اوجالان و پ.ک.ک وظایف خود را در برابر جنبش کردستان و سازمان های کردستانی به خوبی انجام دادند. هزاران کرد کشته شدند. نه تنها در ترکیه، بلکه در هرجایی که کردها هستند، این وظیفه را به خوبی انجام دادند.
✍️ ابراهیم گوچلو
انجمن بی تاوان : رهبر پ ک ک، قاتل جوانان و مردم کردستان اوجالان؛ ۲۳ سال پیش، در ۱۵ فوریه ۱۹۹۹، او از محل و خانه دوم خود، دولت سوریه، به خانه و صاحب اول خود، دولت ترکیه بازگشت.
پس از بازگشت او به آغوش دولت ترکیه، تئوری های توطئه زیادی مطرح شد. به ویژه پ.ک.ک شروع به دروغگویی و دستکاری کرد تا حقیقت اوجالان و پ.ک.ک را پنهان کند. در آن زمان پ ک ک تسلط خود را در دروغ و دستکاری به مردم کرد و افکار عمومی کردستان نشان نداد. به دنیا هم نشان داد. بسیاری از نویسندگان، پژوهشگران، روزنامه نگاران و مقامات درجه دو جهان به راحتی فریب خوردند.
توطئه “روشنفکر” و متعصبان پ.ک.ک می توانند به راحتی به آن بله بگویند: “ایالات متحده و دولت ترکیه و اسرائیل با هم توطئه کردند، آنها دولت سوریه را مجبور کردند و تحت تهدید و فشار سه کشور مجبور شدند. خارج از سوریه اتحاد بزرگ و امپریالیستی اوجالان را در کنیا دستگیر کرد و به ترکیه آورد».
اما یک واقعیت وجود داشت که اوجالان در سوریه بود. او ۲۰ سال در سوریه با خوشی زندگی می کرد. اوجالان در سال ۱۹۸۴ علیه دولت ترکیه اعلام جنگ کرد. آمریکا و ترکیه پس از ۱۵ سال جنگ خود هیچ تلاشی برای اخراج اوجالان از سوریه نکردند.
واقعیت دیگر این است که پس از کودتای نظامی ۱۲ سپتامبر ۱۹۸۰، از جمله خود من، بسیاری از حامیان کرد و انقلابیون ترک از تابعیت اخراج شدند، اوجالان هنوز شهروند دولت ترکیه بود.
هدف آن و بسیاری از تئوری های توطئه دیگر پنهان کردن حقیقت در مورد اوجالان و پ.ک.ک بود. باشد که بازگشت اوجالان از دید و قلب کردها ربوده شود.
بسیاری از مردم به آن تئوری های توطئه اعتقاد داشتند. پیروان و متعصبان پ.ک.ک به این دستکاری ها و دروغ ها اعتقاد داشتند. زیرا متعصبان و پیروان پ.ک.ک ذهن خود را تسلیم رهبران خود کرده بودند.
۲۳ سال از این تئوری های توطئه می گذرد، آن افراد خودخواه، مرتد و متعصبان پ.ک.ک این دروغ ها را باور کرده و از آن دفاع می کنند. این تئوری ها را دوباره گرم می کنند و می خورند.
اما شکی نیست که مردم کرد و آن مردم فهیم، آنها زندگی و سیاست پ.ک.ک و اوجالان را تحلیل و تفسیر می کنند، آن تئوری ها را نادرست می دانند و به تئوری های توطئه اعتقادی ندارند.
حقیقت چیست؟
دولت ترکیه بین سالهای ۱۹۱۹-۱۹۳۸ پس از شورش ملی کردستان قتل عام بزرگی انجام داد. کردستان از کردها خالی شد. رهبران ملت کرد به طور کامل اعدام شدند. آنها شکنجه های بزرگی را بر مردم کردستان تحمیل کردند. برای اینکه کردها را ترک کنند و نظریه انکار کردها را بگویند «کرد وجود ندارد. کردها یک ملت نیستند. زبان کردی نیست، ترک ها را آوردند و در کردستان ساکن کردند. باز هم نتیجه کشتارها به مردم اعلام شد، کردها و مسئله کردها و کردستان تمام شد.
