به گزارش انجمن بی تاوان، جوانب زیادی از تروریسم ما را به وحشت میاندازد. اما دخالت زنان در این امور بسیار شوکه کننده است. زمانی که زنان در اعمالی چون ترور، شکنجه و تجاوز سهیم میشوند از خود میپرسیم “چطور ممکن است؟ چطور ممکن است زنان دست به چنین کارهایی بزنند؟”
در سالهای اخیر، بیشترین نمونههای خشونتِ زنان از گروههای تروریستی بوده است.زنان به دلایل مختلف شخصی و سیاسی و یا ترکیبی از آنها به گروههای افراطگرا میپیوندند.” هم زنان و هم مردان تحت تأثیر انگیزههای عاطفی قرار میگیرند اما “برای مردان فرصتی است تا تواناییها و قدرت خود در دفاع از زنانشان را به رخ بکشند. اما برای زنان، به سفری هیجانانگیز برای پاکسازی روح، فرصتی برای کمک به انسانهای ستم دیده و شکل دادن به تاریخ شباهت دارد.”
زنان حداقل در ابتدا جذبِ شعارهای آرمانی و نوعدوستانه میشوند. اما موضوع عجیب افزایش میزان بمبگذاران انتحاریِ زن است.
اطلاعات جمعآوریشده نشان میدهد در سال های اخیر، حداقل ۸۰ زن دست به عملیات انتحاری زدند.این روند نسبتاً جدید است. بااینکه زنان از دیرباز در گروههای تروریستی حضور داشتهاند، اما در بمبگذاریهای انتحاری و خشونت مستقیم دخیل نبودند.”
دو مورد را می توان بهعنوان انگیزه اصلی زنان در حملات انتحاری نام برد. در سطح شخصی، زنان برای کسب افتخار، دستیابی به اهداف آرمانی، خشنودی سرکرده گروه، آمرزش گناهان و رفتن به بهشت این کار را انجام میدهند. البته انگیزه مالی هم مطرح است، زیرا به آنها اطمینان خاطر داده میشود که خانوادههایشان تا آخر عمر از لحاظ مالی تأمین خواهند بود.
استفاده از زنان برای سازمانهای تروریستی دارای مزیت استراتژیک است: زنان راحتتر از مردها از تدابیر امنیتی عبور میکنند، شناساییشان سختتر است و مرگشان بازتاب بیشتری در رسانهها دارد. سازمانهای تروریستی میتوانند با مرگ زنان حس خشونت در مردم را بیدار و از آن در راستای تبلیغ اهداف خود استفاده کنند.
حدوداً ۱۰ درصد از اعضای گروههای افراطی را زنان تشکیل میدهند.
پرسیدن سؤالهایی از قبیل “چرا زنان بمبگذار انتحاری میشوند؟” یا “چرا زنان در خشونت دست دارند؟” این مفهوم را میرساند که خشونتِ مردان امری عادی است.
تحقیرهای جنسیتی و کاریکاتورهای زنان بهعنوان موجوداتی غیر خشن، ما را به این فرض میرساند که زنان توانایی چنین اعمالی را ندارند و بهطور ناخودآگاه خشونتهای مردانه توجیه میشوند. تجاوز، شکنجه و خشونت از سوی زنان، نباید سبب حیرت ما شود. بخشی از آن به دلیل سابقه تاریخی است. مثلاً جرم شناسان معتقدند قتل پدیدهای عمدتاً مردانه است. بهطورکلی، اگر زنان مرتکب جنایت شوند، اکثراً اطرافیان خود را میکشند.
دلیل دیگر حیرت ما از زنان افراطی، انجمنهای زنانه با اندیشههای صلحجویانه و عشق مادرانه است.
داستان دخترهای جوانی که از خانه گریختند تا به پ.ک.ک و پژاک بپیوندند تمام اینترنت را پر کرد، اما این تنها بخشی از داستان است.
ادامه دارد…