به گزارش انجمن بی تاوان، گروهک تروریستی پژاک در خیالش خود را اصیلترین و مبارزترین جریان سیاسی حال حاضر کُردها میپندارد و در اساسنامه و نوشته ها و گفتارشان،مدام این جملات تکرار می شوند: «ما با تبعیض جغرافیایی بر حسب اصالت فرد از منطقه، شهر یا روستای خاصی هستیم و اجازه نمی دهیم که افراد ما دچار این وضعیت بشوند.» این پرده از این شعار پژاک با نسیمی کوچک کنار می رود و چهره واقعی آن آشکار می شود.
۱- در پ.ک.ک و پژاک، توجه و احترام ویژه ای به شهر اورفا (محل تولد اوجالان رهبر فرقه پ.ک.ک که اکنون در زندان امرالی به سر میبرد) می شود. بیشترین تعداد سران رده اول فرقه تحت عنوان شورای رهبری یا اهل اورفا یا نزدیک آن هستند. در درون فرقه اولویت با کسانی است که اهل اورفا هستند. به عبارت دیگر امتیاز اورفایی بودن در سطحی است که اگر مثلا یک فرد عادی که در یکی از روستاهای اطراف اورفا چوپان بوده، جایگاهی مهمتر و سمتی عالی تر از یک دکتر کُرد عراقی در درون فرقه دارد. در واقع رهبر فرقه با نوشتهها و تعاریفی که از زادگاهش در اذهان حک کرده، ژنتیک اورفاییها را از همان اول در سطح نبوغ مطرح می کند.
۲- کُرد ترکیه بودن برای افراد در درون این فرقه به اصطلاح ضد تبعیض امتیاز ویژه ای است. اگر عضوی از فرقه اهل ترکیه باشد و زبان ترکی را بداند، از امتیاز برتری نسبت به بقیه برخوردار خواهد بود. ترتیب اولویت جغرافیایی آنان چنین است : اورفا که به نحوی سرسام آور مقدس جلوه داده شده است، و بعد از آن متروپلها (کلان شهرها)ی ترکیه، بعد از آنها نیز دیگر شهرها و در آخر هم دورافتادهترین و بیامکاناتترین روستاهای متعلق به جغرافیای کردستان ترکیه.
افراد دیگر و مناطق دیگر اصلا در دستهبندی جایگاهی ندارند. از کردهای سوریه هم زیاد تعریف میکنند چون آنان بیشتر کارهای جسمی و سخت درون فرقه را انجام میدهند. برای این فرقه کُرد عراق بودن یعنی شهوتی بودن و بیلیاقتی و خیانت. این افراد، هیچ جایگاه مهمی در درون این فرقه ندارند. کردهای ایران هم که اخیرا قربانی سیاستهای فرقهایی آنان شدند ، اکنون نیز فرقه پژاک رهبری آنان را برعهده دارد، بیشتر با انگهای بزدل، جاه طلب و مقام طلب و عالم بیعمل که توان مقاومت را ندارند توصیف می شوند. بنابراین یا باید زیر بار این انگها بروند و اعتراف کنند که هیچ و پوچ اند و چیزی از خودشان ندارند و نوکر کردهای ترکیه باشند و در مدت زمان کوتاهی مثل بلبل ترکی صحبت کنند،چون ترکی صحبت کردن در درون فرقه کلاس محسوب میگردد، یا اینکه از چند سال عمر هدر رفته در آنجا صرفنظر کنند و دوباره به نقطهی صفر زندگی عادیشان برگردند.