انجمن بی تاوان: مسئله کرد ترکیه همچنان یکی از پایدارترین و قطبی ترین مناقشات در منطقه است که با سابقه طولانی تنش های سیاسی، به حاشیه راندن فرهنگی و بروز دوره ای خشونت های مسلحانه شکل گرفته است. آخرین تحولات در این حماسه در حال انجام به یک تعامل ظریف بین دولت ترکیه – که اکنون یک “گشایش کرد” دوباره را ترویج می کند – و گروه کارگران کردستان (PKK) که رهبری آن همچنان انگیزه های استراتژیک متفاوتی را نشان می دهد، نشان می دهد. در حالی که پویایی داخلی پکک بهدلیل نامهای از بنیانگذار زندانی آن، عبدالله اوجالان، به وضوح تغییر کرده است، ائتلاف حاکم ترکیه تحت ریاست رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه نیز سیگنالهای متفاوتی را در داخل کشور ارسال میکند که منعکسکننده یک استراتژی دقیق تنظیمشده است که برای راضیکردن حوزههای ملیگرا و ایالات متحده طراحی شده است.
به نظر میرسد تغییر لفاظی اخیر پکک با نامهای از عبدالله اوجالان، که علیرغم بیش از دو دهه حبس، اقتدار نمادین قابلتوجهی را در این سازمان حفظ کرده، تسریع شده است. جمیل بایک، رئیس مشترک شورای اجرایی KCK، اخیراً اذعان کرده است که پیامی از اوجالان دریافت کرده است – اتفاقی که موضع شکاکانه سابق پکک را در قبال هرگونه روند صلح یا خلع سلاح مجدد معکوس کرد. تنها مدت کوتاهی قبل، بایک و دیگر شخصیتهای ارشد پکک مانند مورات کاراییلان و دوران کالکان تاکید کرده بودند که دولت ترکیه قبل از اینکه پکک آتشبس را بررسی کند، عملیات نظامی خود را متوقف کند. بایک، به ویژه، بر خودمختاری پکک از دستورات اوجالان تاکید کرده بود و بر پویایی قدرت داخلی بین رهبری مستقر در قندیل و بنیانگذار زندانی تاکید کرده بود.
با این حال، هنگامی که نامه اوجالان رسید، لحن به طور قابل توجهی تغییر کرد. بایک ناگهان به سمت تمجید از رهبری اوجالان و پذیرش راهنمایی او تغییر جهت داد. فقدان هرگونه شرط صریح نشان میدهد که نامه اوجالان حاوی یک فراخوان واضح و قاطع برای مصالحه بود – چیزی که رهبری قندیل آن را ضروری تشخیص داد. این صف بندی مجدد ناگهانی تضادهای داخلی پ.ک.ک را آشکار می کند، اما همچنین بر ظرفیت اوجالان برای تأثیرگذاری بر این گروه از سلول زندان خود تأکید می کند. بنابراین به نظر می رسد که گشایش تازه یافته پ.ک.ک برای گفتگو با دولت ترکیه بیشتر پاسخی به دستورات اوجالان است تا تغییر عقیده ای که به طور ارگانیک تکامل یافته است.
در حالی که پ ک ک در حال تغییر موضع خود است، خود دولت ترکیه پیام های متناقضی ارسال می کند. ژست های نمادین اخیر – مانند دست دادن غیرمنتظره بین دولت باهچلی، رهبر حزب جنبش ملی (MHP) و نمایندگان حزب برابری و دموکراسی خلق ها (DEM) طرفدار کردها در جریان افتتاحیه پارلمان در اول اکتبر ۲۰۲۴- توجه گسترده ای را به خود جلب کرده است. ژست بهچلی که تا چند سال پیش غیرقابل تصور بود، به عنوان نمایش «برادری» به تصویر کشیده شد. با این حال، این لزوماً به معنای تغییر سیاست از سوی ائتلاف حاکم AKP-MHP نیست. در واقع، مقامات نزدیک به رئیس جمهور اردوغان، از جمله مشاور محمد اوچوم، بارها ایده از سرگیری روند صلح ۲۰۱۳-۲۰۱۵ را رد کرده اند، با هدف اطمینان دادن به رای دهندگان ملی گرا مبنی بر اینکه تعهد دولت برای مبارزه با تروریسم سازش ناپذیر است.
عمل طناب زنی اردوغان در حفظ اتحاد او با پایگاه ملی گرای باحچلی است – که مستلزم موضع گیری قاطع در برابر پ.ک.ک است – در حالی که به نظر می رسد مستعد گفتگو است که ممکن است اهداف داخلی و بین المللی گسترده تری را تسهیل کند. این تلاش موازنه نشان دهنده تلاش دولت ترکیه برای رسیدگی به فشارهای داخلی بدون قربانی کردن حمایت حوزههای تندرو است. اگرچه آنکارا ممکن است تصویری از آشتی را از طریق حرکاتی مانند دست دادن باحچلی نشان دهد، اما آنکارا همچنان از امتیازات عمده خودداری میکند و در نتیجه اعتبار خود را در میان ناسیونالیستها حفظ میکند که نگران هرگونه مماشات از جاهطلبیهای کردها هستند.
