پس از آنکه پ ک ک در بهار شروع به تحویل سلاحهای خود کرد، اکنون شبهنظامیان در لبنان، به ویژه حزبالله، نیز قرار است خلع سلاح شوند. اسرائیل نیز بارها هدف جنگی خود را خلع سلاح حماس اعلام میکند. نگاهی به تاریخ نشان میدهد که صلح از خلع سلاح گروههای مقاومت حاصل نخواهد شد. – تفسیری از مهند لامیس.
با نابودی نمادین سلاحهای برخی از عناصر پکک در شمال عراق، پ ک ک در ماه ژوئیه روند خلع سلاح خود را آغاز کرد که احتمالاً سالها ادامه خواهد داشت. پیش از این، این گروه کُرد، یکی از قویترین سازمانهای چریکی چپ در جهان، انحلال خود و توقف مبارزه مسلحانه علیه ترکیه را اعلام کرده بود. اینکه آیا و چگونه این انحلال واقعاً دامنه آزادی کردها و مبارزه برای حقوق دموکراتیک کردها در ترکیه را افزایش خواهد داد، هنوز مشخص نیست.
نیروهای دموکراتیک سوریه، نیز ادغام خود را در یک ارتش ملی اعلام کرد. سپس تحت کنترل دولت جدید اسلامگرای طرفدار غرب خواهد بود – جالب اینجاست که توسط شبهنظامیان مسلح HTS در دمشق تشکیل شده است.
بخشی از تغییر قدرت در غرب آسیا
خلع سلاح PKK و ادغام SDF مورد استقبال جهانی اردوگاههای مختلف قدرتهای امپریالیستی و منطقهای قرار گرفته است. ترکیه و ایران و هم ایالات متحده و اسرائیل، توقف مبارزه مسلحانه PKK و انصراف SDF از استقلال خود را بخش مهمی از تغییر قدرت بزرگتر در غرب آسیا میدانند.
این تغییر همچنین شامل تصرف سوریه توسط اسلامگرایان طرفدار غرب HTS در دسامبر گذشته میشود. همچنین خروج روسیه از منطقه پس از سقوط آخرین دژ آن، رژیم اسد در سوریه، نیز بخشی از این تغییر است.
برای ایالات متحده، این تحول گامی عظیم در جهت آرام کردن غرب آسیا تحت هژمونی خود است. ترکیه، شریک ناتو و اسرائیل، متحد آمریکا، در نتیجه این امر، سوریه را تقسیم میکنند و حوزههای نفوذ منطقهای خود را گسترش میدهند.
پکک و همچنین نیروهای دموکراتیک سوریه (SDF)، سازمانهای مسلحی هستند که دقیقاً در همین حوزههای نفوذ فعالیت میکنند – و اکنون تحت فشار جدید، انحلال خود را اعلام کردهاند.
حزبالله و حماس نیز باید سلاحهای خود را تحویل دهند.
خلع سلاح چنین شبهنظامیانی به هیچ وجه محدود به سازمانها و گروه های کردی نیست. در لبنان، ایالات متحده از زمان جنگ اسرائیل علیه حزبالله در جنوب لبنان در سال ۲۰۲۴، به طور گسترده از ارتش لبنان حمایت کرده است. ترامپ به عنوان بخشی از تحولات لبنان، کشورهای بزرگ عربی مانند عربستان سعودی و قطر را باجگیری میکند تا از ارسال کمکهای مالی برای بازسازی جنوب لبنان خودداری کنند.
در عوض، او از دولت لبنان که پس از جنگ تازه تأسیس شده است، میخواهد که شبهنظامیان حزبالله مورد حمایت ایران را به طور کامل خلع سلاح کند. با این حال، شبهنظامیان حزبالله همچنان از رعایت این خواستهها خودداری میکنند. با این وجود، دولت لبنان یک کمپین بزرگ خلع سلاح را آغاز کرده و در اولین گام، سلاحها را از اردوگاههای پناهندگان فلسطینی جمعآوری کرده است.
اسرائیل خود بارها اعلام کرده است که هدف از جنگ نسلکشی و نابودی فلسطینیان در نوار غزه، خلع سلاح حماس بنیادگرای اسلامی است. به گفته دولت اسرائیل، این تنها تضمینی است که اسرائیلیها دیگر با هیچ تهدیدی از غزه مواجه نخواهند شد.
اما اسرائیل «خلع سلاح» را به معنای یک روند صلح طولانی مدت و کنار گذاشتن مستقل سلاحهای حماس و همزمان دادن امتیازات خود به فلسطینیها نمیداند. خلع سلاح حماس در اینجا چیزی بیشتر و کمتر از نابودی کامل مقاومت فلسطین نیست.
کشورهای اروپایی و عربی مانند فرانسه، عربستان سعودی و مصر در حال حاضر اعلام میکنند که در درجه اول خواستار خلع سلاح حماس هستند تا بتوانند متعاقباً با اسرائیل در مورد یک راه حل دو کشوری برای فلسطینیها مذاکره کنند. با این حال، در نهایت، آنها نیز نگران سازماندهی مجدد منطقهای هستند که در آن بتوانند منافع خود را اعمال کنند. برای این رهبران نیز روشن است که راه حل دو کشوری مدتها قبل از اعلام ساخت شهرکهای E1 در کرانه باختری غیرممکن بوده است.
امپریالیستها را خلع سلاح کنید!
خلع سلاح و آرامسازی سازمانهای مقاومت بارها با این واقعیت توجیه میشود که میتواند به «گفتگو» و «صلح» کمک کند. در غرب آسیا، و همچنین در بسیاری از موارد دیگر – از ارتش جمهوریخواه ایرلند (IRA) در ایرلند شمالی گرفته تا اتا (ETA) در سرزمین باسک و فارک (FARC) در کلمبیا – فرآیندهای خلع سلاح بارها نشان میدهند که ویژگیهای اساسی درگیری با کنار گذاشتن سلاحهای گروههای مقاومت تغییر نمیکند.