوریه کاملا شکست خورده است و آنها هر چه بر روی نیروهایی به اصطلاح میانه رو در سوریه از طریق ترکیه سرمایه گذاری کردند وارد جیب تروریستهای تکفیری شد و عملا تبدیل به پشتوانه اصلی تروریستها در سوریه شدند.
در بعد سیاسی اکنون آنها پذیرفته اند که شکست خورده اند و در تلاش برای جذب پتانسیل کشورهایی چون ایران و روسیه هستند تا بتوانند به راهکاری در خصوص سوریه برسند. از سوی دیگر به نظر می رسد فعلا تروریستها منافع استراتژیک آنها را در سوریه صددرصد تامین نمی کنند و در حال پیدا کردن جایگزین برای آنها در بعد نظامی هستند.
البته این جایگزینی نه برای اکنون بلکه برای آینده سوریه است،آنها به خوبی می دانند تروریستها در آینده سوریه نقشی نخواهند داشت و بخاطر همین در حال تلاش برای جذب نیروهای محلی هستند تا بتوانند از طریق آنها بالانس را در منطقه برقرار کنند.
نکته کلیدی در خصوص ناراحتی احمد داوداوغلو اینجاست و آمریکاییها از دیدگاه ترکیه در حال کمک به کردهایی در سوریه هستند که زیرمجموعه ای از پ.ک.ک به شمار می روند وآنها تحمل همچین اتفاقی را ندارند چون با بالارفتن ضریب همکاری با کردها این ترکها هستند که در منطقه تنها خواهند ماند و به دست آمریکاییها رقیب دیرینه خود را نه تنها در ترکیه بلکه در سوریه تقویت شده خواهند دید.
برای ترکیه ایی که این گروهها را تروریست می داند کنترل صدها کیلومتر از مرز سوریه و ترکیه توسط آنها بیشتر شبیه یک کابوس است تا یک واقعیتی که بتوانند با آن کنار بیایند.
به هم پیوستگی کردها در سوریه و ترکیه این نگرانی را برای ترکیه بیشتر می کند بخصوص اگر کردها در آینده سوریه نقش آفرینی بکنند،این در حالی است که دولت ترکیه جنگ سختی را با پ.ک.ک در داخل این کشور به راه انداخته است و قطع به یقین این جنگ متاثر از وضعیت کردها در سوریه خواهد بود لذا تمایلی برای هیچ نقش آفرینی کردها در حال و آینده سوریه ندارد.
اما واقعیت این است که همیشه تحولات مطابق خواسته های سیاسی گروهها و کشورها نیست، سیاستهای اشتباه دولت ترکیه که انتظار می رفت با روی کار آمدن دولت جدید شاهد نوعی اصلاح باشد اما کماکان در خصوص سوریه ادامه دارد و حمایت بلاشرط از گروههای تروریست و ضرورت سرنگونی دولت اسد سبب شده است که کارتهای بازی ترکیه در سوریه ضعیف تر از آنی باشد که خود این کشور می خواهد .
ترکیه و کشورهایی مانند عربستان و قطر در حال تغییر بافت سیاسی منطقه به زور و با استفاده از گروههای تروریستی هستند،خواسته ای که با تمایلات اکثریت مردم سوریه همخوانی ندارد لذا طبیعی است هرچند این گروهها از پشتوانه های بزرگ مالی برخوردار باشند اما امکان حضور میدانی در منطقه را برای بلند مدت نداشته باشند و ناگزیر از جایگزینی هستند.
در حقیقت بالانس سیاسی در سوریه در این جمله جوهری نهفته است که مردم سوریه برای خود تصمیم گیری کنند و تصمیم گیری برای حاکمیت آنها از خارج راه به جایی نمی برد واین سیاست محکوم به شکست است و از تبعات شکست در سیاست ناراحتی و عصبانیتی است که دیگر نمی تواند تاثیری بر روند تحولات در سوریه بگذارد.