اما درست نبود. کردها و مردم کرد و بزرگان کرد یک بار دیگر دست به دامان کردها و کردستان شدند. در شمال کردستان در سال ۱۹۶۵، تأسیس حزب دمکرات کردستان ترکیه (PDKT) جنبش ملی را به مرحله مهمی رساند. کردها یک سازمان مستقل تشکیل داده بودند. آنها خواستار وضعیت سیاسی و خودمختار کردستان بودند.
به ویژه پس از دهه ۱۹۷۰، جنبش شمال کردستان شخصیت توده ای پیدا کرد. در بین مردم و دانش آموزان گسترش یافت. آن جنبش دلیل تأسیس نهادها و دولت در ترکیه بود. کودتای نظامی در سال ۱۹۷۱٫ کردها به طور دسته جمعی و از تمام بخش های جامعه کرد دستگیر و شکنجه شدند و به شدت مجازات شدند.
در آن مرحله، مبارزه در زندان نظامی و دادگاه باعث شد که دولت ترکیه استراتژی جدیدی را در مورد کردها و جنبش کرد تعیین کند، آن استراتژی اجرای عملیات انحلال در جنبش شمال کردستان بود. در نتیجه سازمان هایی به رهبری اوجالان تشکیل شد. سازمان عملیاتی علیه سازمان های کردستان و جنبش دولت گرایی؛ آنها پ ک ک را تشکیل دادند.
اوجالان و پ.ک.ک وظایف خود را در برابر جنبش کردستان و سازمان های کردستان به خوبی انجام دادند. هزاران کرد کشته شدند. در شمال کردستان به اندازه کافی بد نکردند، در همه نقاط کردستان این کار را کردند. پ ک ک در حال حاضر جنگ کثیفی را برای آسیب رساندن به دولت فدرال کردستان به راه انداخته است.
، حامیان کرد و بسیاری از سیاستمداران از بدی اوجالان و پ.ک.ک به کردستانی ها می گویند.
بعد از مدتی دولت و اوجالان دیدند که جوانان کردی که برای حذف شدن به پ.ک.ک پیوستند، خارج از کنترل پ.ک.ک و اوجالان کار می کنند. در آن زمان، دولت ترکیه از او خواست که به خانه خود بازگردد و دولت را در آغوش بگیرد». آنها مدت زیادی برای این کار آماده شدند. دولت از طریق روزنامه نگاران و سیاستمدارانی که خود را سوسیالیست می نامیدند (مانند دوغو پرینچک و یالچین کوچوک) بازگشت اوجالان را آماده کرد.
در آن شرایط پکک به طرز ماهرانهای به PDK و YNK به نام چهار ایالت حمله کرد. همچنین دلیل ناراحتی قدرت های بین المللی از موضع آنها بود. به این ترتیب اوجالان شرایط را برای بازگشتش فراهم کرد.
وقتی برگشت گفت من آماده خدمت به کشورم هستم. بسیاری از مردم علیه استقلال و خودمختاری کردها برخاستند. او برای تامین مملکت کردستان جنوبی به دولت عقل داد. وی گفت که «دولت دوم اسرائیل در جنوب کردستان در حال ایجاد است. ایالات متحده و اتحادیه اروپا (EU) نیز در حال آماده سازی این موضوع هستند. باید از این امر جلوگیری کرد. ما آماده ایم که از تشکیل دولت کردستان جلوگیری کنیم.»
به طور خلاصه می توانم بگویم که اوجالان از لانه خود فرار کرد. این اتفاق افتاد که او در موقعیت دیگری در حال خدمت به ایالت های دیگر بود. در نتیجه، او به خانه سابق خود بازگشت و دولت ترکیه را در آغوش گرفت.