مهاباد-«صلاح الدین خدیو» روزنامه‌نگار مهابادی در واکنش به اظهارات «علی رضا رادفر» معاون سیاسی، اجتماعی و امنیتی استانداری آذربایجان غربی در خصوص حادثه هتل تارای مهاباد یادداشتی را با عنوان «آقای رادفر، متاسفم» نوشت.
انجمن بی تاوان آذربایجان غربی به نقل از کردپرس متن کامل این یادداشت که در پایگاه خبری- تحلیلی روانگه منتشر شده به شرح زیر است:
آقای رادفر عزیز! ناچارم بگویم که « ابراز تأسف » برای اظهاراتتان درباره حادثه تلخ و مشکوک مهاباد واژه کوچکی است. اگر بگویم، از شما هم بعید بود، در واقع حق مطلب را ادا نکرده‌ام. چه برخی اشتباهات سیاسی هستند که پایان عمر سیاستمداران را رقم می‌زنند و من فکر می‌کنم که اشتباه دیروز شما از این نوع بود.
۱- فرموده‌اید که حادثه مهاباد، بحث سرمایه پذیری و سرمایه‌گذاری را در این شهر زیر سؤال برد.یک مدیر خردمند هیچ‌گاه در مورد مجموعه تحت مدیریت خود این گونه صحبت نمی کند. همان‌گونه که یک فرمانده شجاع و پاک دل هم هنگام شکست در یک نبرد، جهت زمینه سازی برای پیروزی‌های بعدی و حفظ روحیه رزمندگان و جبران گذشته، ندای هزیمت و استیصال سر نمی دهد. البته همان‌گونه که عرض کردم به شرطی که غیر از صفت خردمندی، واجد خصیصه طیبه صفای دل و خلوص نیت هم باشد.تصور می کنم که دل شما با مردم مهاباد صاف است، با این حال شمار را دعوت می‌کنم دوباره فرمایشات خود را مرور کنید، آقای راد فر با ایجاد احساس ناامنی دعوت به فرار سرمایه کرده و یا ناخواسته دستور آن را صادر فرموده اید!
آقای رادفر عزیز اصلاً یک سؤال ملموس و عینی! در سال ۱۳۸۵ به دنبال اعتراضات ناشی از کاریکاتورهای روزنامه دولت، جمعی جوان و احساساتی ساختمان متعلق به صدا و سیمای ارومیه را آتش زدند که اهمیت سیاسی و امنیتی آن قابل قیاس با هتل تارای مهاباد نیست. آیا آن موقع حاضر بودید به سیاقی که مهاباد را نواخته‌اید، ارومیه را هم بنوازید.البته خوشبختانه باتدبیر مسولان وقت، نه تنها سرمایه ای از ارومیه نگریخت، بلکه عصر شکوفایی و انشکاف ارومیه دقیقاً بعد از آن تاریخ و با جذب صدها و هزاران میلیارد تومان سرمایه بخش دولتی و خصوصی رقم خورد.
۲- وظیفه شما به عنوان معاون سیاسی و امنیتی استاندار ایجاد و تحکیم امنیت است، نه القای حس ناامنی و اضطراب! راستی چقدر به وظیفه خود در این زمینه عمل کرده‌اید. حادثه منجر به مرگ دختر مهابادی در روز یکشنبه اتفاق افتاده و سوزاندن هتل تارا هم روز پنجشنبه. این ۴ روز شما کجا تشریف داشتید؟ از روز دوشنبه که فراخوان‌های مربوط به تخریب هتل تارا در شبکه‌های اجتماعی آغاز شد، شما ۷۲ ساعت طلایی وقت داشتید تا با روشنگری و اقدامات پیشگیرانه، اذهان مردم را روشن نموده و واقعیت ماجرا را آشکارسازید. در این مسیر ظرفیت‌هایی چون شبکه استانی صدا وسیما و شبکه مهاباد و معتمدان و فعالان مدنی در اختیارتان بود که استفاده نکردید. اصلاً شما غیر از چند نفر منصب طلب، چند نفر از معتمدان و اصلاح‌طلبان و نخبگان کردستان را می‌شناسید. ظاهراً سابقه اصلاح‌طلبی‌تان باید در اینجا بکارتان بیاید که نیامده است. بگذارید بگویم که برخورد دفتر ریاست جمهوری به مراتب از برخورد شما واقع بینانه تر و مسئولانه تر بود.
