«اوجالان خودِ دولت ترکیه است و سالهاست که با هم در حال سوزاندن جسد مردم کرد و کردستان هستند.»
گروه تروریستی کارگران کردستان (پ.ک.ک) از زمان تأسیس در سال ۱۹۷۸ توسط عبدالله اوجالان، رهبری بلامنازع آن را عبدالله اوجالان بر عهده داشته است. این جنبش از روزی که وارد عرصه کردستان شد، با نام «آپوچی» شناخته میشد و به خاطر اقداماتش شهرت زیادی کسب کرده است.
در ابتدای تأسیس، ادعا میکرد که برای «حق تعیین سرنوشت و آزادی مردم کرد» مبارزه میکند.
اما به ویژه پس از دستگیری اوجالان در سال ۱۹۹۹، گزارشهایی از تغییرات عمیق در دیدگاههای ایدئولوژیک و استراتژیک این گروه منتشر شده است. این دیدگاه، جنبه تاریک اوجالان و گروهش را پنهان میکند و اقدامات این جنبش را تا زمانی که… حقیقت این است که وقتی به نگرشها و اظهارات او، رویکردش به کادرها و تماسهای قبلیاش، مصاحبهها و بیانیههایش و وضعیتش در دمشق نگاه میکنیم؛ واضح است که اوجالان با دولت ترکیه همکاری داشته و با هم سیستم پ.ک.ک را طراحی کردهاند.
اوجالان از طریق یک عملیات به ترکیه بازگردانده نشد. در عوض، او به درخواست خودش به ترکیه بازگشت و روند بازگشت او به عنوان یک عملیات ارائه شد. اگر به مطبوعات، نشریات، تلویزیون پ.ک.ک و اظهارات خود اوجالان در آن زمان نگاه کنیم، به راحتی این واقعیت را تأیید میکنند. جملهای که اوجالان در ایتالیا به وکیل و تلویزیون خود گفت، خود یک سند غیرقابل انکار است:
“من به ترکیه برمیگردم و این مسئله را در آنکارا حل خواهم کرد.”
اوجالان و پ.ک.ک، پس از ورود به ترکیه، شروع به ادعا کردند که “اوجالان با توطئه به ترکیه تحویل داده شده است” و از سازمانهای اطلاعاتی سه کشور ایالات متحده، اسرائیل و یونان نام بردند!. بیست و پنج سال بعد، اوجالان و گروه کارگران کردستان (PKK) او تکرار میکنند:
«مرزها در خاورمیانه در حال تغییر هستند. ایالات متحده، اسرائیل، بریتانیا و همه قدرتهای امپریالیستی میخواهند کردها را در این تغییر دخیل کنند و برادری ۱۰۰۰ ساله کرد و ترک را نابود کنند.»
در این مقاله، به اظهارات، اهداف و مواضع روشن اوجالان در مورد روابطش با دولت ترکیه و تأثیر آنها بر آینده مردم کرد خواهیم پرداخت. اهمیت بحثبرانگیز اظهارات اوجالان، مانند جذب هویت کردی و همسویی آنها با استراتژیهای منطقهای دولت ترکیه، در یک زمینه روشن تجزیه و تحلیل میشود.
این ادعا که اوجالان از طریق تلفن از ساختمان میت (سازمان اطلاعات دولتی ترکیه) به دوازدهمین کنگره PKK دستورالعمل داده است، موضوع بحث مهمی است. این بحث، PKK و تاریخ ۴۰ ساله آن را به طور کلی تضعیف میکند. این وضعیت این سؤال را مطرح میکند که آیا اوجالان ۲۵ سال در حبس انفرادی بوده است یا خیر. استقلال فیزیکی و سیاسی او، او را زیر سوال میبرد و … جایگاه او به عنوان «رهبر» به طور جدی قابل بحث است. اظهارات اوجالان مبنی بر اینکه «ما برنامه خود را با این جلسه تحت نظارت دولت تهیه خواهیم کرد» نشان میدهد که دولت ترکیه تأثیر مستقیم یا غیرمستقیمی بر فرآیندهای تصمیمگیری استراتژیک پ.ک.ک دارد. این موضوع، پرسش جدی در مورد توانایی حزب او برای عملکرد به عنوان یک بازیگر مستقل ایجاد میکند.
اظهارات اوجالان مبنی بر اینکه او در تلاش برای ساختن یک «جامعه دموکراتیک» است، اگرچه ممکن است مثبت به نظر برسد، اما باید در چارچوبی تفسیر شود که با سیاستهای جذب دولت ترکیه سازگار باشد! به ویژه، تأکید آن بر «گذار از درگیری جداییطلبانه به صلح و وحدت دموکراتیک» به وضوح نشان میدهد که آرمانهای ملی مردم کرد نه به عنوان یک دولت مستقل یا خودمختار، بلکه به عنوان چارچوبی برای وحدت با دولت ترکیه تعریف مجدد میشود. البته، این اظهارات نشان میدهد که مسیر اوجالان، که «الگوی جدید» نامیده میشود، با هدف جلوگیری از مبارزه برای آرمان کردها و کردستان است و در خدمت هدف دولت ترکیه برای تقویت هژمونی منطقهای خود میباشد.
