عبدالله اوجالان تئوریسین، هدایتکنند و مجری تشکیلاتی به نام حزب کارگران کردستان یا همان پ.ک.ک در میان هوادارانش جایگاه خاصی دارد. او در این جایگاه کتابهایی را تألیف کرده که در آنها بصورت گسترده به مباحث مختلف و متنوعی پرداخته است.
به زعم هواداران و پیروان وی، بر اندیشه، افکار، رفتار و روش او هیچ خللی وارد نمیشود و نقد او برابر است با انکار وی و آن در سطوح مختلف جلوههای متفاوتی دارد.
گاه این فرایند در یک محیط مجازی شکل میگیرد و گاه در بدو ورود یک عضو جدید و گاهی نیز پر از سالها جان نثاری به این تشکیلات به صرف اندیشیدن به گونهای دیگر از اوجالان با شدت پاسخ داده میشود.
نقد البته ساز و کار خاصی دارد و یکی از اصول اولیه و مهم آن لزوم مبتنی بودن آن به قواعد منطقی و قابل سنجش است که این مسئه موجب میگردد که در پرتو یک نقد، اندیشهای بارور شود و وجوه مغفول مانده از دید آن اندیشه واکاوی شود. در مورد اوجالان، اندیشهها و نقد افکار و رفتار وی در عرصه سیاسی و نحوه مقابله تشکیلاتی پ.ک.ک با آن و بیان مصادیق موارد مورد اشاره، قطعاً در آینده به آن پرداخته خواهد شد. ولی مسئلهای که مورد توجه قرار گرفته است، اتفاقی نیست که در درون تشکیلات پ.ک.ک اتفاق افتاده و نوع واکنش و رفتار متقابل صورت گرفته پیرامون آن مدخل بحثهای جدیدی است که تحلیلهای جدیدی را نیز پیش روی جریان کردی خواهد گذاشت.
در نیمههای تعطیلات نوروز بود که یکی از سایتهای هوادار پ.ک.ک، انتشار مقالهای تحت عنوان « نقد اندیشههای تارخی عبدالله اوجالان» را بصورت دنبالهدار آغاز کرد.
بخش اول این مقاله به تفصیل و با ذکر مصادیق تاریخی و البته قابل نقد، ۴ اشتباه تاریخی را به اوجالان نسبت میدهد و این ۴ اشتباه را که در صورت تعمیم این رویکرد نویسنده بر سایر ادعاهای اوجالان، میتواند بنیان تاریخی ادعای وی را که با اشاره به وقایع تاریخی واکاوی میکند؛ با چالش جدی مواجه کند.
اما اینکه بحث مطرح شده تا چه اندازه صحیح است، قطعاً نیازمند بررسی بیشتر است که اکنون قصد پرداختن به آن را نداریم، ولی در این مقاله نکتهای قابل توجه است و آن شیوه برخورد سایر هوارداران با این مطلب است.
در تحلیل رفتار مخاطبان این مقاله که سعی کرده ضمن رعایت احترام برای اجالان به نقد افکار او بپردازد، نکات بسیار قابل تأملی وجود دارد.
اساساً شکل رفتار مخاطبان این مقاله که عموماً از هوارادان پ.ک.ک میباشند، حاکی از نوعی برخورد سازماندهی شده یکنواخت که اغلب همراه با توهین، فحاشی و برخورد رادیکا و افراطی است.
در بررسی مطلب مورد اشاره، مصادیق مختلفی یافت میشود که یک وب گردی ساده نتایج ملموس را بدست میدهد. تقدیس اوجالان از سوی هواداران پ.ک.ک رفتاری است که نهادینه شده و برای مخاطبان تفاوتی نمیکند که ناقد افکار اوجالان چه کسی است؟!
از طرفی دیگر نقد اوجالان که یک تابو در این تشیلات است، آن هم توسط عدهای از سمپاتها، کادرهای تشکیلاتی و هواردان پ.ک.ک، مسئلهای نیست که به راحتی بتوان از کنار آن بگذریم.
به نظر میرسد نشانههیی که حاکی از تشتت و حرکت متعارض جریانات مختلف در داخل پ.ک.ک میباشد؛ در حال شکلگیری و نمود بیرونی است که مبین عبور از اوجالان در پ.ک.ک است.
نکته دیگر در مقالهای که به نقد افکار اوجالان میپردازد، این است که در واقع شالوده فکری مورد اشاره اوجالان را مورد حمله قرار میدهد و آن همان مدل سیاسی خود ساخته اوست. اوجالان مدلی ارائه میدهد تحت عنوان خودمدیریتی دمکراتیک که بنیان اندیشه آن را از رفتار سیاسی قوم ماد گرفته و همانطور که در مقاله مذکور اشاره میگردد «اوجالان با استناد به اشتراکات امروزی کردها و فارسها {میگوید} «میتوان با اسناد به اصل گسترش تمدن، ارتباط نزدیک زبانی و فرهنگی بین کردها و فارسها را در جغرافیای کنونی ایران و ایالتهای کردنشین آن براحتی اقبات نمود» (اوجالان، ۱۴۱:۱۳۸۲). {همچنین اوجالان} حکم بر اشتراکات مادها و پارسهای قدیم میدهد {میگوید} «وجود اشتراکات زیاد بین پارسها و مادها را همکان میدانند… آشکار است که در مراحل قبلی تاریخ، فاصله و جدایی چندانی بین آنها به وجو نیامده و در درون یک نظامی واحد جای گرفتهاند.»(همان).»
لذا نقد این تفکر براساس مصادیق تاریخی، بنیان اندیشهای که سالها با ارائه آن افراد بسیاری را درگیر نموده و انسانهای بیشماری در پیآن اسیب دیدهاند را با چالش جدی مواجه کرده و جای این سؤال در ذهن اندیشمندان کرد باقی میماند که در صورت فروریختن فضای حاکم بر پ.ک.ک مبتنی بر تقدیس افکار اوجالان، چه ابعاد جدیدی از نقاط پارادوکس ذهنی وی آشکار خواهد شد؟