آقای راد فر عزیز! امر و نهی و حتی تهدید شما برای پایان خویشتن داری، رافع مسئولیتتان در پیشگیری از اتفاقات تلخ رخ داده در عصر پنجشنبه مهاباد نیست. به جای درشتی و تندخویی با مردم فرهیخته مهاباد، کاش اجازه نمی‌دادید کار جوانان برانگیخته به آتش زدن یک مکان خصوصی بکشد. توصیه می‌کنم فیلم‌های قبل از آتش‌سوزی را دوباره ببینید تا به قضاوتی درست و منصفانه برسید.
۳- لطفاً بگویید در دوره قبل از ناامنی اخیر! سهم سرمایه‌گذاری بخش دولتی در مهاباد چقدر بوده است؟ نکند سرمایه‌گذاری‌های صورت گرفته در حوزه مسکن توسط بخش خصوصی و اقدامات عمرانی شهرداری را به حساب التفات و ملاطفه مرکز استان می‌گذارید!
این شایستگی و ظرفیت‌های مهاباد است که به صورت طبیعی موجب جلب سرمایه‌های بخش خصوصی شده است که متأسفانه کوررنگی‌های قومی مرکز استان آن را نمی‌بیند. البته میدانم که باید سپاسگزار شما باشیم که اجازه می‌دهید در غیاب بخش دولتی، حداقل بخش خصوصی در مناطق کردنشین استان سرمایه‌گذاری کند، چون واقعیت آن است که اگر بخواهید، می‌توانید نگذارید؛ اما مایلم بدانید که این سپاسگزاری فاقد جوهر اخلاقی بوده و صرفاً در شرایط ویژه استان ما، واجد معنا و دلالت می‌شود.رابطه معروف فرادستی و فرودستی را می‌گویم.به همایش فرصت‌های سرمایه‌گذاری و تجارت ایران و عراق اشاره‌کرده‌اید که قرار است در آینده نزدیک در مهاباد برگزار شود و سهواً یا تعمداً نام هتل سوخته را به عنوان محل اسکان مهمانان اعلام نموده‌اید. انصاف دهید که هیچ آدم عاقل و منصفی این کار را نمی‌کند. مگر اینکه قصد رماندن پرندگان را داشته باشد. سرمایه مثل پرنده است، یا باید به تله بیفتد و یا با احساس خطر بال زنان دور میشود.
۴-آقای راد فر عزیز! فرصت خدمت و جبران گذشته از دست نرفته است. انشالله که ما دیگر در استان شاهد حوادث بیشتری از این دست نخواهیم بود. اما اگر اتفاقی هم پیش بیاید، تجربه تلخ امروز را دستمایه موفقیت برای مدیریت درست و اصولی بحران در آینده نمایید. برای جبران امروز هم پیشنهادم این است که سمینار پیشگفته را با جد و جهد و انگیزه و تلاش افزون برگزار نمایید و امنیت مهاباد را به رخ بدخواهان بکشید. نگران نبود هتل هم نباشید. مردم مهاباد مهمان نوازند و منزلشان مهیای قدوم مهمانانشان است!
نکته آخر اینکه سال همدلی و هم‌زبانی است اما با ما از سیاست هویج و چماق حرف نزنید. نه ما هویج بگیریم و نه شما چماق به دست! توسعه و زندگی خوب هویج نیست. حق ماست. ایفای این حق البته مستلزم حکمرانی خوب از جانب شما و مافوقتان است. همه این‌ها شدنی است، اگر عینک قومی را برداریم و چشم‌ها را بشوییم و با نگاه « ملی » ببینیم!
«هدف سرویس “رسانه های محلی “انجمن بی تاوان کمک به اطلاع رسانی است و انتشار این مطالب به معنای تایید محتوای آن نیست».