۵ شهریور ۱۴۰۴

اوجالان، زبان، نژاد و جذب اجباری

  • ۴ خرداد ۱۴۰۴
  • ۹۱ بازدید
  • ۰

انجمن بی تاوان: این یادداشت به بررسی موضع عبدالله اوجالان در مورد زبان می‌پردازد و تناقضات موجود در گفتمان او در مورد حقوق زبان کردی را آشکار می‌کند. این یادداشت نشان می‌دهد که چگونه رویکرد اوجالان بین حمایت از حفظ فرهنگ و پذیرش منفعلانه فرسایش زبانی در نوسان است و منعکس‌کننده مبارزات گسترده‌تر بین هویت کردی و جذب تحمیلی دولت است. این یادداشت از طریق تجزیه و تحلیل نوشته‌های اوجالان، تنش‌های بین ترویج چندفرهنگی‌گرایی توسط اوجالان و عدم ارائه استراتژی‌های مشخص برای مقابله با سرکوب دولتی هویت کردی را آشکار می‌کند. این نقد، پیچیدگی‌ها و چالش‌های مقاومت زبانی تحت سلطه استعمار را برجسته می‌کند.

این نظریه ادعا می‌کرد که همه زبان‌ها از یک زبان واحد که در نخستین دوره‌های تاریخ در آسیای میانه صحبت می‌شده، پدید آمده‌اند و زبانی که به این زبان نزدیک‌تر بوده ترکی بوده و همه زبان‌ها از ترکی انشعاب یافته‌اند. جالب‌ترین جنبه این است که این نظریه که برای تقویت ملی‌گرایی ترکی مطرح شده بود، توسط یک خارجی نیز توسعه داده شد. این نظریه توسط کورگیچ، شرق‌شناس وینی، مطرح شد. این نظریه رسماً در سومین کنگره انجمن زبان ترکی در سال ۱۹۳۶ پذیرفته شد و تدریس آن در دانشگاه ها آغاز گردید. یک پایان‌نامه تاریخ نیز در همین چارچوب ایجاد می‌شود. آسیای مرکزی به عنوان سرزمین مادری در نظر گرفته می‌شود و گفته می‌شود که این مکان به دلیل خشکسالی متروکه شده است. گفته می‌شود که مهاجرت به چین، اروپا و خاور نزدیک وجود داشته و اجداد همه تمدن‌ها ترک‌ها هستند. برای حمایت از این امر، سومربانک، اتیبانک و غیره تأسیس شدند و ادعا شد که ترک‌ها مدت‌هاست در آناتولی زندگی می‌کنند. بنابراین، ترک‌ها نیروی تحقق‌بخش کل تمدن بودند. اوجالان همچنین اشاره می‌کند که با ایجاد یک الهیات پیرامون آقای کمال پاشا، که شخصیت مهمی برای مردم ترکیه، به ویژه در طول فرآیند نهادینه‌سازی جمهوری بود، بسیاری از دروغ‌ها ساخته شد. تا جایی که ضرب المثل معروف «چه خوش به حال آن که می گوید من ترک هستم!» او همچنین اظهار می‌کند که این کلمه توسط یهودیان توسعه داده شده است، نه ترک‌ها.

یکی از سیاست‌های اجتماعی که اغلب توسط بلوک‌های جنگ و قدرت مورد استفاده قرار می‌گیرد، جذب و یکسان‌سازی است.هدف اصلی سیاست‌های جذب، که در کلی‌ترین معنای خود به معنای ذوب فرهنگی است، از بین بردن تمام توانایی‌های مقاومتی افراد تحت سلطه است، با حذف زبان محلی که ابزار اساسی ذهنیت است، و پردازش فشرده زبان غالب.از طریق زبان رسمی، زبان و فرهنگ محلی منسوخ و محدود می‌شوند تا جایی که دیگر نقشی در گردش ندارند. زبان غالب برای کسانی که از آن به عنوان زبان بیان فرهنگ، آموزش، سیاست و اقتصاد استفاده می‌کنند، مزایایی را به همراه دارد.

زبان و فرهنگی که سرکوب می‌شود، به کسانی که از آن استفاده می‌کنند آسیب می‌رساند. تحت این معضل، مقاومت زبان محلی در برابر زبان قدرت به طور فزاینده‌ای دشوار می‌شود.به ویژه اگر به زبان نوشتاری تبدیل نشده و گویش غالب خود را تثبیت نکرده باشد، سرانجام این زبان و گویش های آن به تاریکی خواهد بود.

اولین مورد، شورشی به رهبری شیخ سعید است که در سال ۱۹۲۵ در اطراف هانی-گنچ رخ داد… دوره اخیر عثمانی تحت تأثیر عمیق مفهوم امت است. تأثیر طریقت نقشبندی سنی آشکار است. از دست رفتن امتیازات از دوره عثمانی نیز در این امر نقش داشت. به جای اینکه کردستان را به عنوان هدف قرار دهند، تمایل آنها برای بازگرداندن خلافت و سلطنت عثمانی قوی‌تر است. گرایش به سوی یک دولت مذهبی واضح است. … نفوذ بریتانیا غیرمستقیم است. آنها از این موضوع به عنوان برگ برنده‌ای علیه کمالیست‌ها استفاده کردند و با رویکردی شبیه باج‌گیری گفتند: «اگر موصل-کرکوک را ترک نکنید، ما از شورش کردها حمایت خواهیم کرد.» این امر نقش اساسی در وخامت روابط کردها و ترکیه ایفا کرد. … تمام شورش‌های آینده تحت تأثیر این برداشت از تهدید ارزیابی خواهند شد؛ در واقع، تا به امروز همان تأثیر فوبیا را خواهد داشت. این اساسی‌ترین گسست در رویکرد منفی نسبت به کردها در تاریخ جمهوری است… نفوذ بریتانیا، یعنی تحریک هر دو طرف، نقش بسیار مخربی ایفا کرد.