لایه اضافی این تحولات ناشی از تعامل واشنگتن در منطقه است. ایالات متحده بر نیروهای کرد در سوریه، به ویژه نیروهای دموکراتیک سوریه (SDF) که روابط مشترکی – چه ایدئولوژیک و چه سازمانی – با پ.ک.ک دارند، اعمال می کند. مقامات ترکیه بر این باورند که با توجه به شرایط مناسب، فشار ایالات متحده می تواند پ ک ک را وادار به خلع سلاح در ازای امتیازات مربوط به خودمختاری کردها در سوریه کند. فرض اساسی این است که اهداف استراتژیک گستردهتر آمریکا – تامین ثبات در خاورمیانه، مقابله با نفوذ دشمنان، و حفظ نقش ترکیه به عنوان حائل بین اروپا و منطقه – تکمیل کننده تمایل آنکارا برای حل مناقشه کردها با شرایط مطلوب برای دولت ترکیه است.
از دیدگاه آنکارا، این همسویی منافع میتواند راه را برای یک طرح صلح هموار کند که وحدت ترکیه را تضمین میکند و مبارزه مسلحانه پکک را سرکوب میکند. آزادی اوجالان – در کنار سایر بازداشتشدگان مهم مانند صلاحالدین دمیرتاش – همچنان یک ابزار بالقوه معامله است، اگرچه مقامات بلندپایه ترکیه در مورد افشای عمومی چنین موضوع حساسی محتاط هستند. در این میان، ژست های سازگاری، از جمله بحث در مورد حقوق فرهنگی و سیاسی کردها، برای اشاره به نتایج احتمالی بدون تعهد به ترتیبات فدرالیستی که ممکن است ملی گرایان را نگران کند، به کار می رود.
موضع تجدیدنظر شده PKK را می توان از دریچه عمل گرایی تاکتیکی نیز تفسیر کرد. ترکیه ممکن است در حال نزدیک شدن به یک برهه انتخاباتی حساس باشد و مسئله کردها بار دیگر برجسته شود. شکاف آشکار بین وفاداران اوجالان و فرماندهان میدانی پکک میتواند انسجام داخلی و جذابیت عمومی جنبش را تضعیف کند و باعث نمایش وحدت در پشت دستورات اوجالان شود. این محاسبه عملگرایانه با تاریخچه محورهای استراتژیک ناگهانی پکک مطابقت دارد، جایی که وارونههای لفاظی به عنوان راهی برای تغییر موقعیت گروه در میان جریانهای در حال تغییر داخلی و بینالمللی عمل کرده است.
با این حال، تردید عمیق در مورد اینکه آیا این مقدمات آشتیجویانه نشاندهنده دگرگونی واقعی است یا خیر، وجود دارد. منتقدان نشان میدهند که پکک ممکن است به جای چشمپوشی واقعی از تاکتیکهای مسلحانه، سعی در مدیریت ادراک عمومی و فشارهای خارجی داشته باشد. آزمون نهایی در این است که آیا متعهد به اقداماتی مانند توقف عملیات خشونت آمیز و شرکت در مذاکرات ساختاریافته است یا خیر. در طرف ترکیه، بیاعتمادی پایدار و حساسیتهای ملیگرایانه در ائتلاف حاکم، موانع بیشتری برای هرگونه امتیازی است که ممکن است به عنوان تسلیم در برابر خواستههای پکک تلقی شود.
در حال حاضر، چرخش ناگهانی پکک هم بر تسلط مداوم اوجالان بر سازمان و هم بر آگاهی این گروه از جریانهای زیرزمینی ژئوپلیتیک تأکید میکند. اگر همسوییهای داخلی ترکیه و اهرمهای منطقهای ایالات متحده به شیوهای سازنده با هم تلاقی کنند، میتواند فضایی برای یک ابتکار صلح پایدارتر وجود داشته باشد. با این حال، راه پیش رو مملو از عدم اطمینان است. بدون تظاهرات معتبر کاهش تنش در طرف پ ک ک و تغییر سیاست ملموس از سوی دولت ترکیه، این مرحله از آشتی ظاهری ممکن است در نهایت زودگذر باشد. این کشور خطر پیوستن به یک سلسله تلاشهای صلح ناکام را دارد که یکی از حلناپذیرترین درگیریهای ترکیه را تعریف کرده و گاه تشدید کرده است.
در اصل، «گشایش کردی» تازه ترکیه منعکس کننده یک رقص ظریف بین انتظارات ملی گرایانه، منافع استراتژیک ایالات متحده و ظرفیت پ.ک.ک برای تغییر موقعیت ناگهانی است. آخرین اقدام پکک، که با نامه اوجالان تسریع شد، خطوط گسلهای داخلی پایدار سازمان را نشان میدهد، حتی در حالی که نیروی ایدئولوژیک بنیانگذار را برجسته میکند. این که آیا میتوان این پیشنهادات را در چارچوب صلح واقعی شکل داد یا نه، به تمایل هر دو طرف برای حرکت فراتر از نمادگرایی بستگی دارد – نتیجهای که هنوز قطعی نیست زیرا ترکیه در حال حرکت در یک چشمانداز سیاسی و ژئوپلیتیکی در حال تحول است.