انجمن بی تاوان : تعامل پ.ک.ک با شبکههای کردی مواد مخدر خط سیر مستقیم نداشت. بلکه از یک الگوی (U) وارونه پیروی نمود. روابط اولیه پ.ک.ک با این شبکهها به صورت گرفتن مالیات و اخاذی از فعالیت در زمینه مواد مخدر بود. همزیستی در خاک و فضای فرصت مشترک زمینه فعالیت مشترک بین شبکههای کردی مواد مخدر و پ.ک.ک را فراهم آورد. بیشتر محکومین پ.ک.ک از جمله عبدالله اوجالان اعتراف کردند پ.ک.ک در مرز ایران با ترکیه ۱۰ درصد بر مواد مخدر مالیات وضع میکند. ایستهای گمرک و بازرسی پ.ک.ک این امکان را داد که کنترل تردد قاچاقچیان مواد مخدر را به دست بگیرد. پ.ک.ک از قاچاقچیان مواد مخدر پول میگرفت تا از آنها حفاظت کند.
این رابطه به تدریج یکطرفه و پ.ک.ک با این شبکهها درگیر شد. نخست، پ.ک.ک «مالیات میهنی» سنگینی از شبکههای کردی گرفت. این امر سبب واکنش شبکههای کرد شد، چون سهم آنها به خاطر حضور جنایتکاران روسی، آلبانیایی و مراکشی کم شده بود. با کاهش تقاضای هروئین در اروپا، شبکههای کردی با مشکلات بیشتری مواجه شدند. این باعث شد پرداخت مالیات برای شبکههای کردی سختتر گردد. عوامل پ.ک.ک به شبکههای کردی حمله کردند. خانواده بایباسین واکنش نشان داد اما نتوانست مانع پ.ک.ک شود و این گروه انحصار را به دست گرفت. درگیریهای شدیدی به ویژه در هلند و بریتانیا بین پ.ک.ک و شبکههای کردی رخ داد. این همکاری هرگز به دوره قبل از دهه نود میلادی برنگشت.
پ.ک.ک به جای وابسته ماندن به این شبکهها خودش دست به ایجاد هستههای مواد مخدر زد. هستههای مخفی پ.ک.ک در مسیر بالکان سبب شد بتواند انحصار مواد مخدر را به دست بگیرد. اعضای آن در تولید، پردازش، فروش و پولشویی ماهر شدند. پیچیدگی دستگاه پ.ک.ک سبب شد تا این شبکهها نتوانند وارد آن شوند. مسائل عمیقتری در تحلیل ما در مورد روابط پ.ک.ک و شبکه های کردی مواد مخدر وجود دارد. تجربه روابط پ.ک.ک و شبکههای کردی نشان میدهد دیدگاه همکاری همیشگی پ.ک.ک با این شبکهها درست پیشبینی نشده بود. تنش بین پ.ک.ک و شبکه های کردی مواد مخدر نشان می دهد رابطه بین یک گروه جنایتکار و سیاسی و شبکههای صرفا جنایی نمیتواند پایدار باشد. چون پ.ک.ک تنش، گرفتن مالیات و اخاذی را در پیش گرفت و مخالفان را به صورت فیزیکی حذف نمود. این تحلیل نشان میدهد دیدگاه بعضی ناظران مبنی بر همکاری بلندمدت بین آنها درست نیست. حداقل در این مورد استفاده از روشهای جنایی توسط یک سازمان تروریستی مهمتر از همکاری با جنایتکاران بوده است، اگر چه روابط اولیه پ.ک.ک با این شبکهها برای آن مفید بود و به این سازمان کمک کرد تا دانش و مهارت لازم را کسب کند.
در یک سطح، این مسئله تجربه تطبیق و دستاورد قابل توجه پ.ک.ک با شرایط است. اما این رابطه جنبه سقوط داشته است. درواقع استفاده تروریستها از روشهای جنایی برای تامین مالی عواقب پارادوکس داشته، گروه را در کوتاه مدت تقویت کرده، شاید در بلند مدت آن را دربر گرفته یا تضعیف نماید. تامین مالی با روش جنایی میتواند به گروههای تروریستی کمک کند تا فعالیت سیاسی و نظامی خود را گسترش دهند اما بدون ریسک نیست و میتوان این را از نظر قرار گرفتن نام آن در لیست گروههای جنایی درک نمود. آن دسته از گروههای تروریستی که علنا وارد فعالیت مواد مخدر میشوند با مسئله عدم مشروعیت مواجه میگردند و نمیتوانند حامی سیاسی پیدا نمایند. همچنین تامین مالی با مواد مخدر میتواند هویت آنها را از بین ببرد، چون چیزی که وسیله برای رسیدن به هدف است به خود هدف تبدیل میشود. در چنین فضایی، خواسته آنها به آسانی نابود میشود. به عبارت دیگر پ.ک.ک با ورود به فعالیت مواد مخدر هر چند از نظر مالی توانسته موفق شود اما این شمشیر دولبه است و میتواند به تضعیف این سازمان تروریستی منجر شود.