در تاریخ جمهوری ترکیه، بحث در مورد اهداف شورش شیخ سعید در سال ۱۹۲۵ بسیار رایج است. هنوز بحث‌هایی در مورد اینکه آیا این شورش یک شورش مذهبی ارتجاعی بود یا یک شورش ملی کردی وجود دارد. حقیقت چیست؟ به نظر ما، به یک معنا، این واکنش افراد مذهبی است که مخالف سکولاریسم هستند. این شورشی است علیه حمله جمهوری ترکیه به کردها، تاریخ آنها، ملیت آنها و حتی حملات آن به کردهایی که به سنت های مذهبی و سنت های ملی خود که با آنها در هم آمیخته است، متعهد هستند، تحت عنوان اصل سکولار جمهوری و حتی حملات آن به آنها تا سطح نسل کشی. شورش علیه چنین حملاتی، شورشی است که جنبه مذهبی دارد اما جنبه‌های ملی نیز در آن دیده می‌شود. وقتی شرایط اجتماعی آن دوره را در نظر بگیریم، خواهیم دید که هر شورشی که رخ می‌داد، ماهیتی مذهبی داشت؛ ویژگی‌های ملی و مذهبی در هم تنیده خواهند بود. این موضوع در بسیاری از کشورها و ملت‌ها صادق است، و در مورد ما نیز صادق بوده است.

بلکه، یک جذب طبیعی در درون جامعه و فرهنگ کردی در حال وقوع است. این دوره، دوره‌ای صلح‌آمیز و از نظر فرهنگی غنی‌کننده است. هنوز هم ادامه دارد.باید به جذب اجباری پایان داده شود و جذب داوطلبانه اساس قرار گیرد. در واقع، نیازهای زندگی، زبان و فرهنگ خاص خود را فراهم می‌کند. چندزبانه و چندفرهنگی بودن باید یک امتیاز محسوب شود. توسعه زبان‌ها و فرهنگ‌ها اساسی‌ترین عناصری هستند که سطح تمدن یک کشور و ایالت را نشان می‌دهند. ذوب کردن آنها در یک دیگ نه ممکن است و نه کمکی به زندگی اقتصادی و اجتماعی می‌کند. همچنین منجر به بی‌معنی و آلوده شدن زبان‌ها و فرهنگ‌ها می‌شود. جهت‌گیری اصلی این دوران، حفاظت از همه فرهنگ‌ها و هویت‌های مردمی، از جمله دارایی‌های زیست‌محیطی است. پذیرش اجباری کردها به عنوان ترک، خلوص ترکی را نیز تضعیف می‌کند. نه کرد و نه ترک پدیدار نمی‌شوند و این منجر به یک دورگه‌سازی زشت می‌شود. هیبریداسیون طبیعی می‌تواند غنا و زیبایی را فراهم کند. اجبار باعث بیماری می‌شود.

این در تمام نهادهای اجتماعی شکل گرفته توسط دولت اعمال می‌شود. سازگاری با واقعیت نهادی ملت یا مذهب یا گروه غالب در هر سطحی تجربه می‌شود… از آنجا که حوزه‌های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و حتی ذهنی رسماً به رسمیت شناخته شده و از نظر قانونی محافظت می‌شوند، نهادهای همتای سایر اقلیت‌ها و شکست‌خوردگان خود را در چارچوب… رسمیت غالب می‌یابند.

پذیرش اجباری کردها به عنوان ترک، «خلوص ترکی» را نیز تضعیف می‌کند.

نفوذ بریتانیا، یعنی تحریک هر دو طرف، نقش بسیار مخربی داشت. دیگر قدرت‌های بزرگ غربی، که همین تأثیر را داشتند، نیز نقش تعیین‌کننده‌ای در نابودی مردم ارمنی و آشوری ایفا کردند. اگر آنها [به آنجا] دست نزده بودند، غیرقابل تصور بود که فجایعی که آنها تجربه کردند، بر سر این مردم بیاید.

اما تشخیصی مانند آنچه من ارائه می‌دهم، بسیاری از مشکلات را نیز حل می‌کند. من حتی در مورد آموزش زبان بحث نمی‌کنم.

قانون اساسی ما تمام فرهنگ‌های تاریخی را به عنوان ثروت ترکیه می‌پذیرد…

سایر گروه‌های قومی و مذهبی تا حد امکان کنار گذاشته می‌شوند. نه تنها این، بلکه به اصطلاح «دیگران» نیز با موانع چندوجهی در برابر نهادهای جامعه مدنی دموکراتیک خود مواجه هستند. بر هر حوزه‌ای، از ایدئولوژی رسمی گرفته تا فهم رسمی از ملت، زبان رسمی، فرهنگ و سیاست، مهری زده می‌شود و کسانی که از این فراتر روند، مشمول مفهوم جرم و مجرم می‌شوند؛ حتی ممکن است او را خائن به میهن، ملت یا دولت خود اعلام کنند.

قبلی «
بعدی »

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تازه‌ترین عناوین