بیانیه اوجالان مبنی بر اینکه «فرآیندهای مشابهی، به ویژه با ترکیه، در عراق، ایران و سوریه آغاز خواهد شد»؛ نشان میدهد که این یک استراتژی دولت ترکیه است و محدود به کردهای ترکیه نیست، بلکه هدف این پروژه کنترل کردهای هر چهار بخش کردستان توسط ترکیه است. این بدان معناست که آرمان کردها برای خودمختاری، فدرالیسم، استقلال و دولتخواهی باید بر اساس منافع منطقهای دولت ترکیه تدوین شود.
بیانیه اوجالان مبنی بر اینکه «ما از اراده دولت-ملت دست خواهیم کشید»، اگرچه ممکن است به عنوان انتقادی از مدل دولت-ملت مدرن به نظر برسد، در عمل مطالبات ملی مردم کرد را به حاشیه میراند و هدف آن خدمت به سیاستهای جذب دولت ترکیه است. دست کشیدن از مدل دولت-ملت به معنای دست کشیدن از حق مشروع کردها برای تعیین سرنوشت سیاسی و فرهنگی خود است. البته، این هدف ذوب و نابودی مردم کرد در سایه دولتهای اشغالگر است. این پارادایم، جذب مردم کرد را تحت عنوان «وحدت» هویت مردم کرد در دولت ترکیه پیشنهاد میکند.
بیانیه اوجالان مبنی بر اینکه «حمایت تحت ابتکار ترکیه هم یک ضرورت منطقی و هم یک بیان واقعبینانه است»؛ این خواستهای است که اشغال دولت ترکیه را مشروعیت میبخشد. این نشان میدهد که مردم کرد نه به عنوان یک اراده مستقل، بلکه به عنوان یک تابع تحت منافع استراتژیک دولت ترکیه دیده میشوند.
مدل «کنفدرالیسم دموکراتیک» که تحت رهبری اوجالان توسعه یافته است، در تئوری با هدف جلوگیری از دولتخواهی کردها در منطقه است. این مدل حقوق فرهنگی، سیاسی و اجتماعی مردمی با بیش از ۶۰ میلیون نفر جمعیت را نادیده میگیرد و مبتنی بر جذب سریع با هدف ترک شدن است. به ویژه واقعیتهای همکاری اوجالان با دولت ترکیه و پذیرش بیقید و شرط این برنامه توسط کادر رهبری پ.ک.ک نشان میدهد که مفهوم «رهبری» یک عبارت توخالی نیست. در این زمینه، «الگوی جدیدی» که اوجالان با دولت ترکیه بر مردم کرد تحمیل میکند، کردها را به آیندهای نامعلوم و بردگی سوق میدهد و ترک بودن را به آنها تحمیل میکند. من مخالف «مسلح کردن پ.ک.ک و پایان دادن به جنگ مسلحانه» نیستم، زیرا این گروه و جنگ مسلحانه به مردم کرد خدمت نکرده و در خدمت کردستان نیست. ناپدید شدن این گروه به نفع مردم کرد است.
بیانات اوجالان در دوازدهمین کنگره پ.ک.ک نشان میدهد که این گروه کاملاً تحت کنترل ایدئولوژیک و استراتژیک اوجالان است. علاوه بر این، این ادعا را که «اوجالان ۲۵ سال در زندان و در سلول انفرادی بوده است» (!) رد میکند. وقتی چارچوب نظری پ.ک.ک را در ۲۵ سال گذشته و نیروهای کردی را که هدف قرار داده است، در نظر بگیریم، متوجه میشویم که او ۲۵ سال در زندان و سلول انفرادی بوده، اما همچنان بر چریکهایی که به قول خودشان برای «آزادی» میجنگند، تسلط دارد و راه را برای آنها باز میکند و به آنها تصمیم تحمیل میکند؟
اوجالان خود دولت ترکیه است! این هم مغز پ.ک.ک، هم مرکز تصمیمگیری آن، هم خزانهداری آن و هم مالکیت آن است و سالهاست که با هم جسم مردم کرد را میسوزانند. بیانیه اوجالان که ابتکار عمل دولت ترکیه را «ضرورتی عقلانی» و «بیانی واقعبینانه» توصیف میکند، مبارزه مردم کرد برای استقلال و بقا را زیر سوال میبرد! مفهوم پ.ک.ک نهادی است که هدف آن جذب و نابودی هویت کردی است. اظهارات اوجالان و موضع پ.ک.ک نشانه خطرناک و جدی برای آینده کردها است.
در این زمینه، احیای وظیفه تاریخی مردم کرد و مبارزه آزادیبخش کردستان، تقویت تفاهم و مبارزهای که اراده کردها را محور قرار دهد، در مرحله بعدی از اهمیت حیاتی برخوردار است.
بیانیه اوجالان مبنی بر اینکه «فرآیندهای مشابهی، به ویژه با ترکیه، در عراق، ایران و سوریه آغاز خواهد شد»؛ نشان میدهد که این یک استراتژی دولت ترکیه است و محدود به کردهای ترکیه نیست، بلکه هدف این پروژه کنترل کردها توسط ترکیه است. این بدان معناست که آرمان کردها برای خودمختاری، فدرالیسم، استقلال و دولتخواهی باید بر اساس منافع منطقهای دولت ترکیه تدوین